با درود و هنگام خوش ، بخش دوازدهم از مجموعه شیوا و دلنشین سام نامه را در اختیار دوستان علاقه مند قرار میدهم ,سام نامه منظومه اى است از خواجوى کرمانى استاد حافظ بزرگوار که شرح زندگى عاشقانه سام و پریدخت دختر فغفور چین میباشد ، در این بخش داستان شورانگیز بدانجا خواهیم رسیدم که عالم افروز که دنبال کام دل بردن از سام بوده ، پریدخت و سام را در کنار هم مى بیند و رشک و حسادت بر وى غلبه میکند و سرانجام پریدخت را به گروگان میبرد و بار دگر سام و پریدخت از حیله و افسونگرى عالم افروز از هم جدا میگردند و بقیه ماجرا در هفته آینده در بخش یازدهم بدانجا رسیدیم که پریدخت پاسخ تندى به سام میدهد و از او بحالت قهر جدا میشود ، سام از غصه و ناراحتى وپاسخ سرد پریدخت سر به کوه و بیابان میگذارد و در کنار چشمه سارى بحال خود مى گرید ، پریدخت از کرده خود پشیمان شده و با اسب بدنبال سام میرود و یار را پیدا میکند و هم دیگر را در آغوش میکشند .. در برنامه هاى گذشته اشاره داشتیم پس از گرفتار شدن سام و شبى که با پریدخت بسر برد ، در قلعه اى بند خانه میشود ( زندانى میشود ) و سرانجام توسط دختر قلعه بان که قمر رخ نام داشته و شیفته سام شده بوده آزاد میشود و سپس براى دیدن پریدخت به قصر وى میرود که مانند خورشیدى بر بالاى بام است و سام در پایین قصر درمانده قرار گرفته و داستان پر شر و شورى بوجود آورده میشود ، سام پدر بزرگ رستم است این منظومه ١۴٠٠ بیت میباشد و به کوشش دکتر میترا مهرآبادى تصحیح شده و در ٨٠۵ رویه ( صفحه ) گردآورى شده در این بخش از نخستین دیدار این دو دلداده سخن خواهیم گفت و گرفتار شدن سام بدست فغفور چین پدر پریدخت ،براى دوستان یاد آور شوم که سام نامه هشتمین نامه از مجموعه سلسله گفتار شاهنامه و گرانمایگان سخنور است که براى دوستان بر شمرده ام ، در برنامه هاى پیش بترتیب : گرشاسب نامه ، بانو گشسب نامه ، فرامرز نامه ، جهانگیر نامه ، برزو نامه ، شهریار نامه و بهمن نامه که بیان آنها که حدود دوسال به درازا کشیده و امشب با بخش دوازدهم سام نامه همراه دوستان هستم.
سام نامه منظومه اى جذاب و دلنشین که تلاش دارد شکوه زن در استقلال راى و عشق را بیان کند و در این راستا دلداده هاى بسیارى را خواهیم شناخت که سام و پریدخت از آن جمله میباشد ، این داستان هشتمین منظومه از جستارهاى گرانمایگان میباشد ، در بخش هشتم از پرینوش و مهر افروز سخن داریم و یافتن سام پسر عموى خویش را که قلوش نام دارد و همچنین دو دختر عمو پرینوش و پریدخت به دیدار یکدیگر میروند و زمینه فراهم آورده میشود تا سام بتواند پریدخت را ملاقات کند و همچنین در هفته هاى گذشته آگاه شدیم پس از ماجراهاى شگفت انگیزى که بر سر راه سام قرار میگیرد سرانجام وى پادشاه خاور زمین میشود و مهر افروز دخت پادشاه سابق خاوان شیفته سام میشود و از او کام دل میخواهد ، دخت دیگرى بنام شمسه خاورى که با دیدن رخ سام عاشق وى شده بر سر راه او قرار میگیرد و رقابتى است بین دختران که بار دیگر عالم افروز از راه میرسد و قصد ربودن سام را دارد ، اما دل سام بسوى پریدخت که دختر فغفور چین است در پرواز است و به عاشقان دلخسته خود پاسخ رد میدهد همچنین د از گرفتار شدن سام بدست عالم افروز و عاشق شدن سام به پریدخت که تنها تصویر او را بر پرده اى در کاخ عالم افروز مى بیند و سپس ادامه داستان و حرکت سام در جستجوى پریدخت ، هفته هاى پیشتر از زاده شدن سام و دیدار با منوچهر شاه و پروانه گرفتن براى شکار و سپس گرفتار شدن در تاریکى و گم کردن راه و رسیدن به باغى که عالم افروز منتظر او میباشد که در خم کمند عشق سام گرفتار شده و بقیه ماجرا… و در جایى که خواجو از شاهنامه بهره گرفته و نوشته که فردوسى فرماید ، و سپس در ستایش خرد و شکل گیرى کهکشانها و سرانجام کره زمین و پدید آمدن گیاه و جانداران و انسان با دیدگاهى پژوهشگرانه به نظم کشیده است و آنگاه در دوران کیومرث که بشر از غار نشینی به دامنه کوهها سرازیر میشود و به تهیه غذا و پوشاک میپردازد پس از کیومرث نوه وى هوشنگ به تخت مینشیند چون پدر هوشنگ که سیامک نام داشته بدست بد مایگان دیو سیرت کشته شده ، در دوران هوشنگ شهر نشینى شکل میگرد و آتش به دست انسان مهار میگردد که جشن سده از دوران هوشنگ است ، پس از چهل سال پادشاهى تخت به فرزند وى که تهمورث نام داشته میرسد و بشر به ذوب فلزات و درست کردن تیشه و اره که یادگار هوشنگ بوده دامنه وسیعترى میبخشد و به آموختن زبان و نوشتن دست میابد و ادامه داستان را که برتخت نشستن جمشید است که دوران درخشندگى بوده و در زمان جمشید است که کاخ و گرمابه ساخته میشود و جامعه به چهار گروه تقسیم میشود ، پس از رفتن به آسمان و بازگشت به زمین این روزفرخنده نوروز خوانده میشود .در نخستین بخش این منظومه آشنا شدیم با خواجوى کرمانى و شرح چکیده اى از زندگى و آثار وى