علی جلالیان، پدر زینب جلالیان، زندانی کرد که از سال ۱۳۸۷ در زندان به سر میبرد در مصاحبه با کمپین حقوق بشر در ایران گفت که وضعیت چشمهای این زندانی سیاسی خوب نیست اما از اعزام او به بیمارستان ممانعت میکنند. آقای جلالیان به کمپین گفت که نه با مرخصی استعلاجی موافقت میشود و نه اجازه انتقال به بیمارستانی خارج از زندان داده میشود.
زینب جلالیان، متولد سال ۱۳۶۱، زندانی کرد از سال ۱۳۸۷ در زندان به سر میبرد، به حبس ابد محکوم شده و در زندان خوی، یکی از شهرهای استان آذربایجان شرقی، زندانی است. خانم جلالیان بیش از ۱۰ سال است که از مرخصی محروم است. او در سال ۱۳۸۶ بازداشت و در سال ۱۳۸۸ به اتهام خروج غیر قانونی از کشور به یک سال حبس تعزیری و به اتهام محاربه از طریق عضویت در پژاک به اعدام محکوم شد. حکم اعدام او در دادگاه تجدیدنظر و دیوان عالی کشور تایید شد اما پس از پیگیری های وکلای او، حکم خانم جلالیان با یک درجه تخفیف مورد عفو قرار گرفته و تبدیل به حبس ابد شد.
علی جلالیان، پدر زینب جلالیان، مهرماه ۱۳۹۵ هم در مصاحبه با کمپین گفته بود که دخترش برای جراحی و درمان چشمانش که به بیماری ناخونک مبتلا است نیاز به جراحی در خارج از زندان دارد. با گذشت نزدیک به یک سال اما هیچ اقدامی برای درمان بیماری چشمهای زینب جلالیان صورت نگرفته است و پدر او روز سه شنبه، ۲۱ شهریور ۱۳۹۶ به کمپین گفت که این زندانی سیاسی «مشکل رودهای دارد و رودهاش هم او را اذیت میکند اما متخصصی در زندان نیست که بتواند او را مداوا کند و اجازه هم نمیدهند دکتر متخصص خارج از زندان او را معاینه کند.»
پدر زینب جلالیان به کمپین گفت: «چند مرتبه گفتم سند میگذاریم مرخصی بدهید اما قبول نمیکنند. دلیلی نمیگویند، ۶ سال است که سر ما کلاه میگذارند میگویند به شما خبر میدهیم سند بگذارید اما خبری نمیدهند. الان بیش از ۱۰ سال است که در زندان است و مرخصی ندادهاند. البته هفتهای یکبار او را ملاقات میکنیم و تلفن هم میکند.»
پس از انتشار عکسهای علیرضا رجایی، زندانی سیاسی سابق که به دلیل کوتاهی مسوولان زندان اوین و مسوولان قوهقضاییه در مراقبتهای پزشکی و تشخیص به موقع بیماری، یک چشم و بخشی از صورت اش را از دست داد، نگرانیها درباره وضعیت و سرنوشت آن دسته از زندانیان سیاسی در زندان دچار بیماری شدهاند بالا گرفته است. یک منبع آگاه به کمپین گفت: «زینب جلالیان هیچ درخواستی از مسوولان زندان برای درمان و هیچ چیز دیگری نمیکند اما این وظیفه مسوولان زندان و دستگاه قضایی است که نسبت به سلامت زندانیان متعهد باشند و این نگرانی وجود دارد که در صورت ادامه وضعیت فعلی و عدم اقدام درست برای درمان چشمهای خانم جلالیان او هر دو چشمش را از دست بدهد. مساله یکی دو روز هم نیست مدتها است که چشمهای او بیمار است و فقط به او قطره میدهند که فقط میتواند کنترل کند و درمانی در کار نیست و او همیشه از این بیماری رنج میبرد. ای کاش مسوولان قضایی اجازه ندهند فاجعهای که برای علیرضا رجایی رخ داد برای زینب جلالیان هم اتفاق بیفتد.»
