وى در پی انتشار آن، مورد بازخواست مسئولان زندان قرار گرفته که چرا این مطالب را منتشر کرده است. به جای اینکه مشکلات را حل کنند، او را مؤاخذه کرده و بازجویی کردهاند. او گفته خنده دار است که من به بنزین ۳۰۰۰ تومانی معترض بودم و حالا باید روزی ۱۵-۱۰ هزار تومان پول آب بدهم! از کجا بیاورم؟ زندگیام از دست رفته، منبع درآمدی ندارم و الان هم شدم باری روی دوش خانوادهام.
او که ۲۸ سال سن دارد و قبل از بازداشت نامزد کرده، میگوید: مغازه گلفروشی داشته که مجبور شدند آن را هم بفروشند. او را به ۶ سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق، یک ماه مرده شوری در بهشتزهرا و مشق از روی ۳ کتاب اسلامی محکوم کرده اند.
او قبل از بازداشت، جراحی دیسک کمر داشته و هنگام دستگیری تا جایی که توان داشته کتک خورده و دو مهره دیگر هم آسیب دیده و نیاز به جراحی دارد. در حقیقت او در حال حاضر، تحمل حبس را ندارد تا پزشکی قانونی نظرش را صادر کند. او اکنون در زندان تهران بزرگ بسر میبرد با جسمی آسیب دیده، ولی همچنان روحیه اعتراضی و پرسشگری در او و سایر زندانیان زنده است و نمی توانند شرایط غیر عادلانه و غیر استاندارد زندان را تاب بیاورند، و این مسئولان زندان هستند که باید حقوق اولیه زندانی را رعایت کنند و حداقل آب آشامیدنی را بدون هزینه در اختیارشان قرار بدهند و سایر مواردی را که قانون تعیین کرده است.
او در پایان نامه اش می نویسد:
« ملت ایران ما را تنها نگذارید؛ ما بیگناهیم، ما دشمن نبوده، نیستیم و نخواهیم بود.»
همه زندانیان سیاسی را آزاد کنید و قدر این جوانان فهیم را بدانید.
به نقل از یکی از زندانیان سیاسی
۷ خرداد ١۴٠٠
منبع کانال ترنم آزادی