شامگاه یکشنبه ، بیستویکم آبان، در شهرها و روستاهای مجاور مرز ایران و عراق زمین لرزید و فاجعهای دیگر رقم خورد. بنابر اخبار منتشر شده در رسانهها، تاکنون صدها کشته، هزاران زخمی و دهها هزار بیخانمان و بیسرپناه بر جای مانده است. این آمارِ در ساعتهای آغازین زلزله گزارش شده و چنانچه با سرعت و فوریت و تجهیزات کافی به زلزلهزدگان کمک نشود ابعاد فاجعه بسیار فراتر خواهد رفت. در این کار بیشک مسئولیت و وظیفهی اصلی بر دوش حاکمیت است و باید از آن خواست در قبال نجات زیر آوار ماندگان و تامین معاش و سرپناه مناسب و فوری، تا رفع همهی خرابیها و آبادی شهرها و روستاهای زلزلهزده در آیندهای نزدیک، به وظایف خود عمل کند. تجربه اما نشان داده است که در این گونه فجایع همواره مردم بار اصلی کمکرسانی را بر دوش کشیدهاند. این بار نیز ما مردم باید به یاری مصیبتزدگان برخیزیم و از درد و رنج آنها بکاهیم. باشد که دیگر شاهد چنین اتفاقهای ناگوار و ویرانگر نباشیم؛ اما چرا در چند دههی اخیر، از زلزلهی رودبار تا زلزلههای بم و آذربایجان و اینک کرمانشاه، فاجعه در نسبت و ابعادی مشابه ساخته و تکرار شده است؟ چرا با وجود تکرار حادثه از دامنهی کشتار و ویرانگری آن کاسته نشده است؟ پیداست هنگامی که لرزش طبیعی زمین در فقر و محرومیت اجتماعی مردم و زیرساختهای ضعیف شهری ضرب شود، فاجعه رخ میدهد. تا فقر و محرومیت از بناها و زیرساختهای استاندارد که دولتها مسئول آنند، وجود دارد هر لرزشی در زیر زمین به مصیبتی بر روی آن میانجامد؛ تا هنگامی که ثروتهای جامعه در راه مقاصد مخالف منافع مردم هزینه میشود، سختی و بلا همزاد زندگی آنها خواهد بود.
کانون نویسندگان ایران به بازماندگان قربانیان زلزله در ایران و عراق تسلیت میگوید و در این مصیبت خود را شریک اندوه و یاور آنها میداند و از اعضا و دیگر نویسندگان میخواهد تا از هر راه ممکن به یاری مردم زلزلهزده بشتابند. کانون برای جذب و هدایت کمکها به زودی راهکارهایی ارائه خواهد داد.
کانون نویسندگان ایران
۲٣ آبان ۱٣۹۶