چندی پیش خبرگزاری فارس طی مصاحبه ای با یکی از مدیران انجمن نجات از حلقه مجددا دست به تخریب چهره محمد علی طاهری و شاگردان ایشان زده و به قصد وارونه جلوه دادن حقیقت علیه این زندانی عقیدتی مطالب کذبی را منتشر نمود که واکنش برخی از شاگردان وی را به همراه داشته است .
یکی از شاگردان محمد علی طاهری نامه ای در همین رابطه خطاب به مدیرانِ انجمن معلوم الحال نجات از حلقه می نویسد و به رادیو فرهنگ می گوید : ” من خودم یکی از مسئولین عقیدتی , سیاسی در کشور هستم,اما بعد از گوش دادن به سخنرانی تحکیم وحدت ملی محمد علی طاهری مطالبی به ذهنم رسید که بر آن شدم آن ها را منتشر کنم ”
” گفتنی است نشر این نوشتار در رادیو فرهنگ لزوما دیدگاه رادیو فرهنگ نمی باشد لذا مسئولیتی در قبال آن ندارد .”
ایشان مطلبی را برای مان ارسال نمودند که متن کامل آن در ادامه منتشر می کنیم :
در ابتدا، نکاتی چند با خانمی که اظهاراتی ناشیانه و بچه گانه راجع به آقای طاهری و عرفان حلقه کرده بودند.توجه ایشان را به چند نکته جلب می نمایم.، شما خوف دارید که شخصی مثل آقای طاهری با آنهمه خلوص نیت و صفای باطن و آنهمه شاگرد و هواخواه صحبت از انسجام و تحکیم و وحدت می کند و آیا به شما برخورد؟
آری بر می خورد چون اینگونه ناشیانه پرداختن به فردی که سعه صدر ایشان و زحماتی که در راه هدفش برده زبانزد خاص و عام ،دوست و دشمن است و روحیه در صلح بودن ایشان با همنوع خود را در دستور کار دارد را مورد هجمه قرار می دهید.
این هجمه ناشیانه و حمله ناجوانمردانه و یورش نابخردانه و در آخر بازی بچه گانه شما، عاقبت خوشی برایتان ندارد.چون این چند صبای دهر بر ما گذشت بر تو نیز بگذرد و امیدوارم در همین اثنی متوجه ((سر چوب کردن))افکارتان باشید و برای دنیای دیگران، عاقبت سوزی برای خودتان فراهم نکنید.
و اما اظهارات شما با فارس:شما بهتر است تعریف((فرقه و فرقه انحرافی))رادر دایره المعارفهای موجود را بخوانید.
در اظهارات شما آمده بود که طرفداران عرفان حلقه در روز انتخابات اغتشاش و اعتراض مقابل دوربین ها مینمایند…بفرمایید کدام دوربین ها!؟که ما از آن بی خبر هستیم و شما میدانید و سراغ دارید!؟
شما بهتر است تعاریف فرقه و انحراف و اینها را دانسته و در جای خود بکار ببرید.مجموعه عرفان حلقه مجوز قانونی از وزارت خانه های مربوطه را داشت , اما چطور شد که این مجوز توسط لابی های پشت پرده باطل می شود و بی شمار طرفدار وی دیده نمی شوند و هزاران درمان یافته و شهادت اینهمه نجات یافته به چشم نمی آیند , اما قدرت مافیای دارو و مخدر بر همه چیز می چربد تا مجوز را لغو کنند و به لغو افتخار هم بکنند !
شما می گویید طاهری و شاگردانش قصدشان تخریب نظام است, اما شما برای نظام چه کرده اید!؟بجز نیت خراب کردن مردی بزرگ و اندیشمند و در بند.که بنا به صلاح دید ها و ضرورتها در بند هستند و این سوتفاهمات قطعا پایان خواهد گرفت و زمستان تمام خواهد شد. و آن مرد آزاد خواهد شد اما باز هم می پرسم شما چه کرده اید!؟
بجز فراهم کردن صحنه ی مطرح کردن کینه های خود نسبت به چی!؟و چه کسی!؟
بجز خود شما و هم پالگی های شما که برای یک سرماخوردگی سیاسی و یا کوفتگی روحی بعداز اظهار نظرتان راجع به شخص و یا اشخاصی در خلوت خود برایتان بوجود میآید بلافاصله دو صفر را گرفته و پیش شماره و تلفن و درخواست داروی ضد سرماخوردگی سیاسی و ضد کوفتگی را تمنا می نمایید.
و اما کدام یک از افراد این حلقه متوسلند به خارج…که شما متأسفانه یاد گرفته اید که رخت های چرکتان را در منظر همسایه ها بشویید.
افراد منسوب به این حلقه بجز ایران و ایرانی چیزی را دوست ندارند.طبیعتا معانی ای را که استادشان بر آن صحه گذاشته را بسان ناموس یک ایرانی می پرستند و می ستایند و واژه هایی را که بارها و بارها استادشان اظهار داشته، بر آن اصرار داشتند و آن واژگان در جایگاه مقدسی قرار دارد و آن واژگان برای شخصی مثل آقای طاهری لقلقه زبان نیست و به آن ایمان دارد و آن را بارها در خارج از کشور به اثبات رسانده است و آن واژگان مقدس عبارتند از وحدت ملی ایران، انسجام و تحکیم وحدت ملی، احتراز از هر گونه تفرقه و دودستگی، ایمان و وفاداری به منافع ملی و زنهار دادن از عوامل نفوذی داخلی و خارجی!
