مراسم بزرگداشت زانیار مرادی، لقمان مرادی و رامین حسینپناهی زندانیان سیاسی جانباخته در ایران، شنبه ۲۴ شهریورماه ۹۷، در دالاس تگزاس برگزار شد.
کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی در ایران، برگزار کننده این مراسم یادمان با شعار «نه به اعدام، آری به زندگی» این مراسم یادمان را «به یاد جانباختگان راه آزادی زانیار مرادی، لقمان مرادی و رامین حسینپناهی» و با بزرگداشت یاد و خدمات «اقبال مرادی» عضو ترور شده کمپین، شنبه ۱۵ سپتامبر ۲۰۱۸ ( ۲۴ شهریورماه ۹۷)، در سالن عمومی کتابخانه هگارد در شهر پلینو، ایالت تگزاس آمریکا برگزار کرد.
این مراسم با حضور جمعی از مدافعان حقوق بشر، فعالان سیاسی، زندانیان سیاسی سابق و جمعی از شهروندان ایرانی ساکن دالاس برگزار شد و در جریان آن یاد سه زندانی اعدام شده اخیر گرامی داشته شد.
در این یادمان، مادح نظری روزنامه نگار و به عنوان یکی از اعضای کمپین طی پیامی گفت: “کمپین نمیتواند خشم و شوک ناشی از اجرای احکام این سه زندانی سیاسی را با وجود تلاشهای جهانی جانانه برای لغو احکام اعدام آنها پنهان کند، کمپین از ابتدای آغاز به کار خود اساسا و به صورت ویژه برای لغو مجازات حکم اعدام برای تمامی زندانیان در ایران تمام تلاش شبانهروزی خود را به کار گرفته است، اما کماکان ما شاهد اجرای احکام ناعادلانه، غیرانسانی و در یک کلام قتل عمد دولتی دستهای از انسانهای آزادیخواهی هستیم که برای ساختن جهانی بهتر، برابر و آزاد میکوشند”.
همچنین به تاریخچه کوتاه و فلسه وجودی، اعضا و اهداف کمپین نیز اشاره شد که عینا در زیر میآید:
تاریخچه کوتاه و فلسفه وجودی کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی در ایران
«کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی» یک نهاد مستقل بشردوست، بدون وابستگی حزبی و سیاسی و کاملا مستقل است. اعضا و ادارهکنندگان این کمپین، گروهی از فعالان و مدافعان حقوق بشر و مخالفان حکم اعدام هستند. این اعضا بدون در نظر داشتن وابستگی سیاسی، عقیدتی، هویتی و حزبی و تنها با تکیه و تاکید بر ویژگیهای مشترک انسانیشان، برای احقاق حقوق انسانی زندانیان سیاسی، عقیدتی و مدنی در تلاش هستند.
«کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی» در روز دوم مردادماه ۱۳۸۷، به یاری زندهیاد اقبال مرادی و امجد حسین پناهی در کردستان راهاندازی شد. آغاز به کار کمپین برآیند یک اعتراض عمومی به دستگیری چند نفر از فعالان سیاسی و مدنی در استان کردستان و صدور فوری حکم اعدام برای آنها بود. «فرزاد کمانگر»، «علی حیدریان»، «فرهاد وکیلی»، «حبیب لطیفی»، «عدنان حسنپور»، «ارسلان اولیایی»، «انور حسینپناهی» و «هیوا بوتیمار» از جمله زندانیانی بودند که کمپین از اساس برای دفاع از حقوق قانونی و انسانی آنها و جلب حمایتهای بینالمللی از جمله «اتحادیه اروپا» و «سازمان عفو بینالملل» برای نجات جان آنها و همچنین اعتراض مردمی به این بازداشتها و رفتار غیر انسانی حاکمیت اسلامی در ایران شکل گرفت.
نتیجه و گواه مجموعه اقدامات کمپین، صدور اطلاعیهها و چندین بیانیه از طرف «عفو بینالملل»، «دیدبان حقوق بشر» و «اتحادیه اروپا» و محکومیت اقدامات حکومت ایران در رابطه با این زندانیان در زمان ریاست ادواری فرانسه بوده است.
فلسفه و دلایل وجودی کمپین
چند دلیل اصلی برای برپایی کارزار دفاع از زندانیان وجود دارد. با توجه به اینکه این حرکت اعتراضی از کردستان پا گرفت و در اعتراض به صدور مجازات اعدام برای چند زندانی در این استان شکل گرفت؛ نقض آشکار حقوق بشر شهروندان در ایران، بازداشت خودسرانه و دستگیریهای گسترده و بدون دلیل فعالان سیاسی، عقیدتی و مدنی از سوی نهادهای اطلاعاتی و امنیتی حکومت اسلامی ایران، افزایش صدور و اجرای احکام ناعادلانه و غیر انسانی اعدام و همچنین شکنجه و مرگ تدریجی زندانیان و اعضای خانواده آنها از سوی نهادهای اطلاعاتی و امنیتی وابسته به حکومت اسلامی از جمله فلسفههای وجودی و دلایل بنیادی برپایی و راهاندازی کمپین به شمار میروند.
مجموعه این دلایل از عوامل اصلی تاسیس و ادامه کار این کمپین بوده و به مرور زمان رفتهرفته گسترهی فعالیتهای آن به سایر نقاط ایران و حتی خارج از کشور نیز گسترش یافته و کماکان وضعیت فعالان سیاسی و مدنی در زمان فعالیت، بازداشت، محاکمه و زندان و همچنین در صورت خروج اجباری احتمالی، تبعید و پناهندگی، در این دوران نیز به گزارش وضعیت آنها مشغول بوده است.
