اخبار و اعتراضات کارگری از رادیو فرهنگ ، امروز یکشنبه ٢٣ دی ۱۳۹۷ تهیه و اجراء از : امیر جواهری لنگرودی

این هفته پیرامون:مرگ مشکوک مصطفی حمیدی مهندس هپکو اراک و فعال کارگری مصطفی حمیدی مهندس مکانیک در شرکت هپکو اراک بود که به خاطر پشتیبانی‌ و دفاع از حقوق کارگران زحمتکش هپکو اراک، بارها از طرف مامورین امنیتی تهدید به مرگ شده بود. با شدت گرفتن جو سرکوب و خفه کردن فعالین جنبش کارگری در هپکو به مانند دیگر کارخانه ها ، وی در ماههای اخیر بطور سیستماتیک مورد آزار و اذیت و تهدید ماموران وزارت اطلاعات قرار داشت. در کشاکش تلاش های وی و فشارهای فزاینده ماموران وزارت اطلاعات، روز سه شنبه هجدهم دیماه امسال خبر مرگ ناگهانی مهندس حمید در میان دوستان کارگر و نیز در شهر اراک پحش شد و بازتاب گسترده ای یافت. طبق این خبر چند ساعت پس از آنکه مصطفی حمیدی برای انجام کاری از منزل خود در شهر اراک خارج می شود، اشخاص ناشناسی طی تماس تلفنی خبر میدهند که جسد وی در اتوموبیل شخصی اش در گورستانی در حوالی اراک در اثر خفگی ناشی از دود اگزوز ماشین، یافت شده است. پدر مصطفی به نام علی‌ حمیدی جانباز شیمیایی در جنگ هشت ساله بود که پس از تحمل چندین سال درد و بیماری پس از پایان جنگ به درود حیات گفته بود. در بین فعالین کارگری اراک گفته می شود زندانی و شکنجه کردن مصطفی هزینه بسیار سنگینی برای حکومت داشت، لذا او را که تنها فرزند، نان آور و یگانه امید مادر پیرش بود؛ به شیوه مخوف و دردناکی به قتل رساندند.

