بخش بیست و یکم از جُستار حماسه زنان در شاهنامه فردوسى از سیماى رهایى :امروز در ادامه داستان قیدافه که فرمانرواى اندلس بوده همچنان در دوران اسکندر هستیم که در دام قیدافه گرفتار میشود ، آنگاه به دوران ساسانیان و اردشیر پاپکان میرسیم
و گلنار پرستنده اردشیر که بانوى او میشود و باعث نجات اردشیر و سرانجام بنیانگذارى سلسله ساسانیان ، جستار ما در ادامه زنان دلاور شهر هروم و سرنوشت فغستان دختر کید هندى به نخستین فرمانرواى زن در شاهنامه آشنا شد یم که نامش قیدافه بود و اسکندر فاتح ایران و هند را به زانو و زارى میکشاند این بانوى بزرگ پادشاه اندلس بوده ، از هفته هاى گذشته شرحى از ( ناهید ، دلارا و روشنک ) برده شده ، در بخش نوزدهم ادامه دوران اسکندر و درخشش زنان شهر هروم که رزمنده بودند و همچنین داستان دختر کید هندى که نامش فغِستان است و بانوى اسکندر میشود را گفتیم و هفته هاى پیش همراه بودیم با سه بانوى گرانمایه در داستان اسکندر که نخست ناهید که همسر داراب و مادر اسکندر میباشد و روشنک دخت داراب که همسر اسکندر و سرانجام دلارا که مادر روشنک است ، همچنین در هفته هاى گذشته از کتایون همسر گشتاسپ ، نخست نام او ناهید بود و پدرش قیصر روم نام کتایون را براى او برگزید ، او مادر چهار فرزند که دو پسر و دو دختر به نامهاى اسفندیار ، پشوتن ، به آفرید و هماى میباشد ، در هفته هاى پیشتر با منبژه دخت افراسیاب و داستان پیشگام شدن منیژه در ابراز عشق به بیژن پهلوان ایرانى همراه بودیم و همچنین بانو گشسپ دخت دلاور و خردمند رستم که همسر گیو پهلوان و مادر بیژن میباشد را بر شمردیم و بهره گرفته ام از داستان بانو گشسپ نامه با تصحیح بانو روح انگیز کراچى و شرح پیوند گرفتن بانو با گیو و همچنین پرورش دادن فرامرز برادر کوچکش توسط او و همچنین دلاوریهاى بانو ، در هفته هاى پیش نیز از فرنگیس همسر سیاوش و مادر کیخسرو ، دخت خردمند افراسیاب ، شرح فداکارى ، وفادارى ، از جان گذشتگى و عشق او را به فرزند و همسر سخن گفتیم که در این سلسله گفتارها پس از شهرناز و ارنواز با حماسه سمن ناز آشنا شدیم و سپس فرانک که فرخنده و خردمند و مادر فریدون و آنگاه با سهى و آرزو و آزاده که همسران تور و سلم و ایرج بودند و سپس با ماه آفرید که پرستن که پرستنده ایرج بود و پس از کشته شدن ایرج بدست سلم و تور که برادران او بودند فریدون متوجه میشود که ماه آفرید از ایرج بار داراست و پس از دوران باردارى دخت ماه چهرى از او زاده میشود که تا هنگام شوى جستن با پشنگ پیوند گرفته میشود و سرانجام منوچهر یا مینو چهر که منوش چهر هم گفته شده از او به یادگار میماند ، منوچهر در اصل نوه دخترى ایرج میباشد ، پس از اینکه منشور حقوق بشرى منوچهر را بر شمردم به نهمین بانویى که در شاهنامه از او یاد شده اشاره داشتم ، همسر سام که مادر زال میباشد و مادر بزرگ رستم ، و دو هفته گذشته در پیوند با بانوى بانوان شاهنامه ( البته به باور من ) سخن گفتم که سیندخت یا سئین دخت نام داشت ، مادر بزرگ رستم و مادر رودابه و همسر مهراب کابلى که پیام آور صلح است و با نقش شایسته خود از جنگ جلوگیرى میکند و سپس از تهمینه دخت شاه سمنگان نام بردیم که از رستم در یک شب رویایى بار دار میشود و سهراب زاده میشود و سپس ازگردآفرید دخت دلاور گژدَهَم فرمانده سپید دژ و نبرد گردآفرید با سهراب سخن گفته شد و سپس ازمادر برزو که از داستانهاى الحاقى شاهنامه میباشد نام بردیم که در منظومه بسیار شیوا و دلنشین برزونامه که عطایى رازى در سده پنجم به نظم آورده نام مادر برزو که همسر سهراب بوده شهرو آورده شده ، در ادامه از بانوى حماسه ساز دیگرى نام برده سد که جریره نام اشت ، همسر سیاوش و مادر فرود و دخت پیران ویسه و از فرنگیس مادر بزرگترین پادشاه آرمانى شاهنامه که کیخسرو میباشد و از کتایون سخن گفتیم و از ناهید و روشنک و دلارا و از فغستان و زنان شهر هروم و امشب از قیدافه نام خواهم برد پیروز باشید