اعضای کمپین چه کسانی هستند؟
تمام اعضای کمپین از جمله قربانیان نقض حقوق بشر در جغرافیای حقوقی ایران هستند. این اعضا به صورت مستقل در بخشی که هر کدام برای کمپین تعریف کردهاند، مسوولیت تام دارند. با توجه به استقلال عملی و فکری کمپین، اعضا و اشخاص عضو، سیستم مدیریت و اجرایی کمپین را تعریف و اداره میکنند، نه اینکه سیستمی از پیش وجود داشته باشد و وظیفه و نقشی برای اعضای جدید تعریف کند.
اعضای کمپین از جمله زندانیان سیاسی، عقیدتی و مدنی سابق، زندانیان فعلی، خانواده زندانیان و فعالان سیاسی، مدنی و حقوق بشری، خبرنگاران و روزنامهنگارانی هستند که هر کدام در نقش مدافع حقوق بشر در کمپین فعالیت میکنند. به عنوان نمونه میتوان به «اقبال مرادی» و «آمنه قادری» پدر و مادر «زانیار مرادی» زندانی سیاسی محکوم به اعدام که از روزهای تاسیس این کمپین همواره همراه و عضو فعال آن بودهاند و یا «آتنا دائمی» از فعالان کودکان کار و خیابان که تا پیش از بازداشت با این نهاد همکاری موثر داشته، اشاره کرد.
از هر گرایش فکری، عقیدتی، مذهبی، اتنیکی، سیاسی و نحلههای متفاوت فکری و جریان و طبقهای، افرادی به عضویت کمپین درآمدهاند و فعالیت میکنند؛ در نهایت خروجی فعالیتهای مشترک این اعضا در چهارچوب قوانین، اعلامیهها، میثاقنامهها و کنواسیونهای بینالمللی حقوق بشری قرار گرفته و به صورت گسترده منتشر میشود.
کمپین چه اهدافی را دنبال میکند؟
رسالت «کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی» دیدبانی، گزارشگری و واکنش طبیعی به موارد نقض حقوق بشر در ایران و همچنین تلاش برای تاثیرگذاری جهت تغییر و بهبود وضعیت حقوق بشر در این جغرافیا است.
کمپین در تلاش است تا تصویر واقعی از وضعیت زندانیان، زندانها، زندانبانان و ناقضان حقوق بشر به دنیا مخابره کند و همچنین با استفاده از ایدههای انسانی و خلاقانه، حکومت را متوجه عواقب خطرناک نقض گسترده حقوق شهروندانش از جمله در حوزه زندانیان سیاسی و اجرای احکام اعدام شهروندان کند.
ما برای دفاع از زندانیان سیاسی، عقیدتی و مدنی، به سراغ نهادها و سازمانهای بینالمللی مدافع حقوق بشر میرویم و با ارایه گزارشهای دقیق و صحیح، پیام شهروندان ستمدیده و صلحطلبی که مورد نقض سیستماتیک و مداوم حقوق انسانی قرار گرفتهاند را به جهان میرسانیم.
مکانیسمها و ابزار فعالیتهای کمپین چه هستند؟
در ابتدا کمپین اقدام به راهاندازی یک وبلاگ برای اطلاعرسانی از وضعیت زندانیان و همچنین برپایی تریبونی برای گزارش فعالیتها و همینطور دعوت به همکاری مردمی علیه اقدامات ضدبشری حاکمیت اسلامی علیه شهروندان کرد. همزمان صفحهای در شبکه اجتماعی فیسبوک راهاندازی و پس از مدتی، وبسایتی برای نیز کمپین راهاندازی شد.
در تمام سالهای فعالیت تاکنون، «کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی» اعتراضها، تظاهرات، تجمع و میتینگهای اعتراضی و حمایتی خود از زندانیان را در بخشهای مختلف دنیا ترتیب داده و یا به عنوان شرکتکننده و همراه، در آنها سهیم بوده است. به عنوان نمونه در موضوع اعتصاب زندانیان سیاسی بند ۱۲ زندان مرکزی ارومیه در سال ۱۳۹۳، کمپین همواره نقش اساسی و محوری را برعهده داشته و همزمان با کمیته بین المللی علیه اعدام با مسوولیت مینا احدی و کمیته دفاع از زندانیان سیاسی با مدیریت شیوا محبوبی همکاری داشته و نتیجه این فعالیتها در صفحات فیسبوک، گوگلپلاس، توییتر، یوتیوب، ساوند کلاود و وبسایت رسمی آن بازتاب پیدا کرده است.
منابع خبری کمپین چه کسانی هستند؟
اخبار و گزارشهای کمپین باواسطه و بیواسطه و حتی در موارد بسیاری به صورت مستقیم و از راههای امن از سوی شخص زندانی، همبندیهای زندانی، اعضای خانواده زندانیان، وکلای مدافع زندانیان، فعالان حقوق بشر، روزنامهنگاران، فعالان سیاسی، عقیدتی و مدنی تهیه و پس از تایید و راستیآزمایی، تنظیم و به همراه مدارک مستند از قبیل عکس، صدا، فیلم، تصاویر دادنامه و احضاریه و احکام مربوط به زندانی، به صورت مستند منتشر و به سازمانهای بینالمللی مدافع و دیدبان حقوق بشر و نهادهای کمکرسان مربوط به حقوق بشر سازمان ملل متحد، از جمله دفتر «جاوید رحمان» گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد وضعیت حقوق بشر ایران، «سازمان عفو بینالملل»، «دیدبان حقوق بشر» و سایر نهادهای دیدبان حقوق بشری و همچنین وبسایتهای خبری و تحلیلی، رادیو و تلویزیونها و به صورت گسترده در فضای شبکههای اجتماعی منتشر میشود.
