دوستان عزیز وشنوندگان محترم رادیو فرهنگ درود وعرض ادب بنده را پذیرا باشید هفته ای که گذشت در ایران ،نمایشی از استبداد نرم حکومتی در ادامه رد صلاحیت کاندیدها صورت گرفت سیرک انتصابات رژیم چهره ای واضح تر از خود بروز داد وبار دیگر حکومت اقتدارگرای مستبد مردم را چونان گله ی یک رعیت فرض نمود وبدون در نظر گرفتن رای ونظر مردم انتخابات نمایشی خویش را با صرف ملیاردها تومان هزینه آغاز کرد انتخاباتی که از قبل نتیجه آن مشخص وشرکت نکردن مردم به زعم حاکمیت تاثیری بر عدم مشروعیت نظام ندارد حال در چنین اوضاع واحوالی علیرغم فساد بی پایان رژیم چرا انقلابی صورت نمی گیرد، در این برنامه وبرنامه اینده به بررسی علل آن از دیدمهدی خلجی تحلیل گر وپژوهشگر حوزه سیاست خواهیم پرداخت با من سارا باید در این برنامه
جمهوری اسلامی همواره در لحظه حساس کنونى در بحران های آن زیسته مانند خو د انقلاب، تغییر چهره می دهند یا تکثیر می شوند، ولی پایان نمی پذیرند.
پس چرا نظام سیاسی هنوز با خطر بی ثباتی روبه رو نیست؟ در سال های اخیر،
افزایش و گسترش شکاف طبقاتی، فساد سیستماتیک دولتی، و فشارهای بین المللی، بر نارضایتی عمومی افزوده و اعتراضات سراسری پراکنده ای برانگیخته است . چرا حکومت، تاکنون، از پ س کنتر ل اعتراضات برآمده است؟ طی چهار دهه گذشته، جریان خبررسانی از انحصار دولت درآمده است. رسانه های برون مرزی،به ویژه شبکه های ماهواره ای، فراگیر ی اینترنت و بسام د بالای سفرهای خارجیمردم تحولی بنیادی در روند اطلاع رسانی و آگاهی عمومی پدید آورده اند. حتیرسانه های رسمی یا نیمه رسمی، به طور روزانه، فساد اقتصاد ی کارگزاران و وابستگان دولت را گزارش می دهند و گوشه هایی از سرکوب مخالفان سیاسی و فعالان مدنی را فاش می کنند. بخش عظیمی از جامعه، خشم خود را از وضع
موجود فرومی خورد. با این همه، چرا عمیق تر شد ن احساس استیصا ل جامعه آن را از انفعال بیرون نمی آورد؟ آیا چشم اندازی برای براندازی رژیم و برقراری
دموکراسی هست؟
و تعریف نو ع نظام جمهوری اسلامی، یافتن » انقلاب « بدون توافق بر سر مفهوم پاسخی برای این پرسش ها دشوار است . مفهوم انقلاب گاه با شورش های مردمی، کودتا، جنگ های مذهبی، و اصلاحا ت رادیکال دولتی یکی گرفته شده و ابهام آفریده است. در اینجا انقلاب را به معنای جنب ش فراگی ر توده ای به کار می بریم که اغلب، با زور و خشونت، به حیات عناصر بنیاد ی یک نظام سیاسی پایان می دهد تا نظم نوی ن دل خواه را جایگزین آن گرده اند. از نظر لنین، انقلاب در شرایطی رخ می دهد که مردم در آن، دیگر حاضر به تحمل زندگی تحت نظام مستقر نیستند و، در عین حال، توانای ی حاکمان برای اعمال قدرت از راه ابزارهای موجود به تحلیل رفته است. بنابراین، فلاکت و فقر فراگیر، خودبه خود، به عصیان مردم و سقوط رژیم نمی انجامد. حتی بهعکس، درماندگی عمومی در شرایطی می تواند ضامن بقای طبقه حاکم گردد و آنرا یگانه امید برای تضمین و تأمی ن نیازهای حدّاقلی، مثل نان و امنیّت، جلوه دهد .
