معدن یورت پس از ۴۰ روز: همچنان مشکلات حل نشده است

بیش از ۴٠ روز از حادثه معدن یورت گذشته‌است و خانواده کارگرانی که در معدن مدفون و کشته‌شدند، مصائب زیادی را پشت سر گذاشتند. دولت بعد از این حادثه، متعهد شد بخشی از خسارت‌ وارده به خانواده قربانیان را جبران کند و همچنین گفته شد سعی می‌شود مشکلات سایر کارگران نیز برطرف شود. هرچند دو روز پیش جلسه‌ای مشترک میان کارگران و کارفرمای معدن یورت در محل اداره کار استان گلستان برگزار شد تا مشکلات معدنچیان بررسی شود؛ اما معدنچیان می‌گویند همچنان گرفتاری‌های زیادی دارند و مشکلی حل نشده‌ است.
به گزارش رادیو فرهنگ به نقل از شرق، احمد میرداد‌وطن که ٣۴ سال‌ دارد و چند عضو خانواده‌اش را در حادثه معدن یورت از دست داده است و البته خودش هم معدنچی است، می‌گوید: “یکی از خواسته‌های ما تعمیر و نگهداری تونل‌های و تأمین ایمنی استاندارد تونل‌ها است؛ همچنین اخراج مقصران این حادثه که در شرکت معدن شمال شرق هستند. این جدا از درخواست مجازات این افراد است که خواسته خانواده قربانیان بوده؛ چون آنها بودند که با رعایت‌نکردن نکات ایمنی، باعث این اتفاق شدند. من خودم بارها موضوع را گزارش کرده بودم و در دفاتر هم ثبت شده است؛ اما کسی گوش نمی‌کرد”.
او ادامه می‌دهد: “مقدار کمبود اکسیژن به حدی بود که حتی لوکوموتیو‌ها هم خفه می‌کردند و خاموش می‌شدند”.
او ادامه داد: “پس از آن حادثه، گفتند معدن شش ماه تعطیل خواهد بود؛ اما الان یک ماه از پایان عملیات گذشته و می‌گویند کارگران باید سر کار برگردند، حتی تهدید کرده‌اند که فهرست را به اداره بیمه داده‌اند و اگر سر کار نرویم، بیمه ما را قطع خواهند کرد”.
«یارعلی علی‌خانی» که خودش نگهبان معدن است و برادرش در حادثه پاره‌شدن سیم‌بوکسل که مرداد سال گذشته در معدن «زمستان‌یورت» اتفاق افتاد، جانش را از دست داده، با گله از مسئولان می‌گوید: “وقتی برادرم سال گذشته در حادثه‌ای که در معدن رخ داد، کشته شد، پیش استاندار رفتم؛ گفتند دو ماه دیگر خبر می‌دهند. این در حالی است که برادر من دوازدهم مرداد در معدن کشته شد و مسئولان به ما گفته‌اند که دو ماه دیگر خبر می‌دهیم. از روزی که این حادثه اتفاق افتاد تا امروز، پدر من سرپرستی فرزندان و همسر برادرم را بر عهده دارد و هیچ‌کس هم به آنها رسیدگی نکرده است. تا‌جایی‌که من خبر دارم، به خانواده‌های چهار نفر از بستگانمان که در ماجرای انفجار معدن کشته شده‌اند، ١٨‌ میلیون تومان پول داده‌اند. این پول می‌تواند زندگی ما را در این روستا زیرورو کند”.
به این خانواده‌ها گفته‌اند قیم برای بچه‌های صغیر معرفی کنند تا دیه‌ها را واریز کنند. این چه حساب‌و‌کتابی است که مسئولان دارند؟ پس حق برادر من چه می‌شود؟ من از اینکه به کشته‌های حادثه انفجار معدن پول پرداخت می‌کنند، ناراحت نیستم؛ از این ناراحتم که چرا حق همسر و فرزندان برادر من را نمی‌دهند؟ الان تقریبا یک سال از آن ماجرا گذشته است. او که درحال‌حاضر نگهبان معدن است، ادامه می‌دهد: “فعلا معدن روبه‌راه نشده است و کسی سر کار نمی‌رود و فقط من شب نگهبانی می‌روم و می‌آیم. کس دیگری نمی‌آید. من بعد از برادرم به خاطر شکایت همسرش بی‌کار شده بودم و بعد عید دوباره سر کار رفتم و هر‌شب تنها در کوه‌ها نگهبانی می‌دادم و به من می‌گفتند همینی است که هست؛ می‌خواهی بمان، نمی‌خواهی برو خانه. البته الان که انفجار شده، از تهران کارشناس می‌آید و برق کشیده‌اند. هنوز اتاق نگهبانی ندارد و الان هم کارگرها با اسلحه و تبر می‌آیند من را اذیت می‌کنند. بااین‌حال چاره‌ای ندارم باید بمانم”.
رسول عیلخانی، دیگر کارگر معدن، هم از ناایمنی معدن می‌گوید و خواسته کارگران منطقه را درست‌کردن معدن بیان می‌کند. او می‌گوید: “من ٢٠ سال در معدن‌های مختلف کار کرده‌ام و چند سال هم در معدن یورت بودم. سال گذشته چند مهندس کهنه‌کار آمدند و گفتند این معدن ایمن نیست و نمی‌شود کار کرد. من هم دنبال حرف آنها را گرفتم و گفتم خدا پدرتان را بیامرزد اینجا گاز هست و تهویه هم وجود ندارد. مهندسان گفتند این گاز بالاخره منفجر می‌شود مگر اینکه تهویه درستی داشته‌ باشد. آنها رفتند و کار نکردند؛ اما صاحبان معدن مدیر جدید آوردند. من گفتم اینجا تهویه ندارد، من کارگر را داخل معدن نمی‌فرستم. آنها هم گفتند تو هم برو جای دیگری کار کن. من از آن معدن بیرون آمدم. چند مهندس جوان آمدند و گفتند ما کار را خودمان دستمان می‌گیریم و اینکه می‌گویند معدن ایمن نیست، حرف بی‌خودی است. بعد هم کارگرها را به داخل تونل‌ها فرستادند. معضل کارگر البته این نیست؛ مشکلات دیگری هم داریم. این کارگرهای بیچاره، سختی‌های زیادی کشیده‌اند؛ ماه‌ها حقوق نگرفته‌اند. مگر می‌شود با حقوق ٩٠٠‌ هزار تومان در معدن کار کرد. البته همان ٩٠٠‌ هزار تومان را هم به‌موقع نمی‌دهند هر چند ماه یک‌بار، ٩٠٠‌ هزار تومان می‌دهند. تغذیه کارگرها را ببینید به چه وضعی افتاده‌اند. کارگر پول تو‌جیبی ندارد به بچه‌اش که به مدرسه می‌رود، بدهد. شده‌ است کارگر به من گفته ۵٠٠ تومان بده که من بدهم به بچه‌ام امروز در مدرسه از او پول خواسته‌اند. من از کارگرهای دیگر پول جمع کرده‌ام”.
کارگری داشتیم که پول نداشت به پسرش بدهد تا هزینه کرایه اتوبوس را بدهد و به سربازی برود. رسول علیخانی ادامه می‌دهد: البته به خانواده کارگرهایی که کشته‌شده‌اند پول داده و رسیدگی کرده‌اند؛ ولی کارگرهای دیگر مانده‌اند به امان خدا. او درباره بازگشایی مجدد معدن می‌گوید: تونل‌ها ریزش کرده و کار بازگشایی معدن بسیار سخت‌ است. البته این را هم بگویم معدن زغال‌سنگ طوری است که اگر حتی یک روز تعطیل شود، تخریب می‌شود و این تخریب‌شدن خودش مصائب زیادی دارد. بازگشایی مجدد معدن خیلی سخت است؛ چون زغال‌سنگ مرتب ریزش می‌کند و خودبه‌خود تخریب زیاد دارد. حالا در این معدن انفجار رخ داده و تخریب هم گسترده بوده‌ است.
بااین‌حال بازگشایی مجدد معدن بدون اینکه هواکش و تهویه مناسب وجود داشته باشد، دوباره قربانی خواهد گرفت و تا ایمن نشود، نباید کارگر را داخل تونل‌ها فرستاد.

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید

8 − چهار =