گام به گام با گفتمان سیاسى روز ایران از رادیو فرهنگ ، این هفته بخش نخست انقلاب مفاهیم و مبانی آن ، تهیه و اجرا سارا فرزاد

مهربانان همیشه همراه درود وعرض ادب بنده را پذیرا باشید ، بار دیگر با من سارا در گاهی اندوهبار از زخمی دگر باره بر تمامیت ارضی کشورمان ایران در خدمتتان هستیم با برنامه دیگری از گفتمان سیاسی روز ایران این برنامه رااختصاص دادیم به موضوع انقلاب مفاهیم ومبانی آن

انچه که دانش واگاهی آن ضرورت باز شناسی وواکاوی وتمایز مفهومی انقلابهای موفق وانقلابهای کور می باشد،انقلاب به معنای زیر و رو شدن یا پشت و رو شدن است و در آغاز از اصطلاحات علم اخترشناسی بود و در معنای چرخش دورانی افلاک و بازگشت ستارگان به جای اول به کار میرفت. فلاسفه انقلاب را این گونه بیان مینمایند که ذات و ماهیت یک شیی لزوما عوض شده باشد و در نگاه جامعه شناسان هر گونه جنبش اجتماعی تودهای که به فرایندهای عمده اصلاح یا دگرگونی اجتماعی بینجامد، انقلاب نامیده میشود. انقلابهای بزرگ به آن دسته از انقلابها گفته میشود که با تغییرات اساسی در حکومت و ساختار اجتماعی یک کشور یا جامعه همراه بودهاند که از آن جمله میتوان به انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب ۱۹۱۷ .روسیه و انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ اشاره کرد این واژه در معنای خود دارای ابهام بسیار بوده و از این رو میتوان آن را یک «تغییر کیفی» دانست که بسته به مورد، یک یا چند صفت از صفات زیر نیز با .آن همراه میشود
انقلاب بسته به زمینه رخداد تغییراتی است کیفی که در حوزه سیاسی،اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی،هنری علمی ،وارتباطات و فن اوری رخ میدهد همچنین انواع انقلاب از منظر سرعت رخداد شامل انقلاب های ناگهانی وتدریجی تقسیم بندی می گردد
یعنی به نوعی تعریف انقلاب علاوه بر واجد تغییر کیفی بودن صفت ناگهانی ویا تدریجی را نیز به خود می گیرد از سوی دیگر در تکمیل تعریف ومفهوم انقلاب می توان به واژه خشونت امیز وپرهیز از خشونت نیز اشاره کرد مفهوم انقلاب علاوه برتغییری کیفی،تدریجی،ناگهانی می تواند شامل ویژگی همراه با خشونت امیز ویا پرهیز از خشونت را نیز با خود داشته باشد
همچنین می توان در تقسیم بندی دیگری
انواع انقلاب را از منظر میزان فراگیری دسته بندی نمود اگر انقلاب تغییر کیفی باشد که در همه حوزهها صورت میگیرد. اضافه نمودن »صفت «همه جانبه لازم وضروری است واگر انقلاب تغییری کیفی است که در یک حوزه صورت میگیرد. اضافه نمودن صفت »«جزئی لازمه آن است با ترکیب موارد بالا با یکدیگر، میتوان توضیحی مناسب و تحلیلی از رخداد :مذکور بدست داد. مثلاا میتوان گفت ایران یک “تغییر کیفی، ناگهانی، خشونت پرهیز و جزئی (تنها در حوزه سیاسی)” .را در سال ۱۳۵۷ به چشم خود دید
وبلاخره اینکه می توان گفت ایران یک “تغییر کیفی، تدریجی، خشونت آمیز و همه جانبه” را در دو قرن اخیر به چشم خود دیده است
انقلابهای سده بیستم بیشتر انقلابهای قرن بیستم در جوامع در حال توسعه رخ دادهاند، نه در کشورهای صنعتی. دو رویداد انقلابی که عمیقترین نتایج را برای کل جهان داشتهاند، انقلاب ۱۹۱۷ روسیه و انقلاب ۱۹۴۹ چین بودند. هر دو انقلاب در جوامع عمدتاا روستایی و دهقانی رخ دادند، اگرچه شوروی از آن هنگام تاکنون به سطح بالایی از صنعتی شدن دست یافتهاست. بسیاری از کشورهای جهان سوم نیز انقلاب را در این قرن تجربه کردهاند برای مثال مکزیک، ترکیه، مصر، ویتنام، کوبا و نیکاراگوئه. ایران در سال ۱۳۵۷ شمسی (۱۹۷۸ میلادی) انقلابی را پشت سر گذاشت. برخی جامعه شناسان و متفکران غربی از پرداختن به انقلاب ایران و نظریهپردازی در مورد آن پرهیز کردند، گیدنز که یک جامعه شناس انگلیسی و مشاور تونی بلر نخست وزیر اسبق انگلیس میباشد در کتاب مبانی جامعه شناسی خود در بیان انقلابهایی که در قرن بیستم رخ داده است نامی از انقلاب ۱۹۷۸ ]ایران نبرده است
