شرح آنچه در بند زنان زندان بوشهر می‌گذرد، از زبان سپیده قلیان، زندانی سیاسی

سپیده قلیان، زندانی سیاسی، که در اسفندماه سال ۱۳۹۹، از زندان اوین به زندان بوشهر تبعید شده است، در صفحه توئیتر خود بخشی از آنچه در بند زنان زندان بوشهر بر زنان زندانی می‌گذرد را شرح داده است.

به گزارش رادیو فرهنگ گوتنبرگ به نقل از تارنگار حقوق بشر در ایران، سپیده قلیان بند زنان زندان بوشهر را «جهنم فراموش شده» خوانده و در بخشی از یادداشت خود آورده است «زنان زندانی این بند به جرم زن بودن و زندانی بودن تحت وحشیانه‌ترین شکنجه‌ها و ضدانسانی‌ترین شرایط ممکن نگهداری می‌شوند.
او همچنین در یادداشت خود از سواستفاده جنسی از برخی زنان زندانی، تهدید به معاینه‌ی آلت تناسلی در برابر تمام پرنسل و زندانی‌ها، ضرب و شتم زندانیان، اجبار به پوشیدن لباس زیر و … صحبت به میان آورده است.
متن کامل یادداشت سپیده قلیان را می‌توانید در ادامه بخوانید:
«اینجا جایی است نزدیک آخر دنیا: بند نسوان زندان مرکزی بوشهر. سال گذشته و هنگامی که به این زندان تبعید شدم، می‌دانستم که با جهنمی فراموش‌شده مواجه خواهم شد،اما سبعیت جاری در این زندان حتی در خیالاتم هم نمی‌گنجید. زنان زندانی این بند به جرم زن بودن و زندانی بودن تحت وحشیانه‌ترین شکنجه‌ها و ضدانسانی‌ترین شرایط ممکن نگهداری می‌شوند. هر طور که می‌توانستم و به هر جا که می‌شناختم از وحشت و توحش این زندان نوشتم و گفتم؛ شبیه ایستادن در میان چهاردیوار از جنس سنگ و فریاد زدن، اما این‌بار می‌خواهم رو به کسانی از رنج‌های زنان زندانی در بوشهر حرف بزنم که گوشی برای شنیدن دارند، جانشان از ظلم به لب آمده و در مقابل خشونت بی‌تفاوت نیستند. این گزارش (با اسامی مستعار)، صحنه‌هایی کوتاه از شرایطی است که زنان زندانی بوشهر در آن زیست می‌کنند.
۱) زهرا زن افغانستانی با فرزندش از دست طالبان و مرگ گریخته و حالا در مراسم تدفین نمادینی که زندان‌بانان ترتیب داده‌اند، در هواخوری زندان مرکزی بوشهر ایستاده است. از دید زندان‌بانان احمد که در آغوش مادر راهی زندان شده، حرام‌زاده است. کودکِ زهرا در هواخوری بند نسوان، به دستور مسئول اندزرگاه کفن‌پیچ شده؛ تنها برای اینکه احمد بترسد و شب زودتر بخوابد. زهرا بهت زده است و به محض درآوردن فرزندش از کفن به سویش حمله می‌کند، پسر را کتک می‌زند و می‌گوید خودم ادبش می‌کنم. لطفا شما کاری با او نداشته باشید.
٢) مسئول بند تشخیص داده که پوشیدن لباس زیر باید اجباری باشد. مائده امتناع می‌کند و نمی‌خواهد روز و شب سوتین تنش باشد. مددکار فعلی بند برای تنبیه او همه زنان زندانی را مجبور به تحویل لباس زیرشان می‌کند. او زنان زندانی را فاحشه‌های شهر خطاب می‌کند و تهدید می‌کند که اگر لباس‌های زیرشان را تحویل ندهند، آنها را به زور از تنشان درمی‌آورد. در صف آمار و در مقابل چشمان وحشت‌زده‌ی سایر زنان زندانی لباس‌های مائده را (تنها به جرم درنیاوردن لباس زیر) پاره کردند. تاوان امتناع مائده همچنان ادامه داشت. در صف آمار همه را مجبور کردند، لباس‌های زیر را در آورند و سوتین و شورت را در کیسه زباله‌ای که در دست مددکار بود بگذارند. بعد از آن روز هفته‌ها پوشیدن لباس زیر ممنوع شد، حتی در زمان عادت ماهیانه.
