با درودى به گرماى خورشید و بلنداى آسمان : در سلسله گفتارهاى “شاهنامه و گرانمایگان سخنور ” منظومه ” کوهزاد نامه ” یا کُک کوهزاد را پیشکش دارم به دوستان گرامى و اکنون بخش پنجم این منظومه شیوا و دلنشین را که در بخش الحاقات شاهنامه چاپ کلکته آورده شده برایتان بازگو خواهم نمود ، در این بخش رستم و کشواد و میلاد، عزم رزم با کوهزاد را دارند و از سوى دیگر آگاه میشویم که کوهزاد پس از شبى که در قلعه خود به عیش و عشرت پرداخته در خواب میبیند که زندگى او بدست جوانی دلیر از بین میرود و با وحشت موبدان را فرا میخواند که تعبیر خوابش را بازگو کنند و ادامه ماجرا ، هفته پیش در بهش چهارم از رفتن رستم به نزد پدرش “زال” براى دریافت اجازه که به نبرد با کک کوهزاد برود و پرسش و پاسخی که میان پدر و پسر در این زمینه رخ میدهد، این داستان در هنگامى میباشد که رستم دوازده ساله است و متوجه راهزنى کوهزاد و باج و خراج زال و سام به وى میباشد تا از حمله به زابل جلوگیرى شود و ادامه داستان ، سرانجام رستم همراه دو یار دیگر خود “کشواد” و “میلاد” به بازارى میروند و متوجه میشوند که فرد دزد و راهزنى از سام و زال باج میگیرد و این امر بر رستم گران میاید و آهنگ آن دارد که به جنگ کوهزاد برود ، اما یارانش از وى میخواهند که در این میان بهتر است که از پدرش که زال میباشد مشورت بگیرد و سپس اقدام به نبر با این راهزن بد کنش و بدسیرت را بگیرد . سراینده این منظومه مشخص نیست و دکتر “ذبیح الله صفا ” در کتاب حماسه سرایى در ایران یاد آور شده اند که سراینده این منظومه شاعرى خراسانی و از سده ششم هجرى میباشد ، منظومه کُک کوهزاد ٧١٠ بیت دارد و از دوران نوجوانى رستم که بین دوازده تا پانزده سالگى بوده سخن رانده ، رستم بهمراه دو یار خود کشواد و میلاد دوران را میگذرانند و شرح نبرد رستم با راهزنى است بنام کُک کوهزاد میباشد، داستان ،کوهزاد نامه دوازدهمین نامه اى است که در سلسله گفتارهاى ” شاهنامه و گرانمایگان سخنور ” براى دوستان شنونده فراهم آورده ام ، این نامه ها عبارت بودند از : گرشاسب نامه ، بانو گشسب نامه ، فرامرز نامه ، جهانگیرنامه ، برزو نامه ، شهریار نامه ، بهمن نامه و سام نامه ، منظومه هماى و همایون و گرد آفرید نامه ، زراتشت نامه و اینک در دوازدهمین نامه از این سلسله گفتار بخش پنجم آنرا را با هم میشنویم