در ادامه متن کامل پیام کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی در ایران به مناسبت یادمان جان باختگان راه آزادی را بخوانید:
کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی در ایران ضمن خوشامدگویی به حضار در این یادمان، یاد سه مبارز آزادیخواه جانباخته زانیار مرادی، لقمان مرادی و رامین حسین پناهی را گرامی میدارد.
این نهاد مدافع حقوق بشر، نمیتواند خشم و شوک ناشی از اجرای احکام این سه زندانی سیاسی را با وجود تلاشهای جهانی جانانه برای لغو احکام اعدام آنها پنهان کند، کمپین از ابتدای آغاز به کار خود اساسا و به صورت ویژه برای لغو مجازات حکم اعدام برای تمامی زندانیان در ایران تمام تلاش شبانهروزی خود را به کار گرفته است، اما کماکان ما شاهد اجرای احکام ناعادلانه، غیرانسانی و در یک کلام قتل عمد دولتیِ دستهای از انسانهای آزادیخواهی هستیم که برای ساختن جهانی بهتر، برابر و آزاد میکوشند.
طبق آخرین گزارشها در سال ۲۰۱۶ در مجموع ۱۰۳۲ اعدام در سرتاسر جهان روی داده است، چین، ایران، عربستان سعودی، عراق و پاکستان پنج جلاد اول جهان هستند. رتبه ششم متعلق به مصر است.
ایران به تنهایی حداقل ۵۶۷ نفر را در سال ۲۰۱۶ اعدام کرده که معادل ۶۶ درصد از کل اعدامهای تایید شده در منطقه خاورمیانه است. عدم شفافیت در سیستم قضایی رژیم اسلامی عملا مانع از اعلام آمار دقیقی از اجرای احکام اعدام در ایران است. هماکنون بیش از ۷۰ زندانی نوجوان که در زمان ارتکاب جرم زیر سن هجده سال داشتند در صف اعدام در ایران باقی ماندهاند.
جمهوری اسلامی ایران از ابتدای استقرار تاکنون، جهت برپایی یک نظام پیچیدهی پنهانی برای مخفی کردن آمار اعدامها در کشور تلاش کرده است و هزاران شهروند ایرانی از جمله انسانهای آزادیخواه و معترض به اوضاع موجود را به قتل رسانده است.
کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی در ایران، براساس رسالتها و فلسفهی ذاتی خود، به مخالفت با اجرای مجازات اعدام در ایران پرتوانتر از گذشته ادامه میدهد و خواهان آن است که مسئولان قضایی، حکومتی و امنیتی فعلی در ایران، فورا حکم محکومیت و مجازات اعدام تمامی زندانیان را لغو کنند. این رژیم باید به رویه دادرسی عادلانه و حقوق متعارف در قوانین بین المللی پایبند باشد و زمینه محاکمه علنی، منصفانه و با رعایت اصول دادرسی جهانی را برای زندانیان، بدون توسل به مجازات اعدام، فراهم کنند.
این یادمان بهانهای است جهت گرامیداشت باورهای انسانی و آزاداندیشانه زانیار مرادی، لقمان مرادی و رامین حسین پناهی و یادآوری اهمیت تلاش همگانی برای لغو مجازات اعدام برای همیشه در ایران و سایر نقاط جهان. از شما جهت همراهی و همصدایی و همیاری صمیمانه سپاسگزاری میکنیم. نه به اعدام، آری به زندگی.
کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی در ایران
۱۵ سپتامبر ۲۰۱۸ – ۲۴ شهریور ۱۳۹۷
در ادامه این یادمان، متن نامه آتنا دائمی که در محکومیت از اعدام سه زندانی سیاسی نوشته بودف توسط شری میرزایی، فعال حقوق زنان و از دوستان و همراهان کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی قرائت شد.
عزیزانمان را کشتند و با افتخار میگویند عدالت را اجرا کردند، عدالتی با نمادی از فرشتهای با دو کفه ترازو در دست، ولی در حقیقت مردی ست عمامه به سر با جای مهر سوخته بر پیشانی و چشمبندی بر چشم و کوری مفرط، در یک دستش تسبیح و در دست دیگر با طنابدار ترازویی را نگه داشته با کفه هایی چنان نابرابر که یکی در آسمانها سیر میکند و دیگری به قدری با جنازههایش سنگین است که در اعماق زمین مدفون شده است. از عدالتی دم میزنند که چهل سال است حتی رگهای از آن ندیده ایم و نشنیدهایم!
در این اوضاع آشفته اقتصادی و فقر و بیکاری تمام معضلات کشور با قتل این سه عزیز ما برطرف شد؟! کشتن سه تن از جوانان کشورمان آیا دردی از دردهای مردم ایران کم کرد؟!
عالیجنابان به کجا چنین شتابان؟ بدون ابلاغ قبلی و با دروغ عزیزانمان را به قتلگاه بردید، اجازه ندادید در اندک زمان باقی مانده از عمرشان در آرامش باشند، تشنه و گرسنه راه نفسشان را بستید ولی حتما تا اعماق وجودتان سوخت که در تمام این سالها حتی لحظه ای آنها را متزلزل ندیدید،حتما به حالشان افسوس خوردید که چه ثابت قدم و استوار و بی آنکه سرخم کنند برای آرمانهایشان جان دادند و چه وقیحانه جان دادنِ عزیزانِ ما را نگرستید! حتماً آتش گرفتید که آنها را به خاطر فعالیتهای اعضای خانواده شان به اسارت گرفتید و به آنها اتهام تروریست نسبت دادید اما برای ما چیزی جز نماد دموکراسی نبودند ، ۹سال در زندان با انواع و اقسام تفکرات و عقاید رفاقت کردند و محبوب هم بندیانشان بودند، محبوب ما، محبوب ایران!
