از بازداشت تا آزادی؛ گزارشی در رابطه با بهنام ابراهیم زاده فعال کارگری و حقوق کودک

بهنام ابراهیم‌زاده،  وبلاگ نویس، فعال کارگری و حقوق بشری، عضو جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان و کمیته پیگیری تشکل‌های آزاد کارگری در شهرستان اشنویه می‌باشد. او در یک خانواده سیاسی و کارگری متولد شد و پس از دوران تحصیلی در شهرستان اشنویه به تهران آمد.
این فعال کارگری، کودکی را به همراه خانواده خود در کوره آجرپزی‌های سپری کرد و کمک خرج  خانواده خود بود. او درهمان اوایل نوجوانی به مسائل اجتماعی و  سیاسی علاقه مند بود و با دقت اتفاقات اطراف خود را تحلیل و رصد می‌کرد و همواره سؤالات بسیاری در خصوص مسائل حقوق بشری،  اختلافات طبقاتی و حقوق کارگران برای او پیش می‌آمد.
برای اولین بار در سال ۸۷  به اتهام شعارنویسی برعلیه جمهوری اسلامی ایران در شهرستان اشنویه زادگاهش، بازداشت و بعد از یک هفته آزاد شد. دومین بازداشت این فعال کارگری در اول ماه مه،  سال ۸۸ صورت گرفت که به  همراه جمعی از فعالین کارگری و حقوق کودک بازداشت و بعد  از یک ماه با قید وثیقه آزاد شد. در  ۲۲ خرداد ۸۹، در سالروز انتخابات دهم ریاست جمهوری،  برای بار سوم در خیابان انقلاب تهران، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.
در زمان دستگیری سوم، از سوی نیروهای امنیتی  به‌شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت  که به موجب آن قفسه سینه و پای چپش آسیب جدی  دید. پس از آن  به زندان اوین بند ۲۰۹ انتقال و بدون حق استفاده از تلفن و ملاقات با خانواده مورد بازجویی‌های فنی،  قرار گرفت.
به گفته این فعال کارگری در حین این بازجویی ها،  فشارها زیادی از ناحیه،  قفسه سینه و گردن به او وارد آمد. در پی بی‌خبری مطلق چهاره ماه از این زندانی سیاسی در  بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات،رسانه های حقوق بشری در آن زمان این خبر را درج کردند،  آیا بهنام ابراهیم زاده زنده است ؟
این زندانی در تمام طول انفرادی و بازجوی به‌شدت مورد شکنجه‌های وحشیانه برای اعتراف گیری اجباری قرار گرفت. او سپس در تاریخ ۱۶ مهر ۸۹ به بند ۳۵۰ منتقل و بعد از چند ماه به دادگاه انقلاب شعبه ۱۵ به سرپرستی  قاضی صلواتی، احضار و بدون حق دفاع از خود محاکمه شد. این زندانی سیاسی  به اتهام ارتباط با مجاهدین خلق، عضویت در تشکل‌های کارگری کودک، وبلاگ نویسی و شرکت در تجمعات غیرقانونی به بیست سال حبس، ده سال تبعید به زندان رجایی شهر و ده سال محروم از هرگونه فعالیت محکوم شد.این حکم در دیوان عالی کشور نقض و بهنام ابراهیم زاده، مجدداً در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب، توسط قاضی مقیسه، محاکمه  و این بار به پنچ سال حبس تعزیری محکوم گردید.
در حوادث ۹ دی سال ۹۲ که عده‌ای زندانی قصد داشتند، برعلیه زندانیان سیاسی شعارهای تندی بدهند در مقابل آنها می ایستد و همچنین بعداز آن در افشای اسامی این افراد و عملشان نیز نقش بسزایی را ایفا می کند..در همان زمان  تنها فرزندش، نیما به سرطان خون مبتلا می شود و در اثر اعتراض‌های جهانی ،«جمهوری اسلامی»، مجبور می شود با مرخصی ایشان موافقت کند.
باید این را اضافه کرد، بهنام ابراهیم زاده  در طول دوران حبس خود با تمامی مشکلات که برای او و خانواده اش پیش آمد،  لحظه‌ای در دفاع از حقوق کارگران، کودکان وزنان از پای ننشست با  اعتصاب غذاهای متعدد  و انتشار مطالب و بیانیه‌ها، اعتراض خود را همراه از وضع موجود نشان می‌داد.
در حوادث ۲۸ فروردین ۹۳، حمله گارد به بند ۳۵۰  به خاطر مقاومت و پایداری در مقابل گارد زندان به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت و آسیب جدی دید. او به همراه تعدادی از همبندی‌هایش به مدت پانزده روز در سلول های انفرادی۲۴۰ دست به اعتصاب  غذا زد و در روز کارگر همان سال به بند سیاسی ۳۵۰ بازگردانده شد.
