در این گفتگو ابتدا یاد جانباختگان سقوط هواپیما را گرامى داشتیم و سپس پیرامون حوادثى که هفته گذشته در ایران اتفاق افتاد و بر طبل جنگ کوبیدن حکومت اسلامى که سرانجام منجر به سقوط هواپیمایى مسافرى با شلیک پدافند سپاه تروریستى گردید ، در ادامه به حافظه تاریخى ما مردم اشاره شد که گویى یادمان رفته یک سردار قاتل چگونه افتخار میکرد که اعتراضات مردمی را سرکوب میکند و به کشورهاى دیگر هم توصیه داشت که شما نمیتوانید و آنگاه از همان سردار قاتل فرزندان میهن قهرمان سازى میکنند ، مگر یادمان رفته بر سر خانواده هاى جانباختگان آبان ماه چه رفت و هنوز تعدادى از خانواده پویا بختیارى در زندان هستند و مامورین حکومتى به بسیارى از خانواده ها اجازه مراسم بزرگداشت نداده ، مگر این جانباختگان قهرمانان ما نبودند ، فاجعه سقوط هواپیما با شلیک پدافند سپاه از دیگر جنایت حکومت است که تا چند روز با دروغهای گوناگون تکذیب میکردند تا سرانجام با افشاگرى مجامع بین المللى و فشار افکار عمومى مجبور به اعتراف این جنایت هولناک شدند ، در ادامه از سعید زینالى که ٢٠ سال است از مفقود شدن وى میگذرد و هر بار خانواده و خانم اکرم نقابى مادر سعید را با دروغ مورد اذیت و آزار قرار میدهند و تا آنجا پیش میبرند که گفته اند شما از اول چنین فرزندى نداشته اید ، در پایان باید یاد آور شد که در سیاهترین روزهای تاریخ معاصر ایران یا باید شمع بود یا ایینه. راه دیگری وجود ندارد.