سهیل عربی، زندانی سیاسی که اواخر شهریور ماه از زندان فشافویه (تهران بزرگ) به زندان رجایی شهر کرج منتقل شده، با پرونده سازی و اتهامات جدید روبرو شده است. او باوجود چندین مشکل جسمی از درمان مناسب محروم است.
به گزارش رادیو فرهنگ گوتنبرگ به نقل از سازمان حقوق بشر ایران، سهیل عربی، زندانی سیاسی که اکنون در زندان رجایی شهر کرج بهسر میبرد، با پرونده سازی جدید از سوی نهادهای امنیتی روبرو است. او که در تاریخ ۲۸ شهریور ماه سال جاری، از زندان فشافویه به زندان رجایی شهر کرج منتقل شده بود، چند روز را در بدو ورود در سلول انفرادی این زندان سپری کرد و سپس به بازداشتگاه ۲-الف سپاه در زندان اوین منتقل شد.
این زندانی سیاسی نهایت پس از ۴۰ روز بازجویی در بند ۲-الف در تاریخ ۱۸ آبان ماه به زندان رجایی شهر کرج بازگردانده شد. در رجایی شهر نیز مجددا سهیل عربی را به سلول انفرادی منتقل کردند و تا زمانی که به بند زندانیان سیاسی منتقل شود، ۹ روز دیگر در انفرادی باقی ماند.
پس از بازگشت به رجایی شهر، سهیل عربی درطی گفتگوی تلفنی با مادر خود عنوان کرده که در زمان انتقال از زندان تهران بزرگ به زندان رجایی شهر «کتفش را شکستهاند و دستش مشکل پیدا کرده است. همچنین تاندون پایش نیز بر اثر زمین خوردن صدمه دیده و تا کنون برای درمان به بیمارستان منتقل نشده است و با واکر راه میرود».
روز چهارشنبه ۳ دی ماه سال جاری، سهیل عربی از طریق ویدیو کنفرانس و توسط شعبه ۸ دادسرای شهر ری از بابت پرونده جدیدی که اخیرا برای او گشوده شده، مورد تفهیم اتهام قرار گرفت. در این جلسه بازپرسی اتهام «اجتماع و تبانی و فعالیت تبلیغی علیه نظام» به این زندانی سیاسی وارد شد.
سهیل عربی درطی نامهای که یک نسخه از آن در اختیار سازمان حقوق بشر ایران قرار گرفته، درخصوص پرونده سازی جدید برای خود میگوید: « به جز من نوزده زندانی دیگر نیز در این پرونده هستند. پرونده ی اطلاع رسانی در مورد اوضاع زندان. هیچ یک از ما که متهم به اجتماع و تبانی شدهایم حتی یک بار هم یکدیگر را ندیدهایم و حتی از طریق تلفن هم با یکدیگر صحبت نکردهایم».
متن کامل نامه سهیل عربی که در اختیار سازمان حقوق بشر ایران قرار گرفته:
وقتی زندان هم مقدس می شود؛ انتقاد به عملکرد مسولان زندان و افشاگری درباره ی زندان مصداق ارتکاب جرم توهین به مقدسات !
هرآینه سکوت جایز که نیست، هیچ! بلکه جنایت است
من ۹۹۱۱۶ هستم، شما پیشتر مرا با نام سهیل عربی می شناختید. ۹۹۱۱۶ باز هم بازداشت شده ای است که از سالها پیش ویژگی مهمتری از بازداشت شدن، حتی هنگامی که در بازداشتگاه است و باز هم متهم و محکوم شدن نداشته است.
۹۹ یعنی سال بازداشت مجدد توسط سازمان اطلاعات سپاه و ۱۱۶ نشان دهنده این است که من پنجاه و هشتمین مرد بازداشت شده در سال جاری توسط سربازان گمنام امام زمان هستم.
در بازداشتگاه دوالف افراد را اینگونه صدا میزنند:
۹۹۱۱۶
چشم بندت را بزن و برای بازجویی آماده شو!