هر سال قبل از شروع ماه محرم و صفر با چنین اعمال وحشیانهای خود را برای عزاداری آماده می کنید! عرق میخورید و مست می کنید و با هفت تیری بر کمر نوحه سر می دهید و ضجه می زنید که یزید، حسین تشنه را سربرید و …چه تضادی و چه تناقص منفوری! شما یزیدیان ۴۰ سال است که تیرخلاص می زنید و طناب دار را بر گلوهای راسخ محکم می بندید و چهار پایهی حیات را از زیر پای جوانان راست قامت و صبور ما می کشید، جنگ شیعه و سنی راه می اندازید و بعد برای حسین با میلیاردها پول در جیب به دروغ ضجه میزنید؟!
حتما میدانید که با این اعمال وحشیانه خود را منفورتر از پیش و درواقع خود را می کشید، امروز هم شما گور خود را عمیق تر کردید، زانیار و لقمان و رامین را نکشتید، بلکه آنها را در دلهای ما عزیزتر و دنیا را عزادار کردید، عزای حقیقی برای حسین ها و زینب های زمانه!
حیثیت ما را در دنیا برده اید، به خاطر مشتی جاه طلب و قدرت پرست و گرسنگان سیری ناپذیر از جان ادمی، یک ایران را تروریست می دانند، تا به کی و کجا می خواهید چنین بتازید؟! زهی خیال باطل اگر توهم می زنید که شما جنگ را به مردم تحمیل می کنید، آنها باز هم خواهند جنگید! ماشین آدم کشی تان را متوقف کنید، پوتین های سربی تان را از گلوی مردم ایران و خطه کردستان بردارید!
چنان تاج و تخت پادشاهی و قدرت را محکم چسبیده اید و میتازید که هرگز گمان نمیکنید ممکن است در لجن غلتیدنتان به ثانیه ای بند باشد،در طول تاریخ بسیاری چنین می پنداشتند اما در نهایت در چاه فاضلاب و با لباسهای مبدل آنها را یافتند و به سزای اعمالشان رساندند.
ایران آتش زیر خاکستر است،این آتش را شعله ور نکنید.
خطاب به خانواده های صبور مرادی و حسین پناهی این شهادت را تبریک میگوییم.
آتنا دائمی
هفدهم شهریور نود و هفت
زانیار مرادی
«زانیار مرادی»، زندانی سیاسی کُرد، فرزند «اقبال مرادی» ۳۰ ساله ساکن شهر «مریوان»، در ۱۴ مردادماه ۱٣٨٨، توسط نیروهای «اداره اطلاعات شهر مریوان» بازداشت و به بازداشتگاه «ستاد خبری اداره اطلاعات شهر سنندج» منتقل شد.
او پس از تحمل شکنجههای جسمی و روانی، به «بند ۲۰۹ زندان اوین» منتقل شد و پس از تحمل نزدیک به یک ماه و نیم حبس، بدون برخورداری از حق ملاقات و تماس با خانواده در «شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران» به ریاست «قاضی ابوالقاسم صلواتی» و به اتهام “قتل پسر امام جمعه مریوان” و “عضویت در حزب کومهله” محاکمه و به اعدام محکوم شد. اعتراض این زندانی به حکم صادره، بینتیجه بوده و در ۱٨ تیرماه ۱٣۹۰، پس از بررسی پرونده از سوی «دیوان عالی کشور» این حکم تایید و یک روز پس از آن به «دایره اجرای احکام زندانی رجایی شهر کرج» ابلاغ شد.
این در حالی است که «زانیار مرادی» زندانی سیاسی کُرد محکوم به اعدام به دلیل “دیسک کمر” و “مشکلات جسمانی همچون آسیب شدید در ناحیه زانو، کمر و بیضەها” از نظر سلامتی با مشکلات جدی مواجه بود. او نیاز بە معاینه از سوی “پزشک متخصص” و بستری شدن در بیمارستان خارج از زندان داشت، این در حالی است کە «دادستان تهران»، بارها با درخواست انتقال به مراکز درمانی تخصصی خارج از زندان مخالفت کرده بود.
خانواده و نزدیکان این زندانی سیاسی گفتهاند: “زانیار مرادی در زمان بازداشت برای گرفتن اعترافات مورد شکنجه قرار گرفته است و خود وی نیز با انتشار یک نامه از شکنجههای اعمال شده توسط بازجویان وزارت اطلاعات پرده برداشته است. او به دلیل شکنجههای وارد شده دچار کمر درد شدید شده و همچنین در این مدت از درد در ناحیهی بیضهها نیز رنج برده بود.
خانوادە این زندانی سیاسی کُرد با اینکە در خارج از ایران زندگی میکردند، بارها به خاطر دفاع از فرزندشان از سوی نهادهای امنیتی ایران دچار مشکل شدد.«
«آمنه قادری» مادر «زانیار مرادی» زندانی محکوم به اعدام در گفتگو با کمپین گفتە بود: “تمام مردم کردستان میدانند که زانیار و لقمان مرادی بیگناه هستند، بگذارید صدای ما به گوش مردم دنیا برسد تا کمک کنند بچههای بیگناه ما با سناریوهایی که خود جمهوری اسلامی ساخته و آنها را قاتل معرفی کرده اعدام نشوند.”