لیلا لیاقت، همسر علیرضا رجایی، روز دوازدهم شهریور به کمپین گفت این روزنامهنگار در زندان اوین دچار بیماری سرطان سینوس شده اما به دلیل ممانعت مسوولان زندان اوین از اعزام این او به بیمارستان، بیماری گسترش یافته و منجر به تخلیه چشم و بخشی از فک او شده است. خانم لیاقت به کمپین گفت که «در زندان امکان و اجازه هیچ معالجهای ندادهاند و هر بار فقط با یک آمپول یا قرص مسکن در بهداری اوین او را به بند ۳۵۰ برگرداندهاند در حالی که اگر اجازه اعزام به بیمارستان و انجام آزمایش وجود داشت و بیماری او تشخیص و تحت درمان قرار میگرفت امروز او بخشی از صورت و چشم خود را از دست نمیداد.»
امیرسالار داوودی، وکیل زینب جلالیان، مهرماه ۱۳۹۵ درباره وضعیت بیماری چشم های موکلش به کمپین گفته بود: «زینب از دو ناحیه چشم و وضعیت عمومی به نوعی رنج می برد و مبتلا به یک بیماری است به اسم ناخونک که عبارت است از گوشت اضافهای که در سفیدی چشم ایجاد میشود در نتیجه آلودگی و دو روش درمانی دارد براساس آنچه که من شخصا پیگیری کرده ام یک روش، درمان قطعی است که بحث عمل جراحی است که باید گوشت اضافی برداشته شود و ریشهاش از بین برود و دوم درمان مقطعی است. که صرفا کنترل کننده بیماری است و به نوعی از رشد بیماری جلوگیری میکند از طریق شستشو دادن چشم از طریق اشک مصنوعی و تمیز نگه داشتن چشم و کمتر کار کشیدن از چشم که این روش هم مستلزم این است که دائما و مرتبا اشک مصنوعی در اختیارش قرار دهند.»
به گفته وکیل خانم جلالیان «درمان قطعی تا الان صورت نگرفته ولی اشک مصنوعی که مستلزم کنترل بیماری است در اختیار او گذاشته شده است. یعنی زینب درخواست داده و در اختیار او قرار دادهاند. اما توقع ما این است که درمان دقیقتر و اصلیتر و اصولیتری صورت بگیرد تا اینکه بخواهد صرفا موضوع از طریق کنترل بیماری پیش برود. یعنی زینب به مرخصی بیاید و بتواند در مرخصی چشمانش را درمان کند.” پدر زینب جلالیان اما سه شنبه، ۲۱ شهریور ماه به کمپین گفت: “در زندان دکتر است اما دکتر متخصص که او را درمان کند نیست و خواسته ما مرخصی استعلاجی است که نمیدهند.»
اگرچه آیین نامه سازمان زندانهای ایران چک ماهانه زندانیان در بهداری و اعزام به بیمارستان خارج از زندان را پیشبینی کرده است ولی به دلیل دخالت نهادهای امنیتی، مجوز اعزام زندانیان سیاسی و عقیدتی صرفا با اجازه دادستانی و طی یک فرایند طولانی ممکن است که به ویژه در بیماریهای خطرناک، شانس تشخیص زودهنگام را کاهش میدهد.
ماده ١٠٣ آیین نامه سازمان زندانها میگوید: «تا جایی که امکانپذیر است باید ترتیبی اتخاذ شود که احتیاجهای درمانی و بهداشتی محکومان بیمار در داخل موسسه یا زندان تأمین شود تا به انتقال محکوم به خارج از زندان نیازی نباشد. با این همه در موارد ضروری خروج محکوم از زندان برای معالجه بایستی با تایید بهداری زندان و اجازه رییس موسسه یا زندان و موافقت قاضی ناظر باشد. در موارد فوری محکوم بیمار به دستور پزشک یا بهداری زندان و اجازه رییس موسسه یا زندان یا جانشین او به بیمارستان اعزام میگردد و مراتب باید در اسرع وقت به صورت کتبی به قاضی ناظر گزارش شود.»
منبع کمپین حقوق بشر