محسن عمرانی از فعالان صنفی معلمان، برای اسماعیل عبدی، عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان دل نوشتهای را منتشر کرد که متن آن در ادامه آمده است:
صبح زود به حمام می روی و لباسهای مرتب می پوشی ،
با وسواس خریدهای دیروزت را چک میکنی مبادا چیزی از قلم افتاده باشد ، زیرا دیروز ساعتها در صف فروشگاه زندان
ایستادهای و با وسواس خرید کردهای ،
مبینا آب میوه با طعم انار دوست دارد
ماندانا آدامس خرسی دوست دارد
و امیر حسین کلوچه … اما در حضور تو چیزی نمیخورد و دوست دارد بیشتر با تو حرف بزند.
از اول صبح مثل همهی زندانیان منتظر ملاقات، تند تند طول هواخوری و کریدور را قدم میزنی ،شاید لحظاتی هم خودت را به نوشتن آنچه باید به همسرت بگویی سرگرم میکنی ، شاید بتوانی بیقراریت را پنهان کنی اما ،
حدیث عشق چه حاجت که بر زبان آری
به آب دیده ی خونین نوشته صورت حال
وقت ملاقات فرا می رسد ، من گرچه پدر نیستم اما دیدار زندانیان با فرزندانشان را
دیده ام .همین بس که میدانم تلاش میکنی بچه ها را بخندانی و شادی را به آنها منتقل کنی و …
از لحظه ی جدایی در پایان ملاقات چیزی نمی گوییم ، چون قصد مرثیه سرایی ندارم.
حال که به بند برگشته ای سعی میکنی قوی و محکم باشی،
ای مرد بزرگ! در استواری تو شکی نیست ، من اکنون که در حال نوشتن این جملات هستم اشک میریزم ، پس تو چرا گریه نکنی! گریه کردن که عار نیست.
اما خواهش میکنم در کنج حمام یا توالت زندان گریه کن ،چون دوست ندارم کسی دست ترحم بر شانه ی نماد استواری معلمان ایران بکشد، یا دوربینی تصویر گریه او را ضبط کند!
جناب عبدی عزیز !
از معلمانی که من باب وظیفه در کنار فرزندان تو هستند چیزی نمی گویم، اما با داشتن همسری فداکار و انسانهای آزادهای چون بهنام ابراهیمزادهی عزیز و ….چندان نگران فرزندانت نباش.
گرچه هیچ چیز و هیچ کسی جای پدر را نمی گیرد اما شک نکن فرزندانت چون ما به تو افتخار میکنند.
همکار سربلندم روزهای خوب خواهند رسید.
روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد…..
به امید ساختن فردایی بهتر
محسن عمرانی فعال صنفی بوشهر – ۱۳۹۷/۰۳/۰۵
اسماعیل عبدی، عضوهیات مدیره کانون صنفی معلمان بعد از بازداشت در سال تیرماه ۱۳۹۴ توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت کشور» به ۶ سال زندان محکوم شد و دیوان عالی کشور درخواست اسماعیل عبدی برای اعاده دادرسی را رد کرد.