دوستان وشنوندگان همیشه همراه رادیو فرهنگ صمیمانه ترین درودهای بهاری من سارا وهمکاران عزیزمان را در رادیو فرهنگ پذیرا باشید: اگر خاطرتان باشد در ادامه مبحث سکولاریسم در برنامه قبل واژه سکولاریسم را واکاوی وتعریف نمودیم ونیزبه سیر تطور وتاریخ تحول سکولاریسم در قرون واعصار مختلف پرداختیم این هفته و در این برنامه مختصری از تاریخچه سکولا ریسم در ایران را همراه با نظرات وصاحب نظران این حوزه برایتان بیان و طرح خواهیم کرد
از زمان مشروعه طلبی و پایان یافتن غوغای آن با محاکمه و اعدام شیخ فضل الله نوری وبحث حاکمیت دینی در فضای سیاسی ایران تا زمان انقلاب اسلامی بحثی نبود که توجه چندانی را برانگیزد. جریانهای مذهبی وروشنفکرانی چون کسروی وجود داشتند که با طرح اندیشه های سکولار ونیز نوشتن کتابهایی چون شیعی گری،جنبش پاک دینی وآیین به فساد مذهب امیخته به سیاست بپردازند اما بحث مهم وتوجه بر انگیزی درباره حکومت دینی وجود نداشت احمد کسروی از پیشروان اندیشۀ سکولار در ایران است. او شجاعانه از فرهیختگی و خردورزی دفاع میکند، با خرافه درمیافتد و سرانجام به دست نیرویی که از آمیزۀ تاریخی لومپنیسم و مذهب پدید آمده، به قتل میرسد
در سالهای پیش از انقلا ب کتاب آیت الله خمینی هم در مورد حکومت اسلامی بازتاب چندانی در ایران و حتا در حوزههای دینی شیعه تا زمان انقلاب نداشت وبه طور کلی بحث حکومت دینی و به تبع آن سکولاریزاسیون مطرح نبود همچنین در برابر مدرن شدن جامعه هم مانعی جدی دیده نمیشد و به این خاطر .سکولاریزاسیون از زاویه مدرنیزاسیون هم موضوع بحث قرار نمیگرفت
انقلاب ۱۳۵۷ که تحت رهبری آیت خمینی صورت گرفت. برآیند نیروها در رهبری قدرتی که پس از انقلا ب مستقر شد، منجر به تشکیل حکومتی شد که انتظام آن بر بنیاد ولایت فقیه شد، بحث سکولا ریسم در ایران واکنشی است نسبت به حکومت ملتزم بر و لایت فقیه وجدایی نهاد حکومت وسیاست از سیطره ی نفوذ وقدرت نهاد مذهبی وانحصارا حکومت مطلقه ولایت فقیه بر سیاست وحکومت در واقع، دموکراسی در ایران، بعد از انقلاب ۵۷، با افسانه “دموکراسی اسلا می،” تحریف شد، چرا که اسلا می بودن، نفی پلورالیسم یا تکثر گرایی است، و در نتیجه این عبارت، یعنی دمکراسی اس می نفی دموکراسی غربی است ، در همان اولین روزهای بعد از انق ب ۵۷ در ایران، اصط ح “دموکراسی” . سمبل خط کشی با بنیادگرایان اس می شد، تا آنجا که رسما آیت خمینی، مخالفت خود را با دموکراسی اعلا م کرد، وقتی به همراه ناسزاگویی به مصدق، گفت، دموکراسی، غربی است ومدخلی در حکومت اسلا می ندارد
…در اولین حرکت ایت الله خمینی در انتخابات نخستین مجلس جمهوری اسلا می، تنها کاندیدای سکولار که توانست از همه موانع عبور کند و برای مجلس انتخاب شود، زنده یاد عبدالرحمن
قاسملوبود ، که ایت الله خمینی اوراشخصا از ورود به مجلس منع واز حضورش ممانعت به عمل اورد و آن آغازی شد برای حذف سکو لارها از هر سه قوه قدرت در ایران.
