با درودهايى به بلنداى آسمان و گرماى خورشيد:
اگر ز خونِ دلم بویِ شوق میآید:عجب مدار که همدردِ نافهٔ خُتَنَم. طرازِ پیرهنِ زَرکشم مبین چون شمع/ که سوزهاست نهانی درونِ پیرهنم
در برنامه امروز و در پيوند سلسله گفتارها ى حافظ خوش لهجه خوش آواز يارى جستم از پژوهش ژرف استاد زنده ياد سعيد نياز كرمانى و حافظ پانزده جلدى به اهتمام وى و در برنامه امروز بخش ششم از اين مجموعه را برگرفته ام از استاد دكتر جليل تجليل از جلد هفتم و صفحه ١٤٤ به نام “جهات مفاخره در شعر حافظ” دکتر جلیل تجلیل در سال ۱۳۱۳ خورشیدی در تبریز به دنیا آمد. به علت اشتیاق به تحصیل وارد دانشکده ادبیات شد و در سال ۱۳۳۴ لیسانس ادبیات فارسی را از آن دانشگاه اخذ کرد و ار محضر اساتیدی چون دکتر عبدالرسول خیامپور، دکتر قاضی طباطبایی، استاد ادیب طوسی و استاد احمد ترجانی زاده بهره برد و در سال ۱۳۴۹ وارد دانشکده ادبیات و علوم انسانی شد و درجهٔ کارشناسی ارشد و دکتری را از آن دانشگاه اخذ کرد.جلیل تجلیل در دورهٔ ششم (سال ۱۳۸۵) به عنوان یکی از چهرههای ماندگار ایران معرّفی شد ، اين مجموعه ١٥ جلدى داراى ٣٥٩٠ صفحه ميباشد ، جلد يك تا پنج ١١٥٢ ، جلد شش تا ده ١٢٢٤ و جلد يازده تا پانزده ١٢١٤ صفحه ميباشد
“حافظ حدیث سحرفریب خوشت رسید/ تا حد مصر و چین و به اطراف روم و ری ” دوستان را به مهر و شادى ميسپارم و تا شنودى ديگر بدرود