با درودهاى سرودگونه به دوستان گرامى : در ادامه برنامه شاهنامه وگرانمایگان سخنور این هفته بخش دوم منظومه ارجمند گرشاسب نامه را در دست خواهیم داشت ، حکیم اسدى توسى همشهرى فردوسى این منظومه را از داستانهاى کهن ایران که مبانى آن بیشتر در کتاب اوستا و در بخش یشت ها میباشد برگرفته و به تشویق و همت ابودولف حکمران نخجوان در زمان سلجوقیان به انجام رسانده ، دو اثر با شکوه و به یادماندنى اسدى توسى ” لغت فُرس و کتاب الابنیه” میباشد ، وى گرشاسب نامه را در سال ۴۵٨ در سالخوردگى به انجام رساند ، این منظومه شرح دلاورى و خردمندى گرشاسب نیاى سام و یا بنوعى جد اعلاى رستم دستان بوده ، در بخش نخست این منظومه آشنا میشویم با آغاز داستان که در زمان شکست جمشید از ضحاک و گریزان شدن او با نام و مشخصات دیگر و نه بعنوان شاه شکست خورده بوده و سپس جمشید با دختر توانا و خردمندى بنام گلرخ که شهره جهان بوده و گفته شده که تیر و کمان را گلرخ ابداع کرده است آشنا میشود که منجر به پیوند خجسته اى میگردد، گلرخ از جمشید باردار میشود و هنگام بر زمین گذاشتن چنین بار فرخنده اى جمشید توسط ضحاک کشته میشود و این فرزند با شایستگى و توانمندى گلرخ بزرگ میشود و نام تور را براى وى انتخاب میکنند ، گلرخ خردمند با شمیدن خبر کشته شدن جمشید تاب زندگى ندارد و سرانجا با غم و اندوه چشم از جهان بر مى بندد و تور بدون پدر و مادر بالنده میشود ، پدر بزرگ وى که کورنگ نام داشته براى وى همسرى شایسته پیشنهاد میکند که پس از این پیوند شیدسب زاده میشود و سپس طورگ و آنگاه شم و اثرط و سرانجام نامور پور وى که گرشاسب نام شد . ز تور اندرون تا که گرشاسب خاست / گذر کرده بُد هفتصد سال راست . بزرگان این تخمه کز جم بودند / سراسر نیاکان رستم بودند . ادامه داستان را هفته آینده و در بخش سوم پى خواهیم گرفت و زمانى است که ضحاک براى نخستین بار بدیدن گرشاسب میرود ، گرشاسب نامه به کوشش و اهتمام استاد زنده یاد حبیب یغمایى تصحیح و بچاب رسیده که شامل ٩ هزار بیت و در ۵٣۴ صفحه میباشد ، توجه دوستان را به شنیدن این منظومه کمیاب و کم نظیر که سرشار از دانش، خود، دانایى، مهر و فرهنگ میباشد جلب مینمایم