موسسه بهداشت معنوی یا شعبان بی مخ های زمان

نوشتاری از داریوش عدیم از پیروان مکتب عرفان حلقه و شاگردان محمد علی طاهری پیرو عملکرد موسسه ای به نام بهداشت معنوی که این روزها به هر ترفندی تلاش بر سرپوش گذاشتن حقانیت آموزه هایی دارد که افراد زیادی به درستی و راستی آن شهادت داده اند و بر پای آن تا زندان و اعتصاب و اعتراض ایستاده اند . . .

در ادامه لازم به ذکر است که دیدگاه منتشر شده تنها نظر نگارنده می باشد و نشر این نوشته در رادیو فرهنگ لزوما دیدگاه تیم خبری رادیو فرهنگ نمی باشد لذا مسئولیتی در قبال آن ندارد .

شعبان های بی مخ یا شعبان بی مخ ها ! ! !

آیا شعبان بی مخ های زمان خود را می شناسیم .
شعبان بی مخ کیست یا چیست !؟
اصلن این پدیده شعبان بی مخ چند نفرند !؟ که هستند و چه می کنند و چه وظایفی بر عهده دارند !؟
شعبان بی مخ شخصیتی بود که در میان لات‌ها و محله‌گردان‌های آن زمان با مبالغی که از جناح های گوناگون دریافت می کرد که تنها برده و غلام حلقه به گوش پول و زور و قدرت بود.
اما این دوره با مرور به آنچه می رود بر این شدیم که یادی بکنیم از شعبان بی مخ های دوران و عصر حاضر ؛
به راستی شعبان بی مخ ها چه می کنند و که هستند !؟؟
یک شعبان  بی مخ هوچی گری می کند , افترا می زند و تهمت های ناروا می زند و هوار می کشد
مدتی را طرفدار فلان جناح و دوره ای را طرفدار بهمان دسته است.
یک شعبان بی مخ اگر لازم باشد ریشش را می تراشد و ظاهری آراسته به خود می گیرد , یا به هر ترفندی با استفاده از قداست اسلام و تحت پوشش قرآن و کتب مقدس و دین به افراد مورد نظر خویش حمله می کند , ولی همان شخص اگر لازم باشد قرآن پاره می کند ؛ به انبیا ناسزا می گوید و تقدس انبیاء را زیر سوال می برد.

( این گزارش را غالب عزیزان فرادرمانگری که بازداشت شده اند داده اند که در حین بازجویی , بازجو سوال می پرسد و تو پاسخ می دهی و اگر به مذاقش خوش ننشیند و تا ترتیب بازجویی آنطور که می خواهد پیش نرود تو را تحت فشار می نهد و اگر در حین اتهاماتی که به تو می زنند نامی از الله , پیامبر (ص) , قرآن یا امامان معصوم ببری , آنها را به باد فحش گرفته و می گوید اینجا در این اتاق هیچ کس نیست ؛ حتی خدا !!! و تمامی ائمه معصوم و حتی پیامبر اکرم را با الفاظ وقیح مورد آماج حملات خود قرار می دهند تا به تو نشان دهند که حجم فضای اندیشه شان تا کجاست و برای بقای خود , دست به هر فعلی می زنند , حتی اگرلازم باشد به همان اعتقادات پشت می کنند )

آنها صبح شعار زنده باد و شب مرده باد سر می دهند چرا که شعبان بی مخ تنها رسالتش همین است , پس شعبان بی مخ در ظاهر از خود اختیاری ندارد ,چرا که او مواجب بگیری بیش نیست , پس از خود اختیاری ندارد, اما آیا به اندیشه ای اعتقاد دارد !؟ یا در مورد افعالش فکر هم می کند ؟
فکر دارد یا به چیزی معتقد است ؟
در ظاهر بله هست که همان اعتقاد شمشیر و زور گویی و تهمت و افترا است. ( چیزی که اینروزها بسیار شاهدش هستیم )
آری همه اعصار شعبان بی مخ های خود را دارد.
شعبان بی مخ اما نماد یک جماعت رو به افول و انحطاط است که در لوای قانون , دین , رسانه های ملی , روزنامه های زرد و . . . . سعی دارد خود را پاک و آراسته و ظاهرش را زیبا نشان دهد , اما درون آنها چه می رود و چه می گذرد.

واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند        چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند
مشکلی دارم    ز دانشمند   مجلس    بازپرس         توبه فرمایان  چرا  خود  توبه  کمتر می کنند
گوییا    باور     نمی دارند     روز     داوری             کاین همه قلب و دغل در کار داور می کنند

امروز روز شعبان بی مخ ها در هیبت موسسه ای با عنوان بهداشت معنوی که من آنان را بهداشت غیرمعنوی می خوانم , خود را نشان داده اند.
اداره ای که به طور موازی از درون خود انجمنی را می زایند که نجات از حلقه اش نامش نهاده اند و آمده اند برای تعارض و تقابل با هر جریان فکری و اندیشه ی نویی و از قضا دست به کارهای غیراخلاقی و غیر اسلامی می زنند ؛ بر خلاف آنچه ادعایش را می کنند ؛ در این مسیر هم از هیچ کوششی فرو گذاری نمی کنند و  نکرده اند ؛ اما نکته ای که در آخر از آن به نام شعبان بی مخ ها یا شعبان های بی مخ یاد خواهم کرد روند یک اندیشه است که همین شعبان های بی مخ شخص یا اشخاص خاصی نیستند , بلکه یک جریان تفکری و یک سیر اندیشه ای هستند که در همه اعصار رواج داشته و دارند و خوب قاعدتا با توجه به آنچه آموخته ایم راه مقابله با هر جریانی اندیشه است و بس .
اما از این اشاره مهمتر پشت پرده این تفکر ( شعبان بی مخ ) است که آنهم نوعی اندیشه و نگرش و بینش خاص خود را دارد اما شعبان بی مخ ها در واقع از خود فکر و اختیاری ندارند بلکه به آنها فراخور شرایط زمان جهت و سمت و سو می دهند و بر عکس جریان پشت صحنه ی هست که اهمیت دارد.
به این معنا که شعبان بی مخ ها ( بهداشت معنوی ها ) همان عروسک خیمه شب بازی هستند که در دستان بازی گردان هایی قهار گاه به این سو و گاه به آن سو رانده می شوند تا تماشاچیان خود را راضی و خشنود نگه دارند و آنها را بخندانند.
اما انتخاب اینکه آن تماشاچی که و که ها هستند و عروسک گردان ها کجایند در این متون نمی گنجد که به امید خدا در مجالی مناسب تر به آن خواهیم پرداخت.
در آخر نوشتار فوق را با ابیاتی چند از” بیداد خراسانی ” به پایان می برم با این امید که روند آگاهی رسانی تمام مردم میهنم را فراگیرد و شاهد زمانی باشیم که بساط شعبان بی مخ ها برچیده شده است.

گیرم گلاب ناب شما اصل قمصر است
اما چه سود حاصل گل های پر پر است

شرم از نگاه بلبل بی دل نمی کنید
کز هجر گل نوای فغانش به حنجر است

فردایتان چکیده امروززندگی است
امروزتان طلیعه فردای محشر است

ما با زبان سرخ و سر سبز آمدیم
تیغ زبان برنده تر از تیغ خنجر است

این تخته پارها که با آن چنگ می زنید
ته مانده های زورق بر خون شناور است
دیگر بس است هرچه دوپهلو سروده ام
من ریزه خوار سفره ناکس نبوده ام

داریوش عدیم

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید

چهارده + شانزده =