آنها بر سر مزار دو دوستشان “ساریا و سیران” رفتە وبە یاد آنها شمع روشن کردند.
اسرین معروفی یکی از دختران شین آبادی، کە مدتی پیش نیز کتاب “از خاکستر خود برمیخیزم” درمورد دختران شین آباد را چاپ و منتشر کرد؛ با انتشار این کلیپ، نوشتە است: “۹ سال از حادثه غم انگیز آتش سوزی شین آباد گذشت، انگار همین دیروز بود که نالههای دردناک کودکان تا عرش آسمان میرفت، صدای جیغ وفریاد بچهها هنوز در گوشهای چروکیدهیمان طنین انداز است.
آیا تا به حال در زندگی هیچ یک از شماها، تاریخی تلخ و درناک بوده که هر سال نه هرروز را برایتان به کابوسی تمام نشدنی مبدل کرده باشد؟ آری ما دختران شین آبادی همچین روز و تاریخی را از کودکی تجربه کردهایم که سالهاست گریبانگیر زندگی شیرینمان است.
ما به وعده و قولهای پوچ وتوخالی مسئولین دل خوش کردهایم، هرچند ما به این وعدەها عادت کردهایم، دولت مردان در آن برهه از هیچ شعاری فروگذار نکردندو قول دادند تمام امکانات را برای بهبود ما دختران شین آبادی فراهم کنند، اما امان از فراموشی…
ما قول دادهایم برای خود و جامعه فردی مفید باشیم، من قول میدهم تا روزی که نفس میکشم برای اهداف والای خود از هیچ یک از کمبودهایم در راه هدفم ضعف نشان ندهم، به امید روزی که زبانزد افراد جامعه باشیم…
تا دیر نشده باید راهی پیدا کرد…
برای زندگی باید زندگی را زندگی کرد؛ باتمام روزهای تلخو شیرینش، نمیشود که همهاش خسته باشی؛ حق داری که خستگیت را درکنی، اما حق نداری که دیگر مسیر را ادامه ندهی؛ اینطور که نمیشود یک روز شیرین یا حتی یک روز تلخ در زندگی؛ وظیفه تو زندگی را زندگی کردن است”.