نظریه های انقلاب : از آنجا که انقلابها در تاریخ جهان طی دو قرن گذشته بسیار مهم بودهاند، شگفتانگیز نیست که نظریه های گوناگونی به منظور کوشش برای تبیین آنها بوجود آمدهاست. برخی از این نظریه ها در اوایل عمر علوم اجتماعی تنظیم گردیدند؛ مهمترین رویکرد در این زمینه نظریه کارل مارکس است. مارکس مدتها پیش از هر یک از انقلابهایی که به نام اندیشه های او رخ داده زندگی میکرد، اما بر آن بود که نظریاتش تنها به عنوان تحلیلی از شرایط دگرگونی انقلابی در نظر گرفته نشود، بلکه به عنوان وسیلهای برای پیشبرد این گونه دگرگونیها مورد استفاده قرار گیرد. اندیشه های مارکس، صرف نظر از اعتبار حقیقی آنها، تأثیر عملی فوقالعاده زیادی بر دگرگونیهای اجتماعی قرن بیستم داشتهاند. نظریه های مهم دیگر بسیار دیرتر به وجود آمدند و اندیشمندان کوشش کردهاند هم انقلابهای اولیه (مانند انقلابهای آمریکا یا فرانسه) و هم انقلابهای بعدی را تبیین کنند. برخی دامنه تحلیل را حتی گسترده تر ساخته و کوشیدهاند فعالیت انقلابی را در ارتباط با شکلهای دیگر شورش یا اعتراض تبیین .کنند
مارکس بر «چاره ناپذیری» یا ضرورت انقلاب سخت تکیه میکرد. وی بر آن بود که انقلاب ناشی از تکامل نیروهای تولیدگر جامعه است و از ناسازگاری آن نیروها با روابط و نظام سیاسی و اجتماعی کنونی، پدید میآید. هنگامی که این نظام و روابط جلوی رشد تولید را بگیرند، بحران سخت میشود و دوره
انقلابهای اجتماعی آغاز میشود. طبقات زبردست نمیخواند پایگاه خود را از دست بدهند و طبقات زیردست نمیخواند در وضع کنونی بمانند و این برخورد به انقلابهای خونین میانجامد. مارکس انقلاب را عامل ناگزیر پیشرفت و «لوکوموتیو تاریخ» میداند.
واما از عوامل موثر بر انقلاب می توان به نارضایتی عمیق از وضع جاری پیدایش و جایگزین ایدئولوژیهای نو گسترش روحیه آنارشیستی وجود رهبر ، آزادی انسان در برنامه اینده به تفصیل پیرامون هریک از عوامل ونیز نتایج انقلابها خواهیم پرداخت
واما سخن اخر
عده ای از مفسرین سیاسی قرن انقلاب اسلامی ایران را انقلابی کور خوانده اند که فاقد ویژگی ها و عناصر لازم وملزوم انقلاب بوده است
.وچون انقلاب فرانسه وانقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه که منجر به رشد وپیشرفت وترقی گردید به نتایج مثبت وارزشمندی دست نیافت روزنامه شرق الاسط انقلاب اسلامی ایران را تیری در تاریکی خواند که بر مغز متفکر قرن بیستم شلیک شد ایا انقلاب ایران توانست دوعنصر اصلی تغییر و کیفیت را در ادامه برای ایران به ارمغان بیاورد ناگفته پیداست که انقلابهای کوری چون انقلاب اسلامی ایران نه تنها به رشد توسعه وابادانی کشور ایران منتج نشد بلکه امروز پس از گذار چهل ساله از انقلاب شاهد فروپاشی ساختاری ایران عزیزمان در همه زمینه ها وحوزه ها هستیم شاید حکومت ایران تعبیر جدیدی در قاموس انقلابهای جهان باشد انقلابی که با تغییری تدریجی، مخرب، دیکتاتور مآبانه وخشونت امیزو فاسد تحت لوای دین ودینداری ارکان وساختار یک تمدن را از هم فروپاشید
تا درودی دیگر بدرود

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید

سه × 3 =