به نام خداوند جان و خرد
در حالی به روز ملی معلم و روز جهانی کارگر(اول ماه مه) نزدیک میشویم که حادثهی غمبار سیل، کام مردم را تلخ نموده است. بحرانی که برخی مسئولان به کمک آن و در غیاب رسانههای مستقل، بر ناکارآمدی خود، ضعف شدید سیستم مدیریتی و حقوق بنیادین پایمال شدهی مردم سرپوش میگذارند.
تاکتیک نخنمای غربستیزی ریاکارانه برخی مسئولین، در حالی که فرزندانشان در آنجا مشغول تحصیل و تجارتند؛ برپایی دادگاههای نمایشی برای مفسدین اقتصادی و معرفی آنان به عنوان سرچشمهی همهی مشکلات کشور، وحدتبخش نیست.
این روزها، بهانه ای شد تا طپش قلبم را از پس دیوارهای اوین، برای آن چه که با تمام سلولهای تنم بدان معتقدم و برایش رنج زندان را تحمل میکنم، به گوش همکاران صبورم و شاید برنامهریزانی که در این وانَفسای پریشانی، صمٌ بُکم نشستهاند، برسانم.
فرهنگیان ارجمند
همانگونه که خود واقفید، آموزش و پرورش ایران، به شدت آسیب دیده است. سوءمدیریتها، طرحهای بدون پشتوانهی علمی، دخالت نهادهای بیربط در امر آموزش، تغییرات متعدد سیستم آموزشی به صورت آزمایشی، ناهمخوانی محتوای درسی با نیازهای دانشآموزان، عدم اختصاص بودجهی کافی، نادیده گرفتن شأن و جایگاه معلم، تأکید بر خصوصیسازی آموزش و زیرپا نهادن اصل ٣۰ قانون اساسی، بیتوجهی به کیفیت آموزش و ساختمان مدارس مناطق محروم و مرزی، عدم توجه به آموزش زبان مادری به عنوان یک کتاب درسی در مناطق دوزبانه، بلاتکلیفی معلمان پیمانی، قراردادی و آزاد، تبعیض در پرداخت حقوق و مزایای کارکنان دولت، چپاول و اختلاس در صندوق ذخیره فرهنگیان و دهها معضل دیگر، در کنار عدم شفافیت، ساختار این نهاد زیربنایی و راهبردی را ضعیف و شکننده کرده است.
همهی این مشکلات از یکسو و محدود نمودن کنشگرانی که دغدغهی آموزش داشته و دارند، مخالفت با فعالیت تشکلهای صنفی و NGOها و برخورد قهرآمیز با آنان، از سویی دیگر، نه تنها موجب افت تحصیلی گسترده در کشور بلکه بیانگیزگی معلمان شده است. بیشک همگان میدانند، رفتار معلم بیانگیزه و نا امید که بیشتر از مطالعه و تدریس، نگران معیشت خانواده است، به طور مستقیم به دانشآموزانی منتقل میشود که آیندهی کشور را میسازند. معلمی که در جامعه و در برابر مسئولین، نتواند به راحتی مشکلات شغلی خود را بیان کرده و برای اصلاح آن تلاش کند، بیتردید کلاس درس را بهترین مکان برای دردودل و آگاهیبخشی میداند؛ کلاسهایی که بیش از ۱۴ میلیون دانشآموز را در خود جای دادهاند.
اینجانب به مسئولین و برنامهریزان کلان کشور، هشدار میدهم که ادامه روند کنونی فشار، زندان و تهدید فعالان صنفی معلمان و ادامه سیاست های پولی سازی و خصوصی سازی آموزش، عدم اختصاص بودجه مکفی برای آموزش و پرورش برای نزدیک شدن به استانداردهای آموزشی جهانی و آموزش نیروی انسانی سالم و کارآمد؛ موضوعی که دغدغهی نهادهای متعدد بینالمللی چون سازمان جهانی آموزش(Ei)، سازمان بینالمللی کار(iLo)، سازمان علمی، آموزشی و فرهنگی ملل متحد(UNESCO) و اتحادیههای متعدد معلمان در سراسر دنیا چون انگلیس، فرانسه، فنلاند، ترکیه و… میباشد، برون رفت از وضعیت اسفبار کنونی آموزش و پرورش را غیر ممکن می سازد. این مهم، تنها با تغییر دیدگاه نسبت به آموزش و پرورش و اصلاح اصولی زیرساختهای آموزشی به نتیجه خواهد رسید.
اسماعیل عبدی، زندان اوین، اردیبهشت ۹٨