هرچند تاکنون درخواستهای مکرری از سوی نهادهای حقوق بشری، شخصیتهای سرشناس بینالمللی، برای لغو حکم اعدام «زانیار مرادی» و دیگر همپروندەای او «لقمان مرادی» شدهاند، اما هرگز هیچ اقدامی از سوی نهادهای قضایی ایران برای لغو حکم اعدام «زانیار مرادی» صورت نگرفت.
این زندانی سیاسی در سالن ۱۲ زندان «رجایی شهر کرج» محبوس بود.
در نهایت حکم اعدام زانیار مرادی “در یکی از پایگاههای سپاه پاسداران در تهران” سحرگاه شنبه ۱۷ شهریور ۹۷ به همراه رامین حسین پناهی و لقمان مرادی، دو تن دیگر از زندانیان سیاسی، اجرا شد.
لقمان مرادی
«لقمان مرادی» فرزند «عثمان» ۳۵ ساله، ساکن شهر «مریوان»، در ۱٣ مردادماه ۱٣٨٨، توسط نیروهای «اداره اطلاعات شهر مریوان» بازداشت و به بازداشتگاه «ستاد خبری اداره اطلاعات شهر سنندج» منتقل شد.
این زندانی به همراه «زانیار مرادی» (هم پرونده وی) نزدیک به ۹ ماه در «اداره اطلاعات شهر سنندج» مورد بازجویی و تحت انواع شکنجههای فیزیکی و روحی قرار گرفته بودند.
پس از این مدت به «زندان مرکزی سنندج» منتقل و به مدت نزدیک به ۶ ماه نیز در این زندان نگهداری شد. او مجددا به بازداشتگاه «ستاد خبری اداره اطلاعات شهر سنندج» منتقل شد. به گفته یک منبع نزدیک به خانواده این زندانی، “نیروهای وزارت اطلاعات او را تحت فشار قرار دادند که در اعترفات تلویزیونی مسئولیت قتل پسر امام جمعه شهر مریوان را برعهده بگیرد.”
سرانجام «لقمان مرادی» و «زانیار مرادی»، در برنامه «ایران امروز» در «پرس تیوی»، به انجام این قتل، به صورت اجباری اعتراف کردند که به گفته منابع نزدیک به خانواده این دو زندانی، “این اعترافات تحت فشار جسمی و روحی انجام شده بود.”
آنها سرانجام به «بند ۲۰۹ زندان اوین» منتقل شده و پس از نزدیک به یک ماه و نیم بدون حق ملاقات و تماس با خانواده در «شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران» به ریاست «قاضی ابوالقاسم صلواتی» به اتهام «قتل پسر امام جمعه مریوان» محاکمه و به اعدام محکوم میشوند. بعد از اعتراض این دو به احکام صادره، در ۱٨ تیرماه ۱٣۹۰، از سوی «دیوان عالی کشور» این حکم تایید و یک روز بعد به دایره اجرای احکام زندان «رجایی شهر کرج» ابلاغ شد.
«لقمان مرادی» زندانی سیاسی سالن ۱۲ زندان «رجایی شهر کرج»، روز یکشنبه ۴ اسفندماه ۱۳۹۲، به تنهایی جهت اعزام به شعبه ۷۴ کیفری فراخوانده شد.
وی در هنگام اعزام به دلیل امتناع از پوشیدن لباس دولتی از سوی چهار تن از مامورین زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
خانواده این زندانی محکوم به اعدام در گفتگویی که با «کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی» داشتند گفتهاند: “شب اسم لقمان را از بلندگوهای زندان رجایی شهر خوانده بودند تا فردای آن شب برای انتقال به دادگاه برای محاکمه مجدد در ساعت ۶ صبح حاضر شود. صبح آن روز ۴ نفر از درجهداران و ماموران امنیتی به زور میخواهند که لباس مخصوص زندانیان را به او بپوشانند که لقمان امتناع میکند و میگوید که با لباس خودم به دادگاه میروم. سپس این ۴ مامور در کمال بی رحمی در مقابل مقاومت لقمان، با ضربات باتوم، پوتین، مشت و لگد به او حمله میکنند و صدمات جدیای بر بدن نحیف و بیمار او وارد میکنند.”
همچنین طبق گفتههای خانواده این زندانی سیاسی کُرد “دستور حمله به لقمان مرادی از سوی محمد مردانی رییس زندان صادر شده بود.” لقمان را با صورت و بدن زخمی پیش قاضی برده بودند و در شعبه ۷۴ دادگاه کیفری تهران، او را به دلیل وجود اتهامهای انتسابی جدیدی که از سوی وزارت اطلاعات مطرح شده، دادگاهی مجدد کردند.
خانواده «لقمان مرادی» به کمپین گفته بودند: “لقمان به وسیله مشت و لگد و باتوم مورد ضرب و شتم قرار گرفت و چند قسمت از بدن وی نیز آثار کبودی مشهود است. جای باتوم روی شانهها، دست و کمر لقمان باقی مانده است.”
لقمان مرادی، زندانی سیاسی که در سالن ۱۲ زندان «رجایی شهر کرج» بهسر میبرد، چهارشنبه ۱۴ شهریور ۹۷ از بند عمومی به بند ۸ اطلاعات سپاه در زندان رجاییشهر منتقل و جمعه ۱۶ شهریور ۱۳۹۷ از سوی نیروهای امنیتی به مکان نامعلومی منتقل شد.
در نهایت حکم اعدام لقمان مرادی، در حالی که از ناحیه پا دچار شکستگی بود بدون درمان و با پای گچ گرفته، “در یکی از پایگاههای سپاه پاسداران در تهران” سحرگاه شنبه ۱۷ شهریور ۹۷ به همراه رامین حسین پناهی و زانیار مرادی، دو تن دیگر از زندانیان سیاسی، اجرا شد.