از آنجا که دموکراسی در جامعه بعد از انقلا ب مطرح بود، آیت الله خمینی نه تنها دموکراسی را بعنوان یاوه گویی غربی اعلا م کرد بلکه همزمان، پروژه “دموکراسی اسلامی” در ایران کلید خورد، تا از ورود مفهوم غربی آن در میان مرد جلوگیری شود که تا به امروز، افسانه سرایی دمکراسی اسلا می همچنان، ادامه دارد
واقعیت این است که بعد از اعدام اعضای مجاهدین در سال ۱۳۶۰ اساسا بخش مهمی از اپوزیسیون ایران برای بقای خود در احزاب اصلاح طلب مأوایی یافتند. در دهه های ۶۰، ۷۰، ۸۰، و حتی در آغاز دهه ۱۳۹۰ احزاب اص ح طلب تنها سازمانهای سیاسی علنی در ایران بوده و هستند و البته بهای این موقعیت ویژه آنها همکاری اکثریت رهبران احزاب اص ح طلب با جنایات این سالها و از جمله همکاری با رژیم در قتل عام سال ۱۳۶۷ زندانیان سیاسی بود
اما، پس از خیزش اصلاح طلبان در زمان انتخابات سید محمد خاتمی، یعنی درست ۲۰ سال پیش، جمهوری اسلا می با توجه به خیزش جدید اصلا ح طلبان وایجاد موج مدنی میان مردم موضعش را تغییر داد وبر افسانه “دموکراسی اسلامی” در برابر “دموکراسی غربی” که تا آن روز کتابی بسته بود صحه گذاشته وعلنا به طرح وبحث آن اقدام کردند، هنوز یکسال از انتخاب سید محمد خاتمی نگذشته بود، یعنی در سال ۱۳۷۷، رهبران فکری در داخل کشور، شروع کردند به مطرح کردن اصطلا ح سکو لاریسم، برای بیان تفاوت خود با اصلاح طلبان، و آن روزها، هنوز در خارج از کشور، گفتمان سکو لاریسم پا نگرفته بود. دوباره جمهوری اسلامی شروع کرد به نفی سکو لاریسم، بعنوان چیزی غربی، و حداقل بعنوان اصطلا حی فرنگی، و می خواستند این اصطلاح که مرزبندی با اسلامگرایان شده بود، در میان مردم طرح نشود
. در جنبش سبز در پایان دهه ۸۰ رهبران احزاب اصلا ح طلب برای نخستین بار مجبور شدند از حرکت اعضایی که در واقع سکو ر بودند و خواهان پایان دادن به جمهوری اسلا می بودند ، حمایت کنند و جنایات کهریزک واکنش رژیم به حرکت این دسته از اعضا این احزاب بود و رهبرانی حتی در سطح با نظیر میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد مجبور شدند که به خواستهای این اعضا توجه کنند هرچند همچنان به جمهوری اس می متعهد ماندند و به همین دلیل در آن روزهای دادگاه های استالینی، رهبران احزاب اصلا ح طلب اعدام نشدند و سه رهبر عالیرتبه اصلا ح طلبان نیز به دادگاه برده نشدند تا به زندان نیافتند و برایشان حصر خانگی تعیین شد که توافقی بود بین رژیم و در رأس آن آیت خامنه ای و شخص میرحسین موسوی و احتما لن واسطه این توافق هم مرحوم آیت الله علی اکبر هاشمی رفسنجانی بود. به هر حال گرچه اساسا رهبران احزاب اصلا ح طلب و بویژه دو حزب مشارکت و اعتماد ملی ابدا سکولار نبوده و معتقد به حکومت اسلا می بودند، اما در جنبش سبز ۱۳۸۸ وادار شدند به خواستهای اکثریت اعضای این دو حزب که سکولا ر هستنداولی به ناچار این احزاب را انتخاب کرده اند، پاسخگو باشند وگرنه یا اکثریت این اعضا علیه رهبری اصلاح طلبان بلند شده و حزب های مطبوع خود را ترک می کردند و به فعالیت مخفی روی می آوردند و یا که تبدیل به حیات خلوت می شدند،
و از سوی دیگر ممکن بود اعضای سکولار دوحزب اعتماد ملی ومشارکت با به چالش کشیدنرهبران موجود اصلا ح طلبان و گزینش رهبری سکولا ر برای این احزاب خصلت این احزاب را عوض می کردند.
در واقع ایجاد حزب اتحاد ملت ایران اسلا می در مردادماه ۱۳۹۴ جلوگیری از چنین عاقبتی بود و آن حزب توانست با برگزیدن رهبرانی نظیر سید عمادالدین باقى ملقب به خاتمی دوم که اساسا با چهره ای پروفشنال به پیش آمده، اعضای سکولا ر حزب را راضی کند هر چند هنوز رهبری با در دست امثال آقای علی شکوری راد) است
واقعیت این است که خیزش ۹۶ گفتمان اصلی جامعه ایران را به سکولار دموکراسی تغییر داده و این تغییر آنقدر سریع اتفاق افتاده که هنوز نه تنها دست اندرکاران احزاب اصلاح طلب بلکه ناظران بیرونی آنها در مطبوعات در داخل و خارج کشور هنوز با عینک ۳۵ سال پیش به احزاب اصلاح طلب می نگرند، در حالیکه نه ایران دیگر آن ایران است و نه اعضای این احزاب خواستهایشان به چند موضوع مدنی محدود مانده و به روشنی بویژه پس از سقوط داعش در خاورمیانه، خواست پایان دادن به حکومت اسلامگرا برای مردم ایران را اکثریت اعضای احزاب اصلا ح طلب که سکولارند، طرح نموده اند
