فریبرز کاردار متولد ۲۶ دیماه ۱۳۶۸ و زاده تهران فوق دیپلم حسابداری و دانشجوی ترم آخر لیسانس حسابداری دانشگاه دماوند در ۱۰ مهرماه ۱۳۹۲به اتهام توهین به مقدسات، اجتماع و تبانی بهقصد اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام به سه و نیم سال حبس در زندان اوین محکوم میشود
اما علت محکومیت وی اشعاری بود که در گروههای مجازی و بهخصوص فیسبوک منتشر میکرد.
اشعار فریبرز کاردار که غالباً نقد مسائل اجتماعی ، فرهنگی و همینطورسوژههای تلخ و بهروز جامعه ایران بود باعث بازداشت وی و توقیف اموال و لوازم شخصیاش در آن تاریخ شد.
فریبرز به همراه چند تن دیگر در زندان بهشدت تحتفشار بازجویان اطلاعات بود تا جایی که ناچار به پذیرش اعترافاتی شد که همانها برعلیه اش بهکار گرفته شد.
فریبرز در دادگاه بدوی که در روز ۳۰ فروردین ماه ۱۳۹۳ به ریاست قاضی مقیسه برگزار شد به اتهام توهین به مقدسات، اجتماع و تبانی به قصداقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام به ۱۸ سال و ۹۱ روز حبس محکوم شد که به تاریخ ۱۳۹۳/۷/۶ به ۷ سال و در تاریخ ۲۳ دیماه ۱۳۹۴ مورد عفو قرارگرفته و محکومیتش به سه و نیم سال کاهش مییابد.
نهایتاً فریبرز کاردار به همراه مسعود قاسم خانی، مسعود طالبی، امیر گلستانی و امین اکرمی پور، زندانیان موسوم به “فعالان فیسبوکی” با اعمال آزادی مشروط در تاریخ۱۳۹۵/۳/۲۴ از زندان اوین آزاد شدند.
معرفی کتاب:
بهتازگی نشر مایا اقدام به انتشار کتاب #چرک_نویس_ها از فریبرز کاردار میکند که چاپ اول آن در ۱۰۴ صفحه در بازار موجود میباشد.
این کتاب بخشهایی از اشعاری است که وی سروده است و خواندن آنها خالی از لطف نیست
شما در بازار کتاب با مبلغ تنها ۸۰۰۰ تومان میتوانید این کتاب را تهیه کنید.
بخشهایی از کتاب:
رسیدن به رؤیا
قشنگ نیست
رؤیا وقتی رویاست
که دور و دستنیافتنی باشد
درست مثل تو…
ا***ا
شعلهی آتش گرم نکرد
خانهی فقیری را
که به وسعت یک خیابان بود…
ا***ا
کاش هیچ وقت این آبادی
رنگ زمستان نمی دید
امروز که برف بارید
جا پای همسایه مان
ردپای گرگ بود!
ا***ا
ما خانواده ی ثروتمندی هستیم
پدرم کارواش ماشین دارد
مادرم نمایشگاه گل
خواهرم کارخانه ی بادکنک
و من استودیوی موسیقی
محل کار هر چهار نفر ما
یک چهارراه است!
ا***ا
یک دقیقه سکوت
به احترام روزهای رفته ای
که خواستیم و نشد
کنار هم باشیم…