جمهوری اسلامی نه نظامی دموکراتیک است نه نوعی اقتدارگرای ی تمام عیار، دو بُنی – « بلکه از خانواده رژیم هایی است که امروزه، دانشمندان سیاسی آن را »(hybrid regime) می خوانند، آمیزه ای از نهادهای دموکراتیک و دستگاه ها و سازوکارهای اقتدارگرا. همانطور که خودروهای دوگانه سوز از دو منبع انرژی بهره می گیرند، رژیم های دو بُنی، به دو نوع دستگا ه ایدئولوژیک و اعما ل قدرت -توأمان تکیه می کنند تا به اقتضای ضرورت و حاجت، دردسرهای جدی را از سر بگذرانند، بدون آنکه ناگزیر به اجرای اصلاحات اساسی شوند یا در پی بستندرها به روی اصلاحات، یکسره، فروبپاشند .« اقتدارگرایی رقابتی »
(competitive-authoritarianism) یا اقتدارگرایی انتخاباتی «» (electoral-authoritarianism) نام دیگراین رژیم هاست. بیشتر رژیم هایی که پس از سقوط بلوک شرق و پایان اتحاد جماهیر شوروی، از جمله در روسیه، پدید آمدند یا برخی کشورهای در حال توسعه آمریکای لاتین، نمونه هایی از رژیم دو بُنی اند. از قضا، شماری از آنها – حاصل انقلابی مخملی یا براندازی قهرآمیزند که، در عمل، به توتالیتاریس م سرنگون شده جامه جدیدی پوشانده اند. بسیاری از آنها، دهه ها عمر کرده اند و هنوز چندان اثری از شکاف و شکست در سقف و ستون شان پیدا نیست
. ژیم دو بُنی، فُرمی دموکراتیک و محتوایی تمامیت خواه دارد؛ دموکراسی متعهد – و معیوبی است که در آن، حلقه بسته ای از نخبگان برای جابه جایی قدرت با هم رقابت می کنند و از انتخابات و نهادهای دموکراتیک، همچون ابزاری برای کسب مشروعیت بهره می گیرند. گرچه رقاب ت نخبگان جدی است، ولی روند و فرایند انتخابات را عادلانه و آزاد نمی توان خواند . در این نوع حکومتنقش مرکزی رهبر تا حدّی است که او را به تجسّد دولت بدل می سازد. در ادبیّات از رهبری یاد می شود. سرای حقیقی » نظام « جمهوری اسلامی، گاهی با تعبیر است. رهبری، مرجع اعلای قانونگذاری، ناظر بر » بیت رهبری « ، دولت اجرای آن، و بنا به مصلحت، دارای حقّ نقض آن است. تدابیر ویژه اضطراری و حکم حکومتی می تواند هر موقعیتی را به شرایط استثنایی بدل کند و قانون را در آن به حالت تعلیق درآورد. کاربرد قانون اساسی تشریفاتی و مصلحتی است. نهادها و قوای حکومت تحت سلطه کانون های قدرت اند و اختیارات و استقلا ل عمل متعارف در کشورهای دموکراتیک را ندارند، از جمله قوه قضائیه که وابسته، ناقض قانون، و زائدهای از هسته سخت رژیم است. سیستم به گونه ای تبعیض آمیز و امتیازبخش طراحی شده و کوری اخلاقی (ethical blindness)ویژگ ی بارز آن است .
