درود وعرض ادب خدمت عزیزان شنونده در هر کجای دنیا که شنونده برنامه ی ما هستید در بخش پیشین اسیب شناسی گفتار اپوزوشسون به به مفاهیم زبان کلام بار معنایی واهمیت ضرورت توجه به کلام اپوزوسیون پرداختیم امروز باردیگر با من سارا خواهید بود تار در بخش دوم اسیب شناسی گفتار اپوزوسیون بایم مهم را واکاوی کنیم :
تا بدین جا از اهمیت زبان وکلام سخن گفتیم حال به این مهم می پردازیم که
به نظر می رسد انچه امروز شاهد آن هستیم نوعی محدود از ادبیات وکلید واژگان مشترک درگفتار اپوزسیون ورهبران مبارزه ی مردمی وجود دارد و نه گفتمان مشترک وشاید خلا همین گفتمان مشترک هست که سبب کندی حرکت مبارزات گردیده است در صورت داشتن زبان وادبیات مشترک همسو در طیف وسیع از اپوزوسیون می تواند گفتمان سازی ایجاد شود ایده الی که دست یابی به آن تحققِ بزرگترین دستاورد مشترک مبارزین خواهد بود
در اینجا این سوال مطرح می گردد آیا اپوزوسیون دارای گفتمان مشترک است
پاسخ خیر توضیح این پاسخ در تعریف گفتمان گنجانده شده است
بی گمان یکی از پرکارترین و مناقشه انگیزترین واژگان در سالیان اخیر، «گفتمان» است که در شاخه های مختلف معرفتی به کار رفته و مشتاقان بسیاری یافته است ولی در علوم سیاسی و در فلسفه بیش از سایر شاخه ها، مورد اقبال و توجه واقع شده است. شاید به این دلیل که در روزگار ما این واژه با مفهوم «قدرت» گره خورده است. به ویژه در نزد فیلسوفانی چون میشل فوکو این اصطلاح چنان با قدرت در آمیخته که گاهی با آن مترادف می شود گفتمان در لغت به چند معنی آمده است: مباحثه و مجادله، مسیر و جریان و راه و روش، گفتگو و مکالمه، عمل، قانون،پرده نمایش، نماد، قدرت، توان و استعداد تفکر و..
امیل بن ونیتس از زاویه زبان شناسی به این کلمه نظر انداخته است. طبق گفته او، «گفتمان» را باید از زاویه«ارتباطات اجتماعی» در نظر گرفت.از این دیدگاه، گفتمان سبب «عینیت بخشیدن» به واژه ها می شود، یا به بیان دیگر وجود عینی آنها برای ما درک می شود.
فلاسفه واندیشمندان بسیاری در حوزه ی سیاست واجتماع همواره از اهمیت زبان سخن گفتند وزبان را از زوایای ساختارگرایانه وکارکردگرایانه مورد بررسی وموشکافی قراردادند وپیوسته میان زبان مشترک و.گفتمان مشترک تفاوتهایی قایل بوده اند جالب آنکه از حیث لغوی گفتمان مبین چنین مفهومی است: «ریشه مفهوم گفتمان (discourse) فعل یونانی (discurrere) به معنی حرکت سریع در جهات مختلف است. گرچه این مفهوم به معنی تجلی زبان در گفتار یا نوشتار به کار برده می شود، ولی همان طور که از ریشه آن پیداست، در علم بیان کلاسیک بر زبان، به عنوان حرکت و عمل تأکید می شده است بنا بر این در می یابیم انچه امروزاپوزوسیون باید در پی آن باشند ایجاد گفتمانی مشترک است که با قدرت وقوه ی قهریه تغییر گره خورده باشد اما به نظر می رسد این گقتمان نیازمند ادبیات وکلید واژگانی مشترک و همگرا وهمسو در زبان اپوزوسیون می باشد
در صورتیکه اپوزوسیون پیوسته مخاطبین ومبارزین را در هزار توی واژگان خود ساخته ی نوین قرار دهد نه تنها به سرگردانی،ابهام در اهداف والویت های مبارزه
کشانده بلکه در ایجاد گفتمان قدرتمند که موجبات تغییر را تسریع می نماید سنگ اندازی نموده ومسیر تغییر را ناهموار وماشین حرکت رااز کار می اندازد
با مطالعه وبررسی دیدگاهای طیف های متنوع اپوزوسیون می توان کلید واژ گان مشترک گقتمانی را استخراج کرد این کلید واژگان مهم اگرچه در بیانات طیف های مختلف رهبران اپوزوسیون مطرح می شود اما هنوز به گفتمان تبدیل نشده است چرا که گفتمان در ذات خود به قدرت وقوه ی قهریه تغییر گره خورده است
کلید واژگان وعباراتی چون سکولاریسم، دمکراسی، حفظ تمامیت ارضی کشور قانون اساسی مبتنی بر اصول مترقی حقوق بشر لزوم سازماندهی و ئتشکیلات محوری در ایجاد همگرایی میان جنبش های اعتراضی
سیستم محوری
لزوم استفاده از روشهای دمکراتیک به عنوان حق انسانی ومشروع و..
انچه مسلم است امروز همه طیف های اپوزوسیون بر این کلید واژگان ومولفه های اولیه گفتمانی باور مند هستند وپیوسته در سخنان خود آنرا تکرار میکنند
اما هرگز موفق به تولید گفتمان غالب ومسلط ومعطوف به قدرت تغییر نگردیدند
با نگاهی به مفاهیم ارایه شده اهمیت زبان ،کلام ، گفتمان
به این مهم وخلا دست می یابیم که یکی از بزرگترین مشکلات در مسیر ائتلاف اپوزوسیون عدم تبدیل ادبیات زبانی مشترک آنها به گفتمان می باشد
علیرغم وجود مولفه ها وکلید واژگان مشترک در گفتار رهبران اپوزوسیون، از انجا که برخی از انها به سبب وارد کردن واژه های نوین وخودساخته در حوزه مبارزه ی مبارزان کف خیابان ومیدانِ اتحاد وعملگرایی اپوزوسیون بار معنایی واگرایی را در ذهن مخاطبین ایجاد کرده و اپوزوسیون مخاطب ومبارزین را به هزار توی واژ ه هاانداخنه و سبب سرگردانی مفهومی وبه دنبال ان سرگردانی رفتاری آنها می گردند این اسیب می تواند از یک سو فرصت ایجاد گفتمان مشترک میان اپوزوسیون وبه تبع آن مردم را از بین برده ومنجر به کندی حرکت ماشین تغییر وبر اندازی در ساختار حکومت ایران گردد و از سوی دیگر سبب کندی وگاه توقف در مسیر عملگرایی مقدماتی ائتلاف اپوزوسیون گردد.
به نظر می رسد با توجه به این مهم، ضررورتِ اهمیت بخشی بر مقوله ی نحوه ی گقتمان سازی معطوف به تغییر ازمیان مولفه های مشترک در ادبیات وواژگان رایج رهبران اپوزوسیون از یک سو وپرهیز از تولید واژه های خود ساخته ونوینی که بار معنایی واگرایی در ذهن اپوزوسیون ومبارزین ایجاد می کند، بیش از پیش حس می گردد
دوستان عزیز شنونده به پایان این مقال رسیدیم تا گفتاری وشنیداری دیگر در
پناه امید شادی