با درود و مهر : سلسله گفتار شاهنامه و گرانمایگان سخنور را با بهمن نامه ادامه خواهم داد و امروز با دهمین بخش این منظومه که بخش پایانى داستان میباشد آشنا میشویم و سرانجام مرگ بهمن و بر تخت نشتن هماى دل افرور که سى و دوسال با عدل و داد و رادمنشى بر کشور ایران پادشاهى کرد و در دوران وى صلح و آرامش پس از سالها جنگ و خونریزى در جامعه سایه افکن شد ، شب گذشته بدانجا رسیدیم در جایى که لشکر بهمن از برزین آذر شکست خورده و دختران رستم بانو گشسب و زربانو به برزین پوسته اند و فرار بهمن به تیسفون و سپس آشتى میان دو لشکر پس از سیزده سال جنگ و خونریزى و در این قسمت به پادشاهی رسیدن هماى مهر افروز همسر بهمن اشاره داریم که تاج شاهى بر سر میبرد و همگى سران کشور و از جمله برزین آذر رهبرى این بانوى خردمند را میپذیرند و دختران رستم در کنار هماى و دست چپ و راست او قرار میگیرند در بخش هاى گذشته از این منظومه بدانجا رسیدیم که در یک رخداد شگفت انگیز برزین آذر توسط پهلوانى از بند رها میشود و این پهلوان هم نام پدر بزرگ برزین بوده و به رستم تور مشهور که در شهر سارى میزیسته و سپس نبرد این دو تن با لشکر بهمن و شکست دادن او ، هفته گذشته اشاره داشتم که بهمن اسیران را بجز برزین آذر که فرزند فرامرز بوده آزاد میکند . در این بخش به تاریخچه اى از چگونکى به پادشاهى رسیدن بهمن و داد و دادگسترى در زمان او و پیوند با کتایون دختر صور پادشاه کشمیر به درخواست رستم و سپس جنگ و گریز او با معشوقه کتایون و رفتن به مصر و آشنایى با هماى مهر افروز دختر پادشاه مصر که دلاورى کم نظیر بوده و با یارى او کتایون را شکست میدهد و سپس مرگ رستم و لشکر کشیدن بهمن به جنک زال و فرامرز و درقفس شدن زال و بدار آویختن فرامرز و گریز دختران رستم زربانو و بانو گشسب به هندوستان و سپس اسیر شدن دختران رستم بدست بهمن و گرفتارشدن برزین آذر که پسر فرامرز بود و در نهایت پس از طى شدن ماجراهایى دختران رستم بهمراه زال آزاد میشوند ، این منظومه را پس از بر شمردن منظومه هاى : جهانگیر نامه ، شهریار نامه ، برزو نامه ، براى دوستان بر خواهم شمرد ، شاعر این منظومه بزرگ و دلنشین در اواخرسده پنجم و اوایل سده ششم هجرى میزیسته و نامش ایرانشاه بن ابى الخیر بوده این منظومه بالغ بر ٧٧٣ صفحه میباشد که توسط استاد رحیم عفیفى ویراستارى شده ، بهمن نامه و آن بخشى که بدست ما رسیده شامل ١٠۴۴٣بیت و در چهار بخش میباشد ، داستان در باره زندگى بهمن پسر اسفندیار و جنگ و ستیز او با خاندان رستم است ، بهمن قهرمان این منظومه است و در این داستان براى نخستین بار از زربانو دخت دیگر رستم نام برده شده که دارى خرد و راى زن است و به وزیرى میرسد ، بانو گشسب دخت دیگر رستم نیز نقش پهلوانى دارد ، پسران فرامرز که سام و برزین آذر نام دارند از دیگر چهرهاى مطرح در این داستان میباشند ، این هفته در بخش دهم و پایانى این داستان همراه شما خواهم بود، به مهر و شادى ميسپارمتان و تا شنودى ديگر بدرود