رامین حسین پناهى
رامین حسین پناهى فعال سیاسی ۲۴ ساله متولد روستای قروچای شهرستان قروه، در تاریخ ٢ تیرماه ۱۳۹۶، توسط نیروهای امنیتی اطلاعات کردستان بازداشت و پس از ۲۰۰ روز تحمل حبس انفرادى و اعمال شکنجههای جسمی و روانی طاقت فرسا، به زندان مرکزى سنندج منتقل شد. این زندانی سیاسی، ٢۵ دیماه ٩۶ در شعبه یک دادگاه انقلاب شهر سنندج به اعدام محکوم شد. این حکم، مجددا، ٢٢ فروردین ۱۳۹۷ در شعبه ٣٩ دیوانعالى کشور در شهر قم به تایید رسید.
در ارتباط تایید حکم این زندانی سیاسی، ۳ تن از کارشناسان سازمان ملل، در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۳۹۷ با انتشار بیانیهای خواستار توقف حکم اعدام وی شدند و نگرانی خود را درباره بدرفتاری و شکنجه زندانیان در ایران اعلام کردند.
حکم اعدام رامین حسینپناهی، در حالی صادر و ابلاغ شد، که او تمامی اتهامهای انتسابی به خود را رد کرده و وکیل این زندانی سیاسی نیز این حکم را غیرمنتظره و ناعادلانه تلقی کرده بود.
در ٢٧ اردیبهشت ٩٧ پس از مراجعه حسین احمدی نیاز وکیل پرونده رامین حسین پناهی، جهت اطلاع از دریافت آخرین وضعیت حقوقی موکلش به وی اعلام شد که پرونده رامین از شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور برگشته و جهت اجرای حکم به شعبه چهارم اجرای احکام دادسرای اجرای احکام سنندج ارجاع شده است.
پس از آن شریفه زرینی (دایه شریفه)، مادر رامین حسین پناهی، روز پنج شنبه ۳ خرداد ۱۳۹۷، طی نامهای سرگشاده به فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، نگرانی خود را نسبت به اعدام قریب الوقوع پسرش اعلام کرد.
در قسمتی از این نامه آمده است: «من از شما میخواهم که این روزها که مشغول گفتگو با مقامات ایران هستید، یک خواست را به خواستهای دیگرتان اضافه کنید، لغو حکم رامین حسین پناهی و بررسی پرونده او در یک دادگاه صالحه اروپایی.»
این مادر رنجکشیده در بخش دیگری از این نامه نوشته است: « این نامه یک مادر است از یک شهر کوچک در کردستان ایران، مادری که قلبش هر روز در تب و تاب است ، چرا که جگر گوشه اش ممکنست در زندانی در همین نزدیکی ها ، بعد از اتمام ماه رمضان اعدام شود. میدانید یعنی چه، از فکر این فاجعه بخود میلرزم و و از کلمه اعدام نفرت دارم.
شنیدم خودتان مادر هستید و دو دختر دارید، پس میتوانید یک لحظه از سیاست فاصله بگیرید و بحرفم گوش دهید با جان دل گوش دهید.
من یک مادر دردمندم، از سی سال پیش درد را شناختم و سالها است که دربدر دنبال فرزندانم هستند، فرزندانی که از عدالت گفتند و برای بهبود اوضاع کوشیدند. ولی در اینجا همه چیز ممنوع است. ما در جهنم زندگی میکنیم و این روزها زندگی من به تمام معنا جهمنی است.
رامین حسین پناهی که حتما اسمش را شنیده اید و عکس اش را دیده اید، فرزند دلبند من است. او هر کاری کرده باشد ، نباید کشته شود. آیا این حرف ناحقی است که من میزنم. او یک فعال سیاسی است ، پرونده سازیها شده و اکنون در یک قدمی مرگ است.
من از شما میخواهم که این روزها که مشغول گفتگو با مقامات ایران هستید، یک خواست را به خواستهای دیگرتان اضافه کنید، لغو حکم رامین حسین پناهی و بررسی پرونده او در یک دادگاه صالحه اروپایی.
میخواهم با این نامه برای یک لحظه به زندگی و روح و روان مادری وصل شوید که دیگر قلبش توان تحمل این فاجعه را ندارد. این روزها من و فرزند دلبندم قلبمان بهم وصل است . من میدانم که برای فرزند کوچکم رامین این لحظات چقدر سخت است کابوس اعدام، و میخواهم شما هم لحظه ای به این احساس من نزدیک شوید و خودتان را جای من بگذارید و کاری کنید که این فاجعه اتفاق نیفتد، شما میتوانید و من صمیمانه از شما میخواهم این کار را بکنید. رسما و بطور جدی بخواهید رامین اعدام نشود.»
این زندانی سیاسی محکوم به اعدام، از ابتدای بازداشت تا زمان اجرای حکم از دادرسی عادلانه محروم بود و بارها ابتداییترین حقوق قانونیاش در طول روند دادرسی نقض شد و پس از آن نیز بارها جهت اخذ اعتراف اجباری شکنجه شد و مورد ضرب و جرح قرار گرفت و با فشار نهادهای اطلاعاتی در نهایت حکم اعدام رامین حسین پناهی در حالی که با لبان دوخته در اعتصاب غذای اعتراضی بود، در یکی از “پایگاههای سپاه پاسداران در تهران” سحرگاه شنبه ۱۷ شهریورماه ۹۷، به همراه لقمان مرادی و زانیار مرادی، دو تن دیگر از زندانیان سیاسی، اجرا شد.
