دکتر احمدرضا جلالی-۴۵ ساله- پژوهشگر مرکز کریمدیم (CRIMEDIM)در نووارا ایتالیا بوده است. ایشان درجه دکترای پزشکی را از دانشگاه تبریز در ایران، درجه PhD درعلوم پزشکی (شاخه پزشکی بحران) را از دانشگاه کارولینسکا در استکهلم سوئد و درجه کارشناسی ارشد در رشته پزشکی بحران را از دانشگاه پیه مونته ایتالیا و دانشگاه وریه بروکسل بلژیک دریافت کرده است. دکتر جلالی ۴۶ مقاله علمی در مجلات مهم جهانی منتشر کرده است.
ایشان همکاری هایی با دانشگاههای تهران و شیراز و موسسه پزشکی بلایای طبیعی ایران داشته است. دکتر جلالی پژوهشگر موفق کریمیدیم دانشگاه پیه مونته و جمعیت اروپایی پزشکی اورژانس بوده است.
در گذشته، احمدرضا بدون هیچ مشکلی، بارها به ایران سفر کرده است.
دکتر احمدرضا جلالی در تاریخ ششم اردیبهشت ۱۳۹۵ در راه تهران به کرج توسط نیروهای امنیتی وزارت اطلاعات دستگیر شده و به زندان اوین منتقل شده است. ایشان در ابتدا به مدت ۷ ماه در سلول انفرادی بند ۲۰۹، بدون دسترسی به وکیل زندانی بوده است.
طی این ماهها، ایشان فقط اجازه داشتند هر دو هفته یکبار به مدت دو دقیقه با خانواده خود تماس تلفنی داشته باشند. وقتی که ایشان در بند ۲۰۹ زندانی بودند، سه بار اعتصاب غذا کردند که هر کدام از آنها هفته ها به طول انجامید. او بار دیگر در تاریخ ششم دی ماه ۱۳۹۵ دست به اعتصاب غذا زده است. اعتصاب غذا مشکلات سلامتی بسیاری برای ایشان به همراه داشته است، به طوریکه ایشان درد کلیه و فشار خون بسیار پایین دارند.
پیش از اینکه پرونده ایشان در دادگاهی عادلانه بررسی شود، زندگی ایشان به خطر افتاده است. پس از ۱۵ماه زندان، دادگاه احمد هنوز تشکیل نشده است. از وقتی که در اوین زندانی شده است، ۱۸ کیلوگرم وزن کم کرده است. ایشان در ابتدا ۸۲ کیلوگرم بوده و اکنون ۶۴ کیلوگرم شده است.
احمدرضا به خانواده خود در ایران اطلاع داده است که ایشان را مجبور به امضای اعتراف نامه ای با محتوای نامعلوم کرده اند. به خانواده وی نیز اطلاع داده شده است که تحقیقات پرونده ایشان مربوط به یک موضوع ” امنیت ملی” می باشد. هیچ مدرکی علیه وی وجود ندارد، اما همچنان احمدرضا زندانی است. غیرقابل درک است که چطور یک پژوهشگر درخشان مانند احمدرضا می تواند مشکلی برای امنیت ملی ایران باشد. او دغدغه ای غیر از علم، کمک به دیگران و خانواده و بستگان ندارد.
احمد رضا همسری دوست داشتنی و دو فرزند ۵ و ۱۴ ساله دارد. فرزند ۵ ساله وی هر روز از مادرش می پرسد که پدرش کجاست و چرا به خانه باز نمی گردد. توضیح اینکه چرا او پدرش را طی۱۵ ماه گذشته ندیده است، بسیار سخت است.
ما می خواهیم که احمدرضا به جامعه علمی، و به آغوش خانواده و دوستانش بازگردد. او پدری مهربان است و فرزندانش هر روز دلتنگ وی هستند و خواهان بازگشت وی به خانه می باشند.
با کمال احترام، از مسوولین ایرانی درخواست می کنیم که اجازه بدهند که احمدرضا به خانه و به آغوش فرزندان و خانواده بازگردد.
احمدرضا همیشه به ایرانی بودنش افتخار کرده است و هرگز کاری علیه کشور و مردم ایران انجام نمی دهد.