۹۹۱۱۶ سر پایین
اطرافت را نگاه نکن با هیچکس حرف نزن
اسم واقعیت را حتی به سید و حاجی ها هم نمیگویی …
۹۹۱۱۶ همان ۹۲۰۵۴ است که پس از هفت سال به سلول انفرادی دوالف بازگردانده شده، زیرا متنبه و پشیمان نگشته و هنوز مطالباتی دارد، از حقوق بشر از برابری و آزادی از عدالت میپرسد …
به راستی که باید با تشدید مجازات از شدت زنده بودنش کاست تا دیگران را هم تحریک به زنده بودن نکند و شهروندی مطلوب یعنی یک مرده ی متحرک شود …
بازجویی ها آغاز می شود:
چرا ؟
– چی چرا ؟
بازجو: چرا دست بر نمیداری. چرا معمولی زندگی نمیکنی؟ چرا آب به آسیاب دشمن میریزی؟ نمی خواهی از زندان خلاص شوی؟ حالا متهم به اجتماع و تبانی شدی. به عنوان سرتیم و سرشبکه اتصال زندانیان سیاسی به شبکه های معاند (او می گوید امنیتی) شناخته شدی. هر روز گزارش تهیه میکنی، بیانیه صادر میکنی، زندانیان را تحریک به شورش می کنی ...
– شما فکر می کنید چرا؟
ما را به ناحق در این شکنجه گاهها محبوس کردهاید و از تمام حقوق خود محرومیم. توقع دارید اعتراض نکنیم؟
بازجو: اعتراض هم راه قانونی داره شما با بیگانگان و منافقین تماس گرفتید.
۹۹۱۱۶: دادیار ناظر زندان موظف است هر روز یا دستکم هفتهای سه بار به زندان مراجعه کند و مطالبات و شکایتهای زندانیان را بشنود اما آقای وزیری حتی یک بار هم طی دوسال اخیر به وظایفش عمل نکرده …..
۹۹۱۱۶ همچنان فریاد میکشد زیرا از دید او عجیب و فجیع است که همنوعانش از این همه عجایب تعجب نمی کنند و به این همه فاجعه واکنش نشان نمیدهند.
عجیب مثل اینکه گروهی اموال مردم را غارت میکنند، سرزمینمان را تخریب می کنند، فاسد و ستمگرند…. اما هر روز امنیت، ثروت و قدرت بیشتری کسب میکنند. در عوض آنها که به جور، بیدادگری و فساد اعتراض می کنند را مجرم امنیتی میخوانند و هر گونه شکنجه ای را بر آنها اجرا می کنند و فجیع مثل اینکه علیرضا، وحید و ستارها در این زندانها کشته میشوند و آب از آب تکان نمی خورد.
حالا نزدیک به یک ماه است که گلرخ ایرایی را به ۲-الف بردهاند و محروم از ملاقات با بستگانش است و خانواده اش نگران سلامتی او هستند و دریغ از یک اعتراض جدی که برای شکنجه گران هزینه ایجاد کند و باعث کاهش فشار بر فعالان حقوق بشر در زندانها شود…
حین تبعید از زندان تهران بزرگ به گوهر دشت دستم را شکستند.
سی و چهار روز بدون هواخوری، ملاقات و تماس تلفنی حتی در این حد که خانواده ام را از سلامتی ام آگاه سازم در آن بند مخوف که معروف به سوییت یا بند اجرای حکم است محبوس بودم؛ بندی که اعدامیها را قبل از اجرای حکم اعدام به آنجا می آورند.
در آن روزهای وحشتناک شاهد اعدام شدن بیش از دویست انسان بودم.