اقبال مرادی پدر زانیار مرادی زندانی سیاسی محکوم به اعدام
اقبال مرادی ۵۷ ساله پدر زانیار مرادی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، سهشنبه ٢٧ تیرماه ۱۳۹۷، از سوی تیمهای ترور رژیم اسلامی در اطراف رودخانه پینجوین، با شلیک سه گلوله جان باخت. او فعالیتهای حقوق بشری موثری در رابطه با لغو مجازات اعدام و حمایت از تمامی زندانیان سیاسی را به همراه همسرش آمنه قادری در کارنامه فعالیتهای خود دارد.
اقبال مرادی پیش از این دو بار دیگر مورد ترور نافرجام از سوی نیروهای اطلاعاتی و امنیتی قرار گرفته بود. او در سال ۱۳۸۷ نیز در حوالی پنجوین هدف حمله تروریستی قرار گرفت و پس از زخمی شدن و انتقال به بیمارستان از مرگ نجات یافته بود.
این فعال سیاسی سرشناس مریوانی، از سال ۵۷ با احزاب کُرد آزادیخواه و مخالف رژیم اسلامی همکاری داشته و حدود ۶ سال از عمرش را در زندانهای سنندج، ارومیه و مریوان سپری کرد.
او در سالهای اخیر از طریق همکاری با رسانههای مختلف، در رساندن اخبار زندانیان سیاسی به خبرگزاریهای حقوق بشری نقش به سزایی را ایفا کرده است.
تاکنون بسیاری از شخصیتهای سیاسی و حقوق بشری، زندانیان سیاسی، سازمانها و نهادها و خبرگزاریها ترور اقبال مرادی را محکوم کردهاند.
اقبال مرادی، همچنین یکی از اعضا و بنیانگذاران کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، کانون مدافعان حقوق بشر کردستان و عضو شورای رهبری نهاد جمعیت حقوق بشر کردستان بوده که از سال ۱۳۸۷ در راهاندازی کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی و نیز برپایی کمپینهای مختلف در زمینههای پاسداشت حقوق بشر، مخالفت با اعدام و انتقال اخبار زندانیان و پناهندگان سیاسی به رسانهها نقش اساسی داشته است.
کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، ترور و جان باختن این فعال سیاسی و مدنی برجسته را به خانواده وی و جامعه فعالان سیاسی و مدافعان حقوق بشر در کردستان و ایران تسلیت گفته و ترور این عضو خود را شدیداً محکوم میکند، و از سازمانهای بینالمللی دیدبان و گزارشگر حقوق بشر جهت اقدام فوری و پیگیری و انتشار واقعیتهای مربوط به ترور مدافعان حقوق بشر و فعالان سیاسی توسط حکومت اسلامی ایران درخواست مداخله موثر میکند. این نهاد از جامعه بینالمللی درخواست حمایت و مداخله مستقیم جهت توقف ترور مخالفان و پایان به این وضعیت غیرانسانی را دارد.
با گذشت دو ماه از ترور اقبال مرادی کماکان پرونده این قتل حکومتی در محاکم قضایی اقلیم کردستان باز است و هنوز قاتلان و آمران آن مشخص و معرفی نشده است. دایه آمنه قادری همسر اقبال مرادی که خود از جمله مدافعان حقوق بشر و همکار کمپین است در پیامی گفته است: «شهادت همسر عزیزم را ارج مینهم، مبارک است، شهادت را به او تبریک میگویم. به رفقا و دوستانش تسلیت میگویم، از آنها بابت همدردیشان تشکر میکنم. امیدوارم راهش را ادامه دهند، امیدوارم مبارزاتش را به نتیجه برسانند.»
یاد اقبال مرادی زنده و راهش پر رهرو باد.
رسالتهای پیشروی کمپین و لزوم همیاری و پشتیبانی در جهت حمایت از زندانیان و مبارزه برای لغو مجازات اعدام
فعالین سیاسی و مدنی سرمایههای گرانبهای امروز و فردای ملت ما هستند؛ براین اساس حمایت و پیشتیبانی همه جانبه از آنان و خانوادههایشان، وظیفهی ملی و انسانی تمامی انساندوستان و مدافعان آزادی بیان و مدافعان حقوق بشر است. آزادی ما و مردمان سرزمینمان در گرو بودن آنان و رهاییشان از بند حکومتهای مستبد و ناقضین حقوق بشر و تمامیتخواه است؛ و همچنین سکوت ما جور بر انسان و یاری به استمرار و بقای سیستمهای ضدبشری است.
کمپین “دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی در ایران” فعالیت خود را در راستای آزادی فعالان سیاسی و مدنی و عقیدتی در بند آغاز نموده و در تلاش است با اطلاعرسانی گسترده، برپایی کمپینهای کنشگرانه، برگزاری اکسیونهای اعتراضی، جمعآوری امضا و همکاری با سایر نهادهای مخالف اعدام و سازمانهای مدافع حقوق بشر در رساندن صدای بیگناهی این انسانهای آزاده و آزاداندیش، به گوش نهادهای مدافع بشر و تمامی انسانهای آزاده، گامی در راستای بهبود وضعیت حقوق بشر و رسیدن به آزادی و برابری شهروندان در ایران برداشته باشد.
ضرورت پشتیبانی فعال از زندانیان سیاسی و مبارزه علیه اعدام
اعمال فشار بر زندانیان سیاسی در زندانهای جمهوری اسلامی شدت گرفته است و در همان حال هر روز اخبار جدیدی از مقاومت زندانیان مبارز و اعتراضهایی در داخل و خارج از کشور منتشر میشود.