نامه اسماعیل بخشی تا به امروز بازخورد های فراوانی در سطح جنبش کارگری داخل و خارج از کشور داشته و اطلاعیه ها و حمایت های گسترده ای ازا آن صورت گرفته است نامه خانم گوهر عشقی مادر فعال کارگری زنده یاد  ستار بهشتی ، نامه مشترک محمود صالحی و نجیبه صالح زاده همسرت و اطلاعیه شوراهای صنفی دانشجویان کشور با عنوان فرزندان کارگرانیم کنار اسماعیل بخشی می مانیم ، نشانه ای مشحوا از حضور مادی و جدی جنبش کارگری در پیوند با جنبش کارگری است در این اطلاعیه بلند آمده است :
برای ما دانشجویان که به تجربه‏‌ی تاریخیِ سرکوبِ دانشجویان از «انقلاب فرهنگی» تا «بازداشت‏های دی‌ماه» می‏نگریم، تنها واکنش در برابر این «نمایش زرد» چیزی نیست جز طوفانِ خنده ها ی تلخ!
شکنجه، اعتراف، زندان و… هر چقدر هم که ذاتی و طبیعی حکومت‏ها باشند، برای ما هرگز طبیعی و عادی نمی‏شوند. از این‏رو تکرار بارها و بارها از شکنجه برای ما چیزی نیست که در برابرش ساکت بنشینیم و به حسابِ «منطق طبیعی سیستم» بگذاریم. آنها دقیقا همین را می‏خواهند که «شکنجه»، «بازداشت» و «زندان» برای ما عادی شود و اصل بودن «حقوق بدیهی انسانی»مان را از یاد ببریم؛ که ما “دانشجویانیم”، “معلمانیم”، “بازنشستگانیم”، “پرستارانیم”، “زنان‌ایم”، “اقوامیم”، “اقلیت‏های دینی‏ ایم”، “روزنامه ‏نگارانیم”، “دانش‏ آموزانیم”، “کارگرانیم”و خواهانِ «آزادی» و «برابری» توأمان در این شبِ تاریک….
شورای صنفی دانشجویان کشور اعلام می دارند : ما در کنار اسماعیل‏ها علیه «کالا شدن» حیات اجتماعی، علیه «استثمار»، علیه «زور» و «فریب» با تمام توان مبارزه خواهیم کرد و با وجود تمامیِ زندان‏ها، حکم‏ها و شکنجه‌ها می‏کوشیم تا از «دانشگاه» فریادِ برابری طنین‌انداز شود و نه خوش‏خدمتی‏های جناحی. در این میان با وفاداری به سنتی که از جایگاهِ آن امروز سخن می‏گوییم همه‏ی قربانیان را به مقاومتی همبسته، کنار هم و در یک کلام «شورایی» فرا می‏خوانیم.
در طول هفته گذشته اخبار کارگری وسعت وسیعی داشته خاصه در محور اخراج کارگران، خودروسازی‌ها لباسی از فقر بر تنِ کارگران پوشانده‌اند و نیروی انسانی کارگر خود در این میان قطعه قطعه می شوند . پیام عابدی طی گزارشی در ایلنا می نویسد : آمارهایی که از بیکاری کارگران قطعه‌سازی‌ها منتشر می‌شود، متفاوت است. آرش محبی‌نژاد (دبیر انجمن صنایع همگن و قطعه‌سازی کشور) می‌گوید: تا امروز ۲۸۰ هزار کارگر تعدیلی و تعلیقی در صنعت قطعه‌سازی وجود دارد که اگر اقدامی انجام نشود کمتر از ۲۵۰ هزار کارگر صنعت قطعه‌سازی که امروز شاغل هستند، ظرف مدت دو هفته بیکار خواهند شد. این در شرایطی است “مازیار بیگلو” دبیر انجمن قطعه‌سازان تعداد کارگران تعدیلی و تعلیقی قطعه‌سازی‌ها را  ۱۴۰ هزار نفر عنوان می‌کند. و تعدیل و تعلیق هم ترجمان همان اخراج و به عدم تجدید قرار دادهای کارگری و من پیشتر از اخزاج ۴۰۰ هزار نفر از ۸۰۰۰۰۰۰ هزار کارگر این صنعت بزرگ خبر داده بودم .
هفته گذشته روز پرستار بود که شورای مرکزی پرستاری کشور خواسته های خود را بیان داشتند . از جمله نگرانی آنان در رابطه با موقعیت شغلی – کمبود نیرو – مسئله دستمزد ها و مصادیقی از این نوع بود که هر حد فریاد میزنند نادیده گرفته می شود .
در طول هفته گذشته شاهد تجمع معلمان کرمانشاه در برابر آموزش و پرورش بودیم . خبرگزاری ایلنا می نویسد : جمعی از معلمان شاغل و بازنشسته کرمانشاه مقابل اداره آموزش و پرورش این استان تجمع کردند.این معلمان که با در دست داشتن پلاکاردهایی خواسته‌های خود را مطرح نموده‌اند، خواهان عقد بیمه تکمیلی کارآمد، اجرای همسان‌سازی مستمری‌ها و افزایش سطح معیشت هستند.حاضران در تجمع می‌گویند: بودجه ۹۸ بدون توجه به مطالبات مزدبگیران تنظیم شده و نیازمند بازبینی اساسی است.آنها بودجه همسان‌سازی را ناکافی می‌دانند و می‌گویند بایستی این بودجه ترمیم شود.
همین طور شاهد تجمع معلمان در یزد بودیم .  روز پنجشنبه ۲۰ دی ماه در شهر یزد ؛ جمعی از معلمان خرید خدمتی یزد در اعتراض به ادامه بلاتکلیفی در مقابل اداره آموزش و پرورش یزد تجمع کردند
باید اضافه کنم که معلمان و بازنشستگان اصفهان بار دیگر در اعتراض به عدم پاسخگویی به خواسته های خود و به حضور نیروهای سرکوب باردیگر تجمع کردند. بازتاب عکس ها و فیلم های این تجمع مشحون از حضور گسترده نیروی ضد شورش در مسیر اجتماع معلمان و بازنشستگان بوده است که در سطح شبکه های مجازی بازتاب یافت .
جدا از نامه اسماعیل بخشی در رابطه با شکنجه ، شاهد نامه خانم سپیده قلیان بودم که نوشت : حاضرم در یک دادگاه عادلانه!!! در مورد خودم و برادرم اسماعیل بخشی و شکنجه هایی که شدیم شهادت بدهم. این نامه نیز بازخورد وسیعی تا به امروز داشته است . در طول هفته گذشته موضوع بیمه تکمیلی کار آمد که جزو خواسته های معلمان و مزدبگیران کشور است از جهت ارقام به سطحی رسیده است که تا حال بیش از بیست هزار نفر آنرا امضاء کرده اند . در سطح اعتراض خیابانی نیز تحرکاتی از خود به جا گذاشته است . در رابطه با نامه اسماعیل بخشی جدا از پشتیبانی ها ی وسیع ؛ آدم مردنی  و شکنجه گری همچون حسین شریعتمداری در روزی نامه کیهان اینبار در یک اتهام زنی جدید برای دستگیری و شکنجه جدید اسماعیل بخشی او را «عضو یکی از گروهک‌های وابسته به تروریست‌های «کومله» نامیده است» این اتهام چیز جدیدی از نوع اتهام زنی خود دولت حسن روحانی نیست ولی وقتی آدم امنیتی ای همچون شریعتمداری وارد صحنه می شود ، می بایست نگران پرونده سازی های جدید بود .
 کارکنان رسمی شرکت نفت در اعتراض به وضعیت معیشتی، گرانی و عدم تحقق وعده‌های مسئولان، امروز چهارشنبه تاریخ ١۹ دی۹۷ روبروی مجلس دست به تجمع زدند. همینطور کارگران شهرداری ابادان نیز دست به تجمع اعتراضی زدند . تعدادی از وکلا خواهان این شدند که آقای لقمان وحدید کولبر پیرانشهری مورد درمان قرار گیرد . خبر اینکه : لقمان وحید، کولبر پیرانشهری که در اثر انفجار مین، یک پا و بینایی چشمانش را از دست داده، توان پرداخت خدمات درمانی را ندارد. او که نیازمند انجام عمل‌های جراحی‌ست، از هیچ بیمه درمانی مناسب بهره‌مند نیست و به خاطر آسیب‌دیدیگی از انفجار مین، بایستی همه هزینه‌های درمان را به نرخ آزاد بپردازد. بیست وکیل دادگستری در نامه‌ای خطاب به رئیس‌جمهور، ضمن برشمردن مصائب قربانیان مین، خواستار برخورداری وحید از خدمات درمانی مناسب شده‌اند…. و اخرین خبر اینکه روز چهارشنبه تاریخ ١۹ دی۹۷  ؛ رانندگان اتوبوس شرکت واحد کلان شهر تهران ، با وجود اینکه مدیریت با فشار بر رانندگان از روشن کردن چراغ جلوگیری می کند اما تعدادی از رانندگان چراغ اتوبوس شان را روشن کرده اند
رانندگان و کارگران نسبت به عدم بازنگری در طرح طبقه بندی مشاغل، عدم پرداخت تسهیلات مسکن و کم یا قطع کردن برخی مزایا اعتراض دارند.

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید

10 + 7 =