فعالیت های فرهنگی قزوینی در کشورهای اروپایی
در ۱۲۸۳ خورشیدی فروغی به دعوت برادر خود به قصد دیدار از کتابخانه بزرگ لندن و نسخههای قدیمی نفیس آن، عازم لندن شد، وی در این خصوص می گوید: پس از مشاهده عظمت کتابخانه آن شهر و تامل آنهمه کتب نفیسه نادره از عربی و فارسی و غیره شوق مطالعه آنها چنان بر من غلبه کرد که بیاختیار اهل، وطن و خانواده را نمیگویم فراموش کردم ولی موقتاً خیال آنها را به کناری گذاردم.
سفر محمد قزوینی به لندن ۲ سال به طول انجامید در این مدت با جمعی از خاورشناسان انگلیسی همچون ای. ای. بوان، ای. جی. الیس و مشهورتر از همه ادوارد براون آشنایی یافت. قزوینی به پیشنهاد ادوارد براون کار تصحیح بعضی از کتابهای کهن فارسی را برای نشر در سلسله انتشارات «گیب» به عهده گرفت، بنابراین قزوینی در ۱۲۸۵ خورشیدی به منظور آغاز کار تصحیح تاریخ جهانگشای جوینی که بهترین نسخههای آن در کتابخانه ملی پاریس بود، عازم آن شهر شد و تا هشت سال بعد در پاریس مشغول به تحقیق بود و چند مقاله و رساله درباره ادبیات و تاریخ ایران نوشت و چند متن کهن فارسی را تصحیح کرد.
قزوینی در ۱۲۹۴ خورشیدی به دلیل جنگ جهانی اول، فرانسه را ترک کرد و به پیشنهاد حسینقلی نواب وزیر مختار ایران در آلمان به برلین رفت و به مدت پنج سال در آنجا به کار تحقیقی پرداخت و بعد در ۱۲۹۹ خورشیدی دوباره به پاریس بازگشت و کار تصحیح کتابهایی را که نیمهکاره مانده بود از سر گرفت. از آن هنگام با مساعدت محمدعلی فروغی حقوق سالیانهای از طرف دولت ایران، برای او برقرار شد. همچنین از طرف وزارت فرهنگ مبلغی در اختیارش گذاشته شد که از بعضی نسخ خطی نفیس عکسبرداری کند و به ایران بفرستد و او از ۱۶ کتاب عکس گرفت و همراه با مقدمههایی که برای آنها نگاشته بود به ایران فرستاد. سرانجام قزوینی که به مدت ۳۶ سال برای انجام تحقیقات علمی به کشورهای اروپایی رفته بود در ۱۳۱۸ خورشیدی تصمیم به بازگشت به ایران گرفت و ادامه فعالیت های خود را تا زمان مرگ در ایران انجام داد. سعید نفیسی از استادان برجسته تاریخ دانشگاه تهران، قزوینی را در حوزه تخصصش از همه معاصران خود، داناتر و بهرهبخشتر معرفی میکند و معتقد است، خطاهایش یکهزارم فضیلت او نیز نیست.
خدمات قزوینی به تاریخ و ادبیات ایران
قزوینی بعد از بازگشت از اروپا تمام اوقات خود را صرف مطالعه، تحقیق و تصحیح متون کهن کرد، تصحیح دیوان حافظ با همکاری قاسم غنی یادگار دوره اقامت او در تهران است. همچنین یکی از مهم ترین و برجسته ترین اقدامات ادبی وی، آموختن روش انتقادی و تحقیقی جدید در زبان و ادبیات فارسی به نسل معاصر بود. او مکتبی را در ایران پایهگذاری کرد که در تاریخنویسی، تصحیح آثار ادبی و به طور کلی انتشار آثار خطی قدیم برای محققان بعدی او سرمشق شد. وی با تصحیح بسیاری از کتاب های ادبی و همکاری مفید با مشرقشناسان در خارج از کشور زمینه رشد و ارتقای زبان ادبیات فارسی را در داخل و خارج کشور را فراهم آورد. باید خاطر نشان کرد که قزوینی در تصحیح متون خود، شیوه مناسب تصحیح علمای قدیم اسلامی را با بهترین روشی در کارهای غربیان دیده بود، تلفیق کرد و به ارزیابی نسخه ای که برای تصحیح مقابله میشدند، معتقد بود.
