پیام مادران صلح دادخواه بیست یکم شهرویور ۱۳۹۴

حکومت همچنان بر صورت مادران و خانوادهای جانباختگان و زندانیان سیاسی عقیدتی چنگ می کشد
به برنامه پیام مادران صلح دادخواه خوش آمدید
امروز دوازدهم سپتامبر برابر با بیست یکم شهرویور ۱۳۹۴ می باشد
تبرئه سه بسیجی متهم به قتل جانباخته بهنود رمضانی که در تاریخ ۲۶ اسفند ماه ۱۳۸۹ در میدان نارمک تهران با ضربات باتوم و شوکر این فرزانه دلیر
نوزده ساله را به قتل عمد رساندند یکی از نشانه های رفتار استبدادی علیه مردم ایرا است. همانطور که می دانید بسیج یکی از نیروهای پنج گانه سپاه به نام نیروهای مقامومت سپاه هستند درواقع همه بسیجی ها پاسدار هستند.
– سپاه پاسداران کلا برای اینکه حکومت را روی پای خودش نگه دارد تشکیل شده و این سه قاتل بهنو رمضانی هم همان سه پاسداری هستند که با شوکر و باطوم بهنود عزیز ما را از پای درآوردن و از این طریق توانستند حکومت را از گزند مخالفان دور نگه دارند. چطور؟ بله با باطوم و شوکر. و حالا ببینیم با مادر این جانباخته چه رفتاری کردند.
– مادر بهنود فرنودی میگوید: ما شمالی هستیم و اکثر اعضای خانواده شمال دفن شده اند. ما هم تصمیم گرفتیم بهنود را آن جا به خاک بسپاریم. برای اولین سالگرد درگذشت پسرم نیروهای اطلاعات «قائم شهر» ما را خواستند و مراسم را هم به هم زدند. من و همسرم و خواهر همسرم یک هفته را در انفرادی به سر گذراندیم. شب سال تحویل ما را با وثیقه ۱۵۰ ملیون تومانی آزاد کردند و من و همسرم به هشت ماه حبس تعلیقی و خواهر همسرم به چهار ماه حبس تعلیقی به مدت سه سال محکوم شدیم.
-خب، هموطنان گرامی خودتان شاهدید در حکومتی که دم از عدل علی می زد و حکومت ولایی می داند شهروند معترض را در میدان ونک می کشند و مادر و پدر و عمه این شخص را هم به سلول انفرادی چرا چون مراسم برای سالگرد پسرشان گرفتند. این حکومت کاری کرده اند که این مادر داغدار نه تنها پاسخی درست و منطقی نگرفته اند بلکه پرونده به خداواگذار کرده اند

هموطنان ما همچنان شاهد پخش ویدئو کلیپهای افشاگرانه مادرانی هستیم که فرزندانشان در زندان بسر می برند.
مادر محمد علی طاهری زندانی عقیدتی یکی دیگر از این مادران زندانی است که با تهیه ویدئو کلیپی دست به افشای نقض فاحش حقوق فرزندش شده است. ایشان می فرمایند :
دادگاه انقلاب پسر بی گناه من را به خاطر عقیده اش به ۵ سال زندان محکومت کرده است و حال که چهار سال و نیم از زندان او گذشته و ما چشم امید داشتیم که از زندان آزاد شود دادگاه انقلا حکم اعدام به او داده است!
این مادر بعد از خدا چشم امیدم به مردم جهان ست که پسر بی گناه من را از مرگ نجات بدهند! و خوب ما هم که می دانیم باید تا آنجا که می توانیم صدای این مادران باشیم.
دوشنبه های اعتراضی همچنان باقدرت تمام روزهای دوشنبه مقابل ساختمان سپاه بدنامان برگزار می شود این ساختمان به نام لاستیک دنا شناخته شده است و محلی برای برگزاری این گونه اعتراضات می باشد که هرچه گسترده تر شده است. سپاه از آن منظر بدنام است که در سرکوب فرزندان ایران زمین کم مایه نگذاشته است. سرکوب معترضین و منتقدین این حکومت زیر نظر مستقیم خامنه ای و توسط بازی مسلحش یعنی سپاه پاسداران صورت میگیرد چه در داخل چه در خارج.

خواهر و برادرهای زندانیان نیز هر چه در توانشان هست بکار می گیرند تا بتوانند شرایط عزیزانشان در زندان را بهتر کنند. یکی از آنان برادر نرگس محمدی به نام مهدی محمدی می باشد. ایشان در نامه ای بسیار افشاگرانه شرایط خواهرشان را تشریح می کنند که چطور با نحوه برخورد نادرست با خواهرشان ایشان به نوعی زیر فشار روحی، روانی و جسمی قرار گرفته اند. این برادر پیگر طی نامه ای که برای مقام قضای آملی لاریجانی فرستاده خواهان بستری شدن خواهرشان در بیمارستان و دسترسی به پزشکان معتمد شده اند. درود می فرستیم و پرونده و نوع رفتار حکومت با خانم نرگس محمدی را نیز فعالین حقوق بشری زیر نظر دارند. البته ما نیز هیچ توهمی نداریم که اگر قوه قضائیه حکومت عدل علی سلامت زندانیان برایشان مهم بود اصلا آنها را به دلایل بی اساس زندانی نمی کرد.
ما هیچ تردیدی نداریم اما طرح مطالبات به ما کمک می کند که نیروهایی که تردید دارند این حکومت جنایت کار هستند از آنان ریزش کند

نسرین ستوده همچنان مورد اذیت و آزار قرار می گیرند. و خوب دلیلش هم فعالیت های ایشون برای رسیدن جامعه به قوانین و شرایطی که در آن نقض حقوق بشر صورت نگیرد چیزی که ما روزانه در ایران شاهد آ هستیم
این زن شجاع ایرانی این وکیلی خوب و مردمی و متعهد به مردم اینطور نوشته.
امروز مهلت سه هفته ام تمام شد و من متعاقب احضاریه ای که پیش از این دریافت کرده بودم, به دادسرا رفتم, اما ماموران گفتند به دلیل آنکه هیچیک از مسئولان شعبه ی دوم که مرا احضار کرده بودند, حضور ندارند, امکان ورود من به دادسرا فراهم نیست. رفتن به دادسرای اوین با تمهیدات امنیتی شدیدی همراه است که فضای این دادسرا را از محیطی قضایی به محیطی کاملا امنیتی تبدیل می کند, به ویژه آنکه ساختمان دادسرا در داخل زندان قرار دارد! بدین ترتیب رسیدگی به پرونده ام آغاز نشد.
اما رفتن به دادسرای اوین یک امتیاز بزرگ داشت و آن اینکه توانستم در تحصن افرادی که به خواسته ی آزادی زندانیان سیاسی در جلوی زندان اوین تجمع کرده بودند, شرکت کنم.

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید

هفده − 12 =