در گفت و شنود امروز از رادیو فرهنگ همراه شدیم با “علیرضا سپاهی لایین” شاعر ، نویسنده و روزنامهنگار از کردهای ساکن خراسان که به تازگى به تحمل ٧۴ ضربه شلاق محکوم شده اند ، در این گفتگو نخست آقاى سپاهى چکیده اى از فعالیتهاى ادبى و زندگى خود را براى شنوندگان بیان نمودند و از جمله اشاره به اینکه متولد لایین از توابع کلات نادری میباشند و به دوزبان فارسی و کردی میسراید و مینویسد، یاد آور شویم بهگواه کسانی که دستی بر آتش قلم دارند، او در هردو حوزه نیز آثار و اشعاری درخور، پدید آوردهاست.
رویکرد کلی اغلب آثار این خراسانی کرد، فرهنگی-انتقادی است، همراه با دعوت و اصراری آشکار بر حرمتنهادن به داشتههای تاریخی زبان و فرهنگ خویش.
همین رویکرد باعث شده که او از سال ۱۳۹۰ تا کنون دوبار به زندان افتاده، از کارش در دانشگاه فردوسی اخراج شده و کم و بیش از حضورش در عرصههای تبلیغی رسمی و حکومتی ممانعت بهعمل آمدهاست.
سپاهی لایین، اخیرا و پس مدتی زندان به دلیل نوشتن یادداشتی تحت عنوان “جهل، تواناتر از سیل” به اتهام توهین به مقامات و مامورین، به تحمل ۷۴ ضربه شلاق نیز محکوم شدهاست.
محور گفت وگوی رادیوفرهنگ با ایشان بررسی همین موضوع و دیگر مسایل پیرامون آن است.و سرانجام در پایان این گفتگو آقاى سپاهى یکى از سروده هاى خود را به شنوندکان رادیو فرهنگ پیشکش نمودند :
نامه به: نیشابوریان و سوزهای تاریخشان
به نیشابوریان پیغام ما این است؛ برخیزند
وگرنه خاکشان را «تولی»یان با خون درآمیزند
قلمدان را بیاور، تا که از نو نامه بنویسم
بگویم؛ از غلامان مغول، باید بپرهیزند
به نیشابوریان اصرار کن این نیمهشب، جَلدی
بپاخیزند و گرد از دودمان خان، برانگیزند
بگو شیخی که از بیهق نیاید، چشمبادامی است
بگو بادامها را، باید از داری بیاویزند
به نیشابوریان از چشم من هم چشمهای بنویس
بگو این کاسهها، سرچشمەی باران پاییزند…
پریروی شهید شادیاخ، افتاده و دزدان
سر فیروزهیِ سُرخِ گلوبندش، گلاویزند…
حصاری نیست، یاری نیست، مرد سربهداری نیست
زنان باید که دستی در حنا، با مرگ بستیزند…
ابرشهر مرا قاآن قُرق کردهاست و با مردم
اگر برگ عبوری هست، کو راهی که بگریزند؟
سراسر منطقالتیر است در یاسای شبگردان
پیاپی شیشههای عطر خیام است، میریزند…
به نیشابوریان از قول من، ننویس بیش از این…
که این چاپارها تیزند و چشم و گوش چنگیزند!
توجه شما را به شنیدن این گفتگو جلب مینماییم