برخلاف نظام های توتالیتر قرن بیستم، رژیم های دو بُنی در زمینه ایدئولوژیک از – انعطاف پذیری خلاقانه ای برخوردارند. در عین ترویج بدبینی به فرهنگ غرب، در غربیشدن از دیگران پیشی می گیرند. با کاهش انرژی ایدئولوژیک برای بسیج عمومی یا کنترل ناخرسندی ها در شیپور ملی گرایی افراطی می دمند و یااحساسات مذهبی را برمی انگیزند تا حتی مخالفان حکومت را نیز به همراهی با سیاست های داخلی و خارجی شان وادارند . اصول ایدئولوژیک رژیم های شبه اقتدارگرا از لحاظ نظری مغشوش و مبهم است و در عمل نیز به شکلی دل بخواهی اجرا می شود. ابهام نظری و بی قاعدگی اجرایی باعث می شود ایدئولوژی به کی ش شخصیت پرستی تقلیل یابد. تعهد به نظا م حاکم به معنای نزدیکی و وفاداری به افراد و نهادها ی قدرتمن د آن، به ویژه
رهبری، تلقی می گردد. آزادی شهروندان برای مشارکت در فرایند سیاسی به میزان نزدیکی و وفاداری آنها به ارکان و کانون های قدرت بستگی دارد. برای شخصی، بیش از تعهد و تقید به » بیعت « و » ولاء « ، ورود به قلعه قدرت ایدئولوژی راهگشاست .
سیاست امکان مشارک ت برابر همه شهروندان در تعریف خیر عمومی و تصمیم گیری برای منافع ملی است. دموکراسی ها دولت را از چشم اندا ز چنین سیاستی تعریف می کنند. اما در رژیم هایی از نو ع جمهوری اسلامی، سیاست ازمنظر دولت تعریف می شود. هدف نهایی دولت و فلسفه قانون، نه حفظ منافع ملی و در مورد جمهوری اسلامی – – » مردم « و حقوق شهروندان که امری خیالی مانند است » اسلا م نا ب محمدی « رژیم های دوبُنی قوی ترین و گسترده ترین دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی رامی سازند تا نه تنها اداره ها و سازمان های دولتی که همه قلمرو عمومی را زیر ذره بین امنیتی و نظامی بگیرند. نهادها و سازمان های مدنی آزادند، ولی در چارچوب نظارت سخت گیرانه و قواعد نانوشته حکومت عمل می کنند. جامعه مدنی زنده ولی ضعیف است و تنها در شرای ط استثنایی یا طی فرایندی کُند و محدود، قادر به عقب راندن دولت و تحمیل خواسته های خود بر آن است. دولت تنها به قصد تظاهر به دموکراتیک بودن آزادی بیا ن چارچوب مندی برای مخالفان مِعدودی در نظر می گیرد در رژیم دو بُنی، رسانه هایی که غیردولتی شناخته می شوند، از آزادی عمل – بیشتری برخوردارند، ولی تحت کنترل نر م دستگاه های نظارتی و امنیتی قرار دارند و گاهی به تریبون تبلیغاتی آنها بدل می شوند. در این میان، رسانه های اجتماعی نقشی دوگانه دارند. از یک سو، انحصار اطلاع رسانی دولت را می شکنند و از سوی دیگر، زمین های بارور برای رشد پوپولیسم پدید می آورند و ضعف نهادهای سنتی دولت را در بسیج عمومی جبران می کنند . آدمیان، بر روی هم، ناسپاسند و زبانباز « رهبران مانند ماکیاولی باور دارند که در نظام های توتالیت ر گذشته، ابزارهای حکومت .» و فریبکار و ترسو و سودجو برای اعما ل قدرت، ترکیبی از سرکوب و وفاداری بود: دولت اگر نمی توانست وفاداری کسی یا گروهی را جلب کند به سرکوب آن برمی خاست. ولی در رژیم های دو بُنی، وجود سازوکار انتخابات، امکان گسترده ای برای ظهور مداوم – پوپولیسم پیش می گذارد و در فصل رقابت های انتخاباتی، افکار عمومی را به هیجان و خیابان می آورد. وقتی امید مردم به کارآمدی دولت کاهش می یابد، جریان جدیدی از پوپولیسم به راه می افتد
دوستان محترم شنوندگان عزیز به پایان این برنامه رسیدیم ادامه مبحث چرا در ایران انقلاب نمی شود را در هفته ی اینده دنبال می کنیم .