انتخابات دورهٔ هفدهم مجلس شورای ملی به دلیل دخالتهای ارتشیان و دربار به درگیری کشید و کار به جایی رسید که پس از انتخاب ۸۰ نماینده، دکتر مصدق دستور توقف انتخابات حوزههای باقیمانده را صادر کرد.
دکتر مصدق برای جلوگیری از کارشکنیهای ارتش و دربار، درخواست انتقال وزارت جنگ به دولت را از شاه نمود. مصدق استدلال نمود که طبق قانون اساسی وزیران در برابر مجلس شورای ملی مسوولیت مشترک دارند و تعیین وزیر جنگ هم باید بر عهده او (نخستوزیر) باشد نه شاه، تا نخستوزیر بتواند مستقیما بر اعمال وزیر نظارت کند. پس از سه روز مذاکره، شاه درخواست مصدق را نپذیرفت و دکتر مصدق در ۲۵ تیرماه۱۳۳۱ از نخستوزیری استعفا داد. مجلس، احمد قوام (قوامالسلطنه) را به نخستوزیری انتخاب و محمدرضاشاه فرمان نخست وزیری را به نام قوام صادر کرد و او با صدور بیانیهٔ تهدیدآمیزی با عنوان «کشتیبان را سیاستی دیگر آمد» نخستوزیری خود را اعلام نمود.
گزارش هایی از ۳۰ تیر در دست است. مردم ایران که از برکناری دکتر مصدق خشمگین بودند، در پی چهار روز تظاهرات در پشتیبانی از دکتر مصدق، که به کشته شدن شماری از معترضان در سراسر ایران انجامید، موفق به سرنگونی دولت قوام گردیدند.
دکتر مصدق در بامداد روز ۳۰ تیر، تظاهراتی چندهزار نفری را تدارک می بیند که هوادارانش در این تظاهرات شرکت کردند. بعدازظهر همان روز حزب توده تظاهراتی دیگر را راهاندازی میکند که نزدیک به یکصد هزار نفر از هواداران این حزب به خیابان ها می آیند.
کاشانی نیز که در این زمان هنوز دکتر مصدق را همراه می دید، هواداران خودرا به مقابله با نخستوزیری قوام السلطنه دعوت کرد.
در روز ۳۰ تیر نیروهای ارتش که به دستور شاه به خیابانهای تهران و اطراف مجلس آمده بودند برای سرکوبی تظاهرات مردم به آنان شلیک کردند. با ادامه تظاهرات و کوششها و اعتراضات نمایندگان طرفدار دکتر مصدق در مجلس و دیدار عدهای از آنها با شاه، تیراندازی قطع شد. شاه ناچار دوباره به نخستوزیری دکتر مصدق رضایت داد.