۳) حمام رفتن زندانیان در زندان بوشهر ساعت‌های مشخصی دارد. سحر خارج از ساعت مقرر حمام کرده و حالا به همین جرم باید در وسط هواخوری به دست مسئول بند «پاک شود». مسئول بند سحر را در هواخوری لخت می‌کند، با همکاری مدد کار بند با شیر و آب معدنی غسل می‌دهد و بقیه‌ی زندانیان را وادار می‌کنند که صحنه را تماشا کنند و او را هو کنند. اگر کسی نگاهش را بدزدد از حق تلفن محروم خواهد شد. ده‌ها چشم، خشمگین و حیرت‌زده به تن عریان و لرزان زن خیره شده‌ایم. هر کدام فکر می‌کنیم چقدر تنها و بی‌پناهیم.
۴)  قانون حجاب اجباری برای زنان زندانی بوشهر، در سطحی فراتر از آنچه‌که در برخی زندان‌ها مرسوم است، اجرا می‌شود. چادر و پوشش کامل در صف آمار و راهرو و هواخوری اجباری‌ است. زن زندانی در هر جایی جز تخت خواب باید حجاب داشته باشد.
۵)  آمنه از بازداشتگاه برمی‌گردد. چند باری است باوجود تمام‌شدن مراحل تحقیق و بازجویی به مراکز تحقیق منتقل می‌شود اما نه برای سوال و جواب. او را با هماهنگی مسئول بند برای ارائه خدمات جنسی به ماموران تحویل می‌دهند. اینجا با هماهنگی مسئول بند خیلی کارها انجام می‌شود، مثل فرستادن زنانی که از طرف خانواده حمایت مالی نمی‌شوند، نزد زندانی‌های مرد بند مالی و صیغه موقت آنها.
این فقط پنج مورد از ٢٠ موردی است که تاکنون در رابطه با بند نسوان زندان بوشهر، کتبی و شفاهی به مسئولان اعلام کرده‌ام و پاسخی جز سکوت گورستانی نگرفته‌ام. هرکسی هم که اعتراض کند، تشدید شکنجه‌ها کَمینش را می‌کشد؛ تهدید به معاینه‌ی آلت تناسلی در برابر تمام پرنسل و زندانی‌ها، ضرب و شتم زندانی، قرنطینه‌ی زندانی، آوردن گارد و شکنجه و تعرض، قطعی تلفن، ملاقات و لغو مرخصی. در سیاه‌چال بوشهر هرگونه سرپیچی و سرکشی از اوامر خشن و غیرانسانی اداره‌کنندگان زندان برابر است با مچاله‌شدن بیشتر و بیشتر در این برزخ که نه صدایی به بیرون دارد و نه چهره‌ای.»
گفتنی است سپیده قلیان در آبان‌ماه ۱۳۹۷، در جریان اعتراضات کارگران شرکت کشت و صنعت هفت‌تپه در شهر شوش بازداشت و در آذرماه همان سال با تودیع قرار وثیقه به صورت موقت آزاد شد. سپیده قلیان هم‌زمان با پخش اعترافات تلویزیونی‌اش اعلام کرد که این اعترافات تحت شکنجه اخذ شده است. پس از این اظهارات سپیده قلیان مجددا بازداشت و در آبان ۱۳۹۸ مجددا به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی از زندان آزاد شد. این فعال سیاسی در آذر ماه ۱۳۹۸ توسط دادگاه تجدید نظر استان تهران به ۵سال حبس تعزیری محکوم شد.
سپیده قلیان که از تیرماه ۱۳۹۹ دوران محکومیت خود را در زندان اوین سپری می‌کرد، در اسفندماه همان سال به زندان بوشهر تبعید شد.

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید

4 × یک =