علامه علاوه بر تصحیح انتفادی متون و یادداشتنویسی در باب متون ادبی و مولفان آنها پژوهشهای ارزشمندی نیز انجام دادهاست که از جمله آنها میتوان به «رسالهای در شرح حال مسعود سعد سلمان، دیباچه بر تذکرهالاولیای عطار به تصحیح نیکلسون و رساله در شرح احوال شیخ ابوالفتوح رازی» اشاره کرد. ترجمهای از «لوایح جامی» به زبان فرانسوی نیز از او در دست است. از دیگر آثارش می توان به کتاب مسایل پاریسیه اشاره کرد، این کتاب به زمانی مربوط می شود که در پاریس حضور داشته است، ایرج افشار و علی محمد هنر آن را چاپ کردند و در حقیقت مدت زمانی که علامه محمد قزوینی در پاریس حضور داشت، مطالبی را که در حوزه علمی و ادبی به ذهنش می رسید یا مطالعه می کرد در این مجموعه گردآوری کرد. مسایل پاریسیه، نامهها و یادداشتهایی را دربرمی گیرد که این یادداشتها حاصل ماهها صرف وقت است و به دلیل دغدغه فکری که علامه قزوینی در امانت علمی به کار میگرفت و با توجه به منابع معتبر پاسخ افراد را در خصوص پرسشهایی که از ایشان به عمل میآوردند، این پاسخها در این کتاب به چاپ رسید. همچنین باید گفت، مجموع یادداشتها در برگیرنده حاشیههای دیوان حافظ و حواشی کتاب های مختلفی که تصحیح کرده، جمعآوری و به چاپ رسیده است که شامل موضوعات گوناگون مانند: فرهنگی، تاریخی، ادبی و هنری است.
همچنین او را پدر علم کتابشناسی در عرصه ادبیات فارسی می دانند زیرا بیش از ۳۵ سال از عمر خود را وقف مطالعه، مقایسه و نسخهبرداری از نسخ خطی در کتابخانههای مشهور جهان کرد. همچنین به دلیل دقت، شجاعت علمی و مقالاتی که به رشته تحریر درآورده بود، نمایانگر امانت و وسواس علمی است که در نتیجه این ادیب بزرگ را به این نام ملقب کردهاند. علامه قزوینی با وجود دقتی که در تفسیر تاریخ جهان گشای جوینی اولویت کار خود قرار داده بود، هر کلمه و یا عبارت نامفهوم را با علامت سوال نشان میداد تا آیندگان بتوانند برای آن پاسخی پیدا کنند.
قزوینی زبان فرانسه را خوب میدانست و با زبان آلمانی و انگلیسی به میزان کافی آشنا بود. زبان سریانی را در اروپا آموخته بود، قزوینی همچنین تاریخ مغول را احیا کرد و تحقیقی کامل در فرقه اسماعیلیه انجام داد، بنابراین به دلیل مطالعه زیاد در این حوزه، لغت ترکی مغولی را میدانست. همچنین به زبان و ادبیات عربی احاطه کامل داشت به طوری که جزییات صرف، نحو و اشتقاق این زبان را به خوبی درک می کرد. قاسم غنی ادیب و نویسنده ایرانی در خصوص قزوینی می گوید: در دنیا شاید کمتر فردی زبان عربی را به خوبی و جامعیت قزوینی میدانست و به اندازه او در ادب و شعر و نظم و نثر تازی غور کرده بود. همچنین از دیگر شخصیت های مهم دیگری که به تمجید از دانش قزوینی پرداخته ولادیمیر مینورسکی خاورشناس و ایران شناس روس بود که می گوید: دوران مصاحبت خود با علامه را در پاریس، به دانشگاه دوّمی برای خود تشبیه میکند که آنجا زیر نظر «یکی از علمایی که در کتب قطور طبقات به اسامی آنها برمی خوریم»، به کسب معلومات میپرداخت. به نظر او، قزوینی در زبان عربی دانشمند بزرگی بود و بر حدیث و تفسیر تسلط تمام داشت و به خاطر بیانات مستند و منطقیاش، بحث با او خیلی خوشایند و پرفایده بود. بردباری و مهربانی مرحوم قزوینی را پایانی نبود و عده زیادی اروپایی و هندی و ترک به او مراجعه میکردند و نظر او را در مباحث علمی میخواستند. خود مینورسکی از صدها نامه و کارتی میگوید که از قزوینی به یادگار نگاه داشته و در آنها مشکلات او را پاسخ میگفتهاست.
سرانجام پدر ادبیات فارسی نوین در ششم خرداد ۱۳۲۸ خورشیدی در تهران دیده از جهان فروبست و در شاهعبدالعظیم در کنار مزار ابوالفتوح رازی به خاک سپرده شد..
منبع ویکیپدیا