جعفر کوشآبادی، شاعر معاصر ایرانی روز جمعه دوم بهمن ماه ١٣٨٨ پس از سالها بیماری در سن ۶۸ سالگی در تهران درگذشت.
آقای کوشآبادی متولد سال ۱۳۲۰ در تهران است او به خصوص در دههٔ چهل، از چهرههای شاخص شعر معترض و اجتماعی معاصر ایران بود. زبان شعر او ساده و به زبان کوچه و بازار بود، نوعی شعر متعهد دانسته میشود و مورد حمایت روشنفکران چپگرا قرار داشت. کوش آبادی پیش از انقلاب به خاطر همسویی با مارکسیستها و درون مایه اعتراضی اشعارش زندانی شد. او با شعرهایی چون منظومهٔ حماسی «برخیز کوچک خان!» به شهرت رسید. با این حال آثار او همزمان واکنش منفی طیف دیگری از شاعران و منتقدان را نیز در پی داشت.
«ساز دیگر» ۱۳۴۷، «منظومه کوچک خان» ۱۳۴۸، «چهار شقایق» ۱۳۵۷، «سفر با صداها» ۱۳۶۰، «اژدهای سیاه»، و «در آینه» از جمله آثار منتشر شده جعفر کوشآبادی هستند. او خود شعرش را این گونه وصف کرده است:
نتوانستم دیگر
به تماشاى عبث خود را تخدیر کنم
نتوانستم در کنج اتاق
چون فلان آقا صیقلگر شعرم باشم ریزتراش
شعر در من فریادى بود
که درون توفان سر مىدادم
و به رغم دشمن
ره به گوش شنوا هم مىبرد
سخنى ساده و راست
همچو تیرى که نشیند به هدف
و بدین کارایى
چه غم از واژه سنگین و زمختم مىبود؟
آقای کوشآبادی به دلیل درونمایه مبارزهجویانه و اعتراضی شعرهایش و همسویی با نیروهای مارکسیست در سالهای قبل از انقلاب زندانی شد.
وی که در سالهای پیش از انقلاب شاعری پرتکاپو و پر کار بود، پس از انقلاب و به ویژه در دو دهه آخر زندگی، کارهای زیادی منتشر نکرد.
وى سرانجام در تاریخ ٢ بهمن ١٣٨٨ بخاطر بیمارى سرطان در سن ۶٨ سالگى چشم از جهان فروبست و در قطعه دوم بهشت زهرا تشییع و به بخاک سپرده شد وى از خود دو دختر و یک پسر برجاى گذاشت ، یاد و نامش گرامى و جاوید باد