در ماه صفر، معمولا روزهای چهارشنبه احکام اعدام زندانی هایی که مرتکب جرایم غیر سیاسی مثل قتل شده اند اجرا می شود و شنبه روز اجرای حکم اعدام زندانیان سیاسی است. اما از اواخر شهریور تا نخستین روزهای آبان و پیش از انتخابات آمریکا خیلی شتاب زده حتی در روزهای غیر از چهارشنبه و شنبه احکام اعدام اجرا شد، در بین اعدامیها افرادی بودند که بیش از ده سال در زندان بودند و منتظر جلب رضایت شاکی و در تلاش برای تامین دیه بودند اما ترس از نتیجه انتخابات آمریکا یا عواملی دیگر باعث شد این اعدامهای فجیع رخ دهد). بعد هم انتقال به دوالف و پرونده ای دیگر با اتهامهای مضحک و تکراری
اجتماع و تبانی به دلیل اعتراض به وضعیت فاجعه وار زندان تهران بزرگ و افشای حقایق …
گلرخ ایرایی نیز با ضرب و شتم به ۲-الف منتقل شد و حتی به همسر و اعضای خانوادهاش اجازه ی ملاقات با وی را نمیدهند. به جز من نوزده زندانی دیگر نیز در این پرونده هستند. پرونده ی اطلاع رسانی در مورد اوضاع زندان. هیچ یک از ما که متهم به اجتماع و تبانی شدهایم حتی یک بار هم یکدیگر را ندیده ایم و حتی از طریق تلفن هم با یکدیگر صحبت نکرده ایم.
سهیل عربی ۹ سال پیش، در تاریخ ۱۶ آبان ماه ۱۳۹۲ به دست مامورین قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران دستگیر شد. او در ابتدا در شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی سیامک مدیر خراسانی به اتهام «سب النبی» به اعدام محکوم شد. پس از اعتراض وکیل سهیل عربی به حکم اعدام، پرونده به شعبه ۳۶ دیوان عالی کشور ارجاع شد و این شعبه اتهام «افساد فی الارض» را به پرونده اضافه کرد و حکم «اعدام» را تایید کرد. اما در نهایت اعاده دادرسی از سوی دیوان عالی کشور پذیرفته شد و اینبار شعبه ۳۴ دیوان عالی کشور حکم «اعدام» را لغو و پرونده را برای برسی مجدد به دادگاه فرستاد.
دادگاه در رسیدگی مجدد اتهام «سب النبی» را حذف کرد و سهیل عربی را به هفت سال و نیم زندان، دو سال تحقیقات مذهبی «برای اثبات پشیمانی» و دو سال ممنوع الخروجی پس از آزادی محکوم کرد.
او همچنین در شهریور ماه ۱۳۹۳ به اتهام «توهین به علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی» و «تبلیغ علیه نظام» در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی به ۳ سال حبس محکوم شد که این حکم نیز به فاصله کوتاهی در شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر تایید شد.
سهیل عربی در بهمن ماه ۱۳۹۶ از زندان اوین به زندان تهران بزرگ تبعید شد و در بدو ورود به زندان از سوی مامورین زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفت. وی بعد از انتقال به این زندان نامه های متعددی درخصوص نقض حقوق زندانیان و شرایط وخیم فشافویه منتشر کرد که همین امر باعث پرونده سازی مجددی برایش شد.
آقای عربی در تاریخ ۳۱ شهریور ماه ۱۳۹۷ توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی احمدزاده محاکمه و رای صادره در تاریخ ۸ مهر ماه ۱۳۹۷ به وکیل وی ابلاغ شده است. طبق رای صادره، سهیل عربی از بابت اتهامات «فعالیت تبلیغی علیه نظام» و «تشویش اذهان عمومی» به سه سال حبس تعزیری، سه سال تبعید به برازجان و مبلغ ۴ میلیون تومان جزای نقدی جهت واریز به صندوق دولت محکوم شد.
گفتنی است، سهیل عربی درحالی هفتمین سال زندان خود را سپری میکند که تا کنون از برخورداری از هرگونه مرخصی محروم بوده است