تنها یک روز بعد از برگشت از انفرادی، ابتدا به بازپرسی شعبه دو دادسرای مقدسی اوین و در نهایت به سلول‌های انفرادی بند ۲۰۹ انتقال داده شد. در آنجا به مدت سه ماه در حالی که  محروم از ملاقات و تماس با  خانواده  بود به اتهام مقاومت در مقابل گارد زندان، ارتباط با رسانه‌ها بیگانه،  ارتباط با گزارشگر ویژه  احمد شهید و رابط مجاهدین خلق مورد بازجویی‌های فنی قرار گرفت .
منزل مسکونی این زندانی سیاسی در همان زمان، توسط مأموران امنیتی وزارت مورد بازرسی شدید و وحشیانه قرار گرفت، باید به این نکته اشاره داشت که نیروهای امنیتی  حتی به لب تاپ فرزند بیمارش هم رحم نکردند و آن را با خود بردند و تا کنون نیز موفق به تحویل گرفتن آن نشده است.
در ۱۸ مرداد ۹۳ بهنام ابراهیم زاده در اعتراض به ادامه نگهداری در سلول انفرادی و بازرسی منزل مسکونی‌اش، دست به اعتصاب غذا زد. در ۲۲ مرداد همان سال به زندان فوق امنیتی رجایی شهر،  بند یک، بند زندانیان شرور و خطرناک تبعید گردید. سپس با اعتراض و ادامه اعتصاب به  بند چهار سالن دوازده زندانیان سیاسی منتقل گردید .
دوازده  آذرماه همان سال برای یک محاکمه‌ی فرمایشی  به‌اجبار دستبند و زور و تهدید به دادگاه انقلاب، شعبه ۲۶ به سرپرستی قاضی احمدزاده، انتقال و بدون حق داشتن وکیل و حق دفاع تنها با طرح یک سؤال در مدت‌زمان کمتر از پنچ دقیقه بدون رعایت کمترین اصول دادرسی محاکمه گردید.
هشت دی‌ماه همان سال، بار دیگر به دادگاه، این بار به شعبه ۱۵ توسط قاضی صلواتی احضار و با توجه به اتهام‌های ذکرشده، نه سال ونیم  حبس به او ابلاغ شد. در همان زمان به خاطره فعالیت‌های حقوق بشری ، جایزه حقوق بشری رهای سودیند به وی تعلق گرفت. او بااین‌حال باوجوداین همه فشار و تهدید لحظه‌ای از فعالیت انسان دوستانه خود دست نکشید.
در طول این چند سال برای تحت فشار قرار دادنش از بندی به بندی دیگر  منتقل می‌شد و برای او پرونده‌سازی های متفاوتی صورت می گرفت. اما در دوران محبوس بودنش توانست زندانیان عادی را با خود همراه کند و همواره مدافع سرسخت زندانیان عادی و سیاسی و حقوق شان بود و  همراه تلاش می کرد تا  اخبار آنها را پوشش و منتشر کند.
این فعال کارگری، بارها به تحریک و تشویق مسئولان زندان از سوی زندانیان شرور مورد تهدید و حتی ضرب و شتم قرار گرفت . او مدافع حقوق زندانیان بود و از همه توان خود در دفاع از آنها استفاده می‌کرد. این زندانی سیاسی به‌دفعات توانست اعتصاب غذاهای جمعی  را سازمان‌دهی کند و تلاش می کرد تا بتواند زندانیان را به مسائل سیاسی و حقوق بشری آگاه سازد.
اگر حقوق یکی از زندانیان از سوی مسئولین مورد بی توجهی  و تعرض  قرار می‌گرفت ازآن دفاع و خود را در مقابل مسئولان  قرار می‌داد.  افشای اسامی  مسئولان زندان که در  خرید و فروش و زد و بندهایی مواد  مخدر شرکت داشتند  از دیگر کارهای  بهنام ابراهیم زاده می باشد. داریوش امیریان ، قبادی رییس حفاظت سابق اوین و یوسف مردی ریس حفاظت رجای شهر از جمله این افراد بودند.

آنها حتی به‌دفعات او را تهدید به پرونده‌سازی مجدد کردند و حتی به اتهام توهین به رهبری و مسئولین زندان، محاکمه‌اش شد. اما بااین‌حال هرزمان همبندهایش را برای اجرای قصاص به انفرادی می‌بردند، خبررسانی می‌کرد. او محبوبیت خاص خودش را دربین زندانیان سیاسی و عادی پیدا کرده بود  و مورد اعتماد همه زندانیان  بود.
آخرین اعتصاب اعتراضی این زندانی سیاسی ۲۸ فروردین جاری در اعتراض به نقض حقوق بشر و اعدام‌های اخیر بود، وقتی  به او  خبر آزادیش را دادند تعجب نکرد و گمان کرد که این هم یکی از بازی‌های جدید مسئولان زندان و نیروهای امنیتی  است چرا  که هنوز پنچ سال از محکومیتش باقی‌مانده بود.
روز کارگر با پرداخت جریمه شش صد هزارتومانی به‌حساب ناقضان حقوق بشر ، ساعت هشت شب با بدرقه همبندیانش از زندان  آزاد شد.

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید

1 × دو =