همچنین در صفوف اپوزیسیون خارج از رژیم علاوه بر تشکیلا ت سکولا ر دموکرات تاریخی ایران، نظیر جبههء ملی، تشکیلا تی نظیر شورای ملی ایران، اتحاد برای دموکراسی، و مهستان جنبش سکولا ر دموکراسی ایران، توسط شماری از پادشاهی خواهان و جمهوریخواهان سکولا ر ایران در خارج کشور شکل گرفته اند، و همهء آنها در پی ایجاد ائتلا ف هایی با جریانات قومی، چپ بوده و خواستار رژیمی برای ایران هستند که جدایی کامل حکومت و مذهب را در کشور به اجرا گذارد
در همین حال، تشکیلا تی نظیر اتحاد جمهوریخواهان و هجا،که در گذشته، به رغم دیدگاه های سکولا ر و چپ، به اصلا ح طلبان اسلامی نزدیک بودند، با تغییر مواضع امروز اصلا ح طلبان و اصولگرایان در ایران، این جریانات جمهوریخواه سکولا ر دموکرات هم هر روز بیشتر به موضع روشن .جدایی کامل حکومت و مذهب رسیده اند، جریانات چپ مستقل و آنارشیست ها نیز اگر چه محافظه کارانه، ولی اساسا به جدایی حکومت و مذهب معتقدند. فراخوان پانزده نفر برای رفراندوم نیز، که یک ماه پیش منتشر شد و فعا نی از داخل و خارج آن را امضا کرده اند، به روشنی خواستار جدایی حکومت و مذهب شده اند و به همین دلیل آقای حسن روحانی طرح همه پرسی را مطرح می کند و دیگرانی که با چراغ سبز او به حرکت افتاده اند به روشنی دموکراسی سکو لار را در فراخوان خود مطرح می کنند و امثال آقای محمود احمدی نژاد می خواهند با برنامه ای مشابه رقابت کنند، نه آنکه نظیر نادانانی همچون آیت احمد علم الهدی و دامادشان حجت ا سلا م ابراهیم رییسی فکر کنند که این غول سکولا ریسم که از بطری بیرون آمده را می توان با ارعاب و تهدید به بطری بازگرداند
در آستانهء انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۶، و پس از ۴ سال دولت آقای حسن روحانی، بحث در مورد «دموکراسی» در کانون توجه ایرانیان قرار گرفته است. برخی می پرسند که اصلا “آیا مردم ایران برای دموکراسی آمادگی دارند)؟ البته شکی نیست که برای آنهایی که بیش از یک قرن است برای دموکراسی سکو لار در ایران تلا ش کرده اند، “دموکراسی سکو ر نه پایان که آغاز کار است” اوج این حملا ت به سکولا ریسم را در انتخابات اخیر آیت الله احمد علم الهدی انجام داد که سکولا رها را تلویحا مرتد خطاب کرد
با خیزش دوباره مردم در دی ماه ۹۶ گفتمان مرکزی جامعه ایران جدایی دین از سیاست شد و دیگر برای مردم ایران ادغام حکومت و مذهب قابل قبول نیست پس از شکل گیری نقطه عطف جنبش مردم در هفتم دی ماه ۹۶ که نقطه آغاز تحولی نو در ایران است، دیگر این نگرش جدایی حکومت و مذهب مخصوص سکولا ر دموکراتهای ایران نیست که سال هاست در نوشتارهایی نظیر “بیانیهء جدایی کامل حکومت و مذهب “در ایران را بیان کرده اند
بلکه خواست ملتی است که از فساد حکومت وسیاست امیخته با دین به تنگ آمده اند
سخن اخر اینکه
ملت ایران با تکیه بر خویشتن آگاهی حاصل از چهل سال تجربه فساد دینی – حکومتی دیگر حاضر نیستند اجماع این دو نهاد را بپذیرند واین خویشتن اگاهی اگر چه به قیمت چهار دهه از تاریخ ما تمام شد اما سر انجام تاریخ ایران به این نقطه عطف تاریخی رسیده است که دیگر جریانات مذهبی وام دار وداعیه دار سیاست وحکومت او نخواهند بود واین مبارزه برای رهایی از استبداد دینی وفساد دینی حکومتی را ادامه خواهد یافت.
انچه این حرکتهای اعتراضی را ارزشمند می کند خویشتن اگاهی جمعی توده ملت ایران است که یک صدا بدون تاسی به جریانهای خاص سکولا ر دمکراسی واپوزوسیونهای داخل وخارج جدایی مذهب از حکومت ونیز مطالبات مبتنی بر دمکراسی را فریاد می زنند ملت ایران دیگر این اشتباه تاریخی یعنی پذیرش حکومت در قالب استبداد دینی را تکرار نخواهد کرد پس همه با هم برای رسیدن به ایرانی مبتی بر ارزشهای دمکراسی خواهانه وسکولا ر
با هم همراه شده ومتحد خواهیم شدو تا کسب این ارزشها به مبارزه ادامه خواهیم داد
دوستان عزیز به پایانی دیگر رسیدیم که خود آغاز تلا شی دوباره است تا برنامه ی بعد وفتح بابی دیگر در پناه آزادی خرد دانایی