تمام تلاش نهادهای امنیتی در تشدید فشار بر این زندانیان، در عین حال برای تضعیف و به خیال خود درهم شکستن این مبارزهی گستردهی اجتماعی است. دامنهی وسیع بشتیبانی از زندانیان سیاسی و همدردی با خانوادههای آنها، روحیه رزمندهی خود زندانیان و استیصال شکنجهگران و مقامات حکومت را نشان میدهد.
وجود و اعمال فشارها و رفتارهای ضد انسانی که این روزها علیه زندانیان و بهویژه زندانیان سیاسی در زندانهای حکومت جمهوری اسلامی انجام میشود، سیاستی است که از همان ابتدای سرکار آمدن حکومت جمهوری اسلامی تاکنون علیه زندانیان سیاسی به صورت مداوم و سیستماتیک اعمال شده است.
مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی و لغو حکم اعدام، که ابتداییترین مطالبه مردمی است، تاکنون ثمرات زیادی در پی داشته است. در نتیجهی این مبارزات اکنون دهها وبسایت اطلاعرسانی، خبرگزاری، تشکل مدنی و نهادهای مدافع حقوق بشر به صورتی عملی و عینی، آشکارا به دفاع از زندانیان سیاسی میپردازند. امروز خواست “لغو مجازات حکم اعدام” در کنار خواست آزادی زندانیان سیاسی، به یک مطالبه اولیه مبارزات آزادیخواهانه در ایران تبدیل شده است.
به عنوان نمونه اعدامهای سیاسی در کردستان، تنها به تاریخ سیاسی ایران معاصر و استقرار حکومت جمهوری اسلامی محدود نمیشود، اما بیشترین تعداد اعدامها در این دوره بوده است؛ نخستین اعدامهای کردستان در این دوران بازمیگردد به ۵ شهریورماه ۱۳۵۸، پس از آن و تنها تا سال ۱۳۷۰، در کردستان ۸۳۲ نفر تیرباران شدهاند.
امروز پس از گذشت چهار دهه از اسقرار حکومت جمهوری اسلامی در ایران، سیاست دولتمردان در کردستان همچنان اعدام است.
کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی بر این باور است که؛ اعدام جنایتی است که با آگاهی صورت میگیرد. حکومت ایران اعدام را به مثابهی اهرم کنترل و فشار در جامعه اعمال میکند و به اشکال و بهانههای مختلف، شهروندان ایرانی را به قتل میرساند. نه تنها بسیاری از زندانیان سیاسی و کودکان در خطر مرگ قرار دارند، بلکه افراد عادی نیز از ماجراجوییهای نیروهای امنیتی، انتظامی و بسیج ایران در امان نیستند. اعدامهای بدون دلیل، اعدامهای شتابزده و اعدامهای خیابانی در ایران روزبهروز شدت میگیرد.
ما خواهان توقف بلادرنگ اعدامهای سیاسی در وهلهی اول، آزادی بدون قید و شرط فعالان سیاسی، مدنی و عقیدتی در وهلهی دوم و در نهایت توقف و حذف حکم اعدام به عنوان مجازات انسانها هستیم. ما اجرای این اعدامها را اقدام علیه وحدت ملی و علیه حیثیت و شان تمام مردم ایران میدانیم. اعدامهای سیاسی برای تولید ترس و وحشت عمومی در تمام ایران و بهخصوص مناطق کُردنشین است. ما صدور حکم اعدام را ترویج و تشویق خشونت میشناسیم و دربارهی تاثیر بسیار مخرب آن بر شرایط سیاسی و انباشتن خشم و نفرت در جامعه هشدار میدهیم. اعدام یعنی ویران کردن پایهها و بسترهای همزیستی گروههای اجتماعی در جامعه. ما از هیچ کوششی برای توقف بلادرنگ ماشین اعدام فروگذار نخواهیم کرد. اعتراض به اعدام یک وظیفه انسانی است.
ما خواهان اجرای عدالت و خواهان دادگاهی مجدد این زندانیان هستیم که بیگناه و در دادگاههای غیرعلنی، بدون داشتن وکیل مدافع و بدون حضور هیات منصفه محاکمه و برایشان حکم اعدام صادر شده و به سرعت این احکام از سوی دادگاه تجدیدنظر یا دیوان عالی کشور نیز تایید شده است. و همان گونه که روزبهروز بر آمار فعالین کُرد محکوم به اعدام افزوده میشود و دستگاه قضایی و امنیتی حکومت جمهوری اسلامی در پی اعدام یکایک آنها برآمده؛ بر این اساس مداخهی موثر و حمایت تمامی انسانهای آزاده، مدافعیت حقوق بشر، نهادها و سازمانهای مدافع حقوق بشر و همچنین مجامع بینالمللی میتواند در مقطع حساس زمانی کنونی، مانع از وقوع فجایع و تراژدیهای انسانی دیگری شود.
ما بر این باوریم که احکام غیر انسانی اعدام فعالان سیاسی، مدنی و عقیدتی و در معنای عام، هرگونه اعدامی باید بلادرنگ متوقف شود و زندانیان سیاسی و مدنی و عقیدتی نیز آزاد شده و زمینه فعالیت سیاسی و اجتماعی بدون قید و شرط با نهایت آزادی بیان و اندیشه و ابراز عقیده برای ایشان در جامعه فراهم شود.
در این راستا کمپین از یکایک شما عزیزان درخواست میکند به هر شکلی که میتوانید ما را در دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی و در مخالفت با اعدام یاری کنید. آغوشمان بر همگان باز است و همکاری و همراهی و همصداییتان را ارج مینهیم و پذیراییم.
کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی