گام به گام با گفتمان سیاسی روز ایران از رادیو فرهنگ ،تهیه و اجرا “سارا فرزاد”این هفته بخش چهارم وپایانی جنبش زنان فمنیست مشروطه خواه

دوستان محترم عزیزان جان سلام وعرض ادب بنده را پذیرا باشید انچه در هفته های پیشین شنونده آن بود مربوط می شد به آن بخش از فعالیتهای حق طلبانه وبرابری خواهانه زنان فمنیست مشروطه خواه در قبل وبعد از مشروطه امروز با بخش پایانی این موضوع  یعنی جنبش زنان فمنیست مشروطه خواه در خدمت شما عزیزان هستیم ارشیو موضوعی این سری از برنامه ها در سایت رادیو فرهنگ موجود می باشد به دوستان عزیز خود شنیدار این سری برنامه ها را توصیه کنید چرا که ملتی که زنانش را به تحقیر وتوهین بکشاند بی گمان  شهروندانی تحقیر شده وفاقد عزت نفس خواهد داشت شهروندانی که تن به هر خیانت جنایت وفسادی در حاکمیت خواهند داد دور باطلی که به نظر می رسد کشور ما ایران در دام آن افتاده است با من سارا باشید در این برنامه

فمینیست‌های چپ‌گرا به میدان می‌آیند

یکی از اولین انجمن‌های زنان که دیدگاه چپ داشت «پیک سعادت نسوان» بود. این انجمن سال ۱۳۰۰ از سوی روشنک نوع‌دوست، جمیله صدیقی، سکینه شبرنگ، و اورانوس پاریاب برای به دست آوردن حقوق سیاسی و اجتماعی زنان در رشت تأسیس شد. برگزاری نخستین مراسم هشت مارس، روز جهانی زن، و همچنین انتشار مجله‌ی پیک سعادت نسوان در سال‌های حکومت پهلوی از جمله فعالیت‌های این انجمن بود. «جمعیت نسوان وطن‌خواه ایران»، از تأثیر‌گذارترین و فمینیستی‌ترین انجمن‌های زنان در دوران مشروطه، نیز از سوی زنانی تأسیس شد که بسیاری از آن‌ها گرایش چپ داشتند.

بنیان‌گذار اصلی این جمعیت محترم اسکندری بود که صدیقه دولت‌آبادی، در سوگ‌نامه‌ای که برایش نوشت، او را «دختر شجاع ایران» خواند و فقدانش را «یک بدبختی بزرگ» دانست. نورالهدی منگنه، یکی از مؤسسان این جمعیت، چگونگی تأسیس آن را این‌گونه روایت می‌کند: «جمعیت نسوان وطن‌خواه، از بانوان ترقی‌خواه در سال ۱۳۰۱ خورشیدی تشکیل گردیده بود. جمعی از بانوان کمر همت بسته بودیم برای بنیان‌گذاری ترقیات، آزادی، پیشرفت، و تعلیمات و به‌ طور کلی برای بهبود عالم زنان قد علم کرده بودیم.» عکس معروفی که از اعضای این انجمن به جای مانده نشان می‌دهد که نورالهدی منگنه، ملوک اسکندری، نصرت مشیری، عصمت‌الملوک شریفی، فخر‌عظمی ارغون، هایده افشار، قدسیه مشیری، و صفیه اسکندری از جمله اعضای هیئت مدیره‌ی این جمعیت بودند. ریاست هیئت مدیره را محترم اسکندری و، پس از فوت او در سال ۱۳۰۳، مستوره افشار بر عهده داشتند. فخرآفاق پارسا، سردبیر نشریه‌ی جهان زنان، نیز، پس از آن که در سال ۱۳۰۰ نشریه‌اش در شماره‌ی پنجم به خاطر نوشتن از حقوق زنان توقیف و خودش به اراک تبعید شد، به «جمعیت نسوان وطن‌خواه» پیوسته بود.

سیمین بهبهانی، شاعر سرشناس و فعال حقوق زنان که دختر فخرعظمی ارغون (یکی از مؤسسان این جمعیت) بود، در خاطرات خود نوشته است که اعضای این جمعیت «یک خانه‌ی بزرگی با حیاط و اتاق‌های متعدد گرفته بودند و آن‌جا اول برای زن‌های بی‌سواد تدریس می‌کردند. بچه که بودم، گهگاه می‌رفتم و در آن حیاط بازی می‌کردم و می‌دیدم که زن‌های مسن می‌آیند و درس می‌خوانند و … هفته‌ای یک دوره سخنرانی در آن‌جا بود. سعید نفیسی، ملک‌الشعرای بهار، و رشید یاسمی تصنیف‌هایی می‌خواندند که زنان را به گرفتن حقوق‌شان تشویق می‌کرد. به زنان می‌گفتند که حقوق‌شان چیست و در چه وضعیتی قرار دارند و باید بدانند که به عنوان بزرگ‌کننده‌ی کودکان باید مادران دانایی باشند تا فرزندان دانایی را به وجود بیاورند.»راه‌اندازی کلاس‌های سوادآموزی برای زنان بزرگ‌سال یکی از ایده‌های اصلی این انجمن بود، و اعضای آن قصد داشتند هزینه‌های این کلاس‌ها، را از طریق فروش بلیت برای اجرای تئاتر تأمین کنند. این تئاتر، که اولین تئاتر زنان در ایران بود، بر اساس داستان «آدم و حوا»، نوشته‌ی میرزاده‌ی عشقی، و با کارگردانی و اجرای مادام وارتو تریان، نخستین بازیگر زن ایرانی، در منزل شخصی نورالهدی منگنه روی صحنه رفت؛ اما قبل از شروع پرده‌ی دوم، آژان‌ها به درِ خانه آمدند و گفتند که از آن‌ها شکایت شده است که علیه حجاب نمایش بر پا کرده‌اند. برگزاری جلسات داخلی این جمعیت نیز چندان راحت نبود. نورالهدی منگنه در خاطرات خود نوشته است: «جلسات هیئت مدیره‌ی جمعیت نسوان وطن‌خواه هر هفته یک روز تشکیل می‌شد و این جلسات سیار بود، هر هفته منزل یکی از بانوان. یک روز هفته که منزل خانم بدیع‌الزمان شجاعی بودیم … ناگهان صدای در زدن شدیدی به گوش‌ها رسید. مستخدمه آمد و گفت جمعی از لات‌های خیابان اسماعیل بزاز در جلوی درب حیاط با چوب و سنگ اجتماع کرده‌اند، و از قرار معلوم انتظار بیرون رفتن خانم‌ها را دارند، که با چوب و سنگ بر سرشان بتازند. چون که آن خانه درب دیگری نیز داشت، ما یکی بعد از دیگری از آن درب سمت کوچه گریختیم[با همه‌ی این فشارها، اعضای «جمعیت نسوان وطن‌خواه» هرجا که زنان حضور داشتند، حتی در مهمانی‌ها و جشن‌های مدارس، نطق‌های پرحرارتی ایراد می‌کردند و زنان را به درخواست حقوق‌شان تشویق می‌کردند. انتشار نشریه‌ی جمعیت نسوان وطن‌خواه، به مدیر مسئولی ملوک اسکندری که تا سال ۱۳۰۵ منتشر شد، تجمع در میدان توپخانه و سوزاندن جزوه‌ی فکاهی «مکر زنان» در اسفند ۱۳۰۱، برگزاری «کنگره‌ی نسوان شرق» در تهران در سال ۱۳۱۱، و فرستادن صدیقه دولت‌آبادی برای شرکت در «کنگره‌ی بین‌المللی حق رأی زنان» در پاریس از جمله فعالیت‌های این جمعیت بود. ترویج پارچه‌های وطنی، همکاری با سازمان‌های مدافع حقوق زنان در دیگر کشورها، و ارائه‌ی لایحه به مجلس شورای ملی برای بهبود شرایط زندگی زنان هم از دیگر فعالیت‌های این انجمن بود. این انجمن در سال ۱۳۱۲، در پی سرکوب انجمن‌ها و نشریات مستقل از سوی رضا شاه و حمایت نکردن نیروهای نظمیه از آنان در برابر حملهات متعصبان، تعطیل شد.

عضویت هزاران زن در ۲۶ انجمن زنان

انجمن‌های زنان در برخی از موارد با یکدیگر در تماس بودند و تبادل نظر می‌کردند؛ برای مثال، شواهدی از سخنرانی رئیس «انجمن مخدرات وطن» برای «جمعیت نسوان وطن‌خواه ایران» وجود دارد. همچنین، برخی از فعالان زن گاه در چند انجمن زنانه عضویت داشتند، یا در دوره‌های مختلف با چندین انجمن کار کرده بودند. اعضای این انجمن‌ها اغلب از خانواده‌های متجدد متوسط و بالاتر از متوسط بودند، و در میان آن‌ها زنانی از دربار و همچنین زنانی از خانواده‌های روحانیون سرشناس نیز دیده می‌شدند.

با این که اطلاعات دقیقی از تعداد اعضای این انجمن‌ها و شرکت‌کنندگان در برنامه‌های آن‌ها در دست نیست، و می‌دانیم که این‌گونه فعالیت‌های فمینیستی در جامعه‌ی آن‌ روز ایران عمومیت نداشته، اما این‌گونه هم نبوده است که فقط تعداد انگشت‌شماری از زنان نخبه و تحصیل‌کرده در این انجمن‌ها فعالیت داشته باشند. برای مثال، انجمنی که از سوی مریم عمید تأسیس شد، و نشریه‌ی شکوفه ارگان خبری آن بود، پنج هزار عضو داشت؛ «انجمن بانوان و بانوئیان ایران» بیش از سه هزار عضو داشت و تعداد مؤسسان «انجمن مخدرات وطن» به ۶۰ نفر می‌رسید. در جلسات سخنرانی هفتگی «جمعیت نسوان وطن‌خواه»، هر هفته حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ کارت برای زنان ارسال می‌شد، و در بهار سال ۱۲۸۹ در اجرای یک نمایش در پارک اتابک، برای تأمین هزینه‌های مدارس و درمانگاه‌های دخترانه، ۵۰۰ زن شرکت داشتند. بررسی تحقیقات منتشرشده درباره‌ی دوره‌ی مشروطه نشان می‌دهد که، در فاصله‌ی سال‌های ۱۲۸۵ تا ۱۳۰۴، دست‌ کم ۲۵ انجمن زنان تأسیس شده است. علاوه بر ۱۴ انجمنی که در بالا به آن‌ها اشاره شد و اطلاعات موثق و مفصلی درباره‌ی آن‌ها موجود است، اطلاعات مختصری نیز درباره‌ی ۱۱ انجمن دیگر نیز وجود دارد.

ژانت آفاری در تحقیقات خود به انجمنی به نام «هیئت نسوان اصفهان» اشاره می‌کند که تظاهراتی هم در این شهر برگزار کرد. از محترم اسکندری برگه‌ای به جا مانده است که حاکی از عضویت او در انجمنی به نام «جمعیت ترقی نسوان» است که در سال ۱۳۰۱ فعال بوده است. نامه‌های دسته‌جمعی زنان که از قزوین و سنگلج به نشریات تهران می‌رسید نیز حاکی از تشکیل انجمن‌های زنان در این شهرها بوده است. همچنین، نامه‌‌ی گروهی از زنان در عشق‌آباد روسیه نشان می‌دهد که یک انجمن زنان ایرانی در آن شهر نیز فعال بوده، زنانی که خواستار تدریس حرفه‌هایی مثل دندان‌پزشکی و جراحی و قابلگی برای زنان بودند.‌ به علاوه، برخی پژوهش‌ها حاکی از فعالیت‌های «انجمن همت خواتین» است که در سال ۱۲۹۴ با هدف «ترویج اشیای داخلی» و «ترقی صنایع و هنرهای یدی دختران و شاگردان مدارس» تأسیس شد، و محل گردهمایی شمار زیادی از مدیران و معلمان مدرسه‌های دخترانه، از جمله صدیقه دولت‌آبادی و مریم عمید، بود. علاوه بر این‌ها، «انجمن نسوان تبریز»، «خیریه‌ی خواتین ایرانی»، «انجمن عفاف زنانه»، «انجمن نسوان و هیئت خواتین مرکزی» نیز پنج انجمن دیگری هستند که در اسناد مختلف به اسامی آن‌ها اشاره شده اما اطلاعات مفصل و دقیقی درباره‌ی آن‌ها در دسترس نیست. اکثر انجمن‌های زنان در ابتدا در راستای اهداف ملی، همچون تحریم کالاهای خارجی و تشویق به تولید و مصرف پارچه‌های وطنی، فعالیت می‌کردند اما به مرور به سمت طرح مسائل زنان حرکت کردند. تمرکز بر مسائل زنان نیز در بسیاری از این انجمن‌ها با درخواست برای دسترسی زنان به امکانات بهداشتی، خودکفایی اقتصادی، و کمک‌های نوع‌دوستانه شروع شد، اما در قدم‌های بعدی به مسائل مربوط به آموزش و حقوق زنان نیز توجه شد. انجمن‌های زنان در دوران مشروطه، فارغ از اهداف فمینیستی، ملی‌گرا، یا نوع‌دوستانه‌ای که داشتند، اولین شکل سازمان‌دهی‌شده‌ی فعالیت‌های زنان ایرانی در راستای تغییر وضعیت‌شان بودند. چنان که الیز ساناساریان نیز می‌گوید، تمامی این انجمن‌ها در آن دوره به موقعیت فرودست زنان معترض‌ بودند، و تفاوت‌شان در روش‌های متفاوت برای ایجاد تغییر و تحول در وضعیت زنان بود

در میان این ۲۵ انجمن، «جمعیت نسوان وطن‌خواه» و «جمعیت پیک سعادت نسوان» دو انجمنی هستند که تا سال‌های نخست حکومت پهلوی هم به فعالیت‌هایشان ادامه دادند؛ اما درباره‌ی ادامه فعالیت مؤثر سایر انجمن‌های زنان که در دوران مشروطه تشکیل شدند اطلاعات چندانی در دست نیست. با این حال، برخی از اعضای انجمن‌هایی که فعالیت‌هایشان ادامه پیدا نکرد، با تأسیس انجمن‌های جدید یا پیوستن به انجمن‌های دیگر، به فعالیت‌شان در حوزه‌ی حقوق زنان ادامه دادند. در مجموع، هیچ‌کدام از این انجمن‌‌ها تداوم نیافتند و نتوانستند پس از سازمان‌دهی و کسب تجربه‌ی لازم، گام بعدی را در راه به ثمر رساندن مطالبات‌شان بردارند، اما موفق شدند در یک ارتباط شبکه‌ای با نشریه‌ها و مدارس زنان، اولین صداهای اعتراض به نابرابری‌های جنسیتی در ایران را بلند کنند، و دست کم به طرح خواسته‌های‌ زنان بپردازند، خواسته‌هایی که در سال‌های بعد از سوی نسل‌های بعدی فعالان زن پیگیری شد، و بسیاری از آن‌ها همچنان در فهرست مطالبات زنان ایرانی قرار دارد

دوستان عزیز شنونده خصوصا بانوان عزیز ومحترم ایرانی

به پایان بخش جنبش زنان فمنیست مشروطه خواه رسیدیم از هفته اینده پی می گیریم  اد امه سیر تاریخی جنبش زنان برابری خواه ایرانی را در دوره رضا شاه پهلوی  رادیو فرهنگ را به دوستان اهل فرهنگ قلم تاریخ وسیاست معرفی کنید

شاد زی مهر افزون

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید

پنج × 3 =