با عنایت به اظهاراتی از آقای طاهری، که اخیرا منتشر شد که گویای تحکیم وحدت ملی و آزادی در ایران عزیز است،اینطور برداشت می شود که آقای طاهری مرد حرف و گزافه و لاف نیست بلکه مرد قول و عمل است، طبیعتا وقتی که یه همچون شخصی با آنهمه بقول شما،مرید و به قول ما شاگرد چنین اظهاراتی را می نمایید قطع یقین از ایشان بجز طیب خاطر و صمیم قلب که گفته هایش را تایید میکند چیزی برداشت نمی شود.
تا آنجایی که بنده سراغ دارم شاگردان ایشان نیز بر همین واژگانی که مذکور آمد اعتقاد راسخ دارند.
در اظهارات افراد ناآگاه آمده است آقای طاهری انسانی سیاسی و… .
ایشان بارها بارها اعلام وضعیت غیر سیاسی شان را برای شاگردان در جاهای مختلف بیان داشته اند.
زدن انگ سیاسی به ایشان کمال ناجوانمردی و نامردمی است،حداقل کسی که با الفبای مسائل سیاسی سروکار دارد متوجه این نکته می شود، فردی که اظهار می دارد آدم سیاسی ای نیستم، در اماکن رسمی و غیررسمی، چه علنی و چه در خفا همیشه به همین روش عمل مینماید و آقای طاهری حتی یک بار هم اظهار نظر سیاسی نکرده اند و فقط تنها جائیکه از ایشان سراغ است راجع به انسجام و تحکیم و وحدت ملی و پرهیز از تفرقه ، است اخیرا در اظهاراتشان عنوان شده است.
زیاده تصدیع اوقات ننمایم با توجه به نظرات آقای طاهری اینگونه مستفاد می شود که حرفای ایشان نه لاف و گزافه است و نه کاسبکارانه بلکه این مرد قول و عمل ،از سر دلسوزی و از سر ایران دوستی خویش این اظهارات را نموده اند.
ویژگی بارز این شخص کوشا، در راستای آگاهی دادن افراد جامعه برای رشد و شکوفایی و بالندگی مباحث انسانی است.
واژه هایی که استاد طاهری بدانها بسان ناموس یک ایرانی متعهد می پردازد شاید برای بعضی ها تکراری و بعضا فراموش شده باشد ولی زمانیکه این واژگان در کلاس فردی همچون طاهری شکفته و بکار گرفته می شود قطعا اعتقادی عمیق و راسخ پشت آنست و شاگردان ایشان گواه این مدعا می باشند.
از سویی دیگر اظهار واژگان موردنظر برای شما ممکنه جنبه فانتزی داشته باشد ولی برای شخص آقای طاهری جنبه اعتقادی دارد زیرا که با تمام دعوتنامه هایی که بعضی ها برایشان رویا می باشد،دعوت به خارج و ماندن در آنجا را رها و به مام وطن با تمام ویژگیهایش باز گشتند و این بجز افکار یک ایرانی واقعی و دلسوز نظام است!؟
و اما یک پند برای شما .
وقتی که شما در قبال یک عملی قلبتان به عدم درستی آن گواه و اذعان دارد ،کلمه (آری)را میگویید،خنجری را تصور کنید که در زمان اعتراف و یا درخواست ناصواب از شما طلب مینماید،گردن و سر شما به طرف پایین آمده و با گفتن هر آری گلوی شما به نوک تیز خنجر میرسد و آخرش را هم میدانند و اما برعکس.
وقتی در مقابل عملی ناصواب شما(نه)را میگویید طبیعتا خنجر از گلوی شما فاصله می گیرد و با بالا بردن سر فاصله خنجر را با گلوی خود بیشتر میکند و مجموع این (نه ها)شما را از یک مرگ بدون هدف مصون میدارد.
یادتان باشد با گفتن اولین(آری)شما که شاید اظهارات اخیرتان باشد،کارتان تمام نخواهد شد و از شما طلب کارهای بیشتری را خواهند کرد تا یک مهره سوخته و بلااستفاده خواهید شد. بارها و بارها تاریخ، جامعه و اجتماع این تجربیات را مجانا در اختیار همه بی منت قرار داده است .
و اما حالا پیشنهادی برای شما…
چرا نمی خواهید مثل سپهری زندگی کنید!؟آری،سهراب سپهری رو می گویم که همه چیز را در طراوت باران می دید و زندگی ساده و جنگ را در گاز زدن به یک انار تعریف می کرد.چرا همه چیز را زیبا نبینیم!؟
سهراب علیرغم قدرتی که داشت فقط یک کار نکرد و آن قضاوت بود و بس.
بیایید با ریزش اولین قطرات باران هم سوگند باشیم که زیبا دیده، و زیبا بگوییم.
بیاییم نهایت چنگ و دندان بهم نشان دادن را در مبارزه دندان و انار خلاصه کنیم.
چرا امروز را ،برای تاختن به مردی دربند و مهربان را انتخاب کردی!؟
فردا هم برای قضاوت و تاختن به مردان تنها فرصت هست و در آخر…
آن مرد تنها و دربند،مهربان است…طاهری مهربان است